اگر می خواهی رابطه ات پیشرفت کند، باید روی آن سرمایه گذاری کنی. باید بخشنده باشی نه گیرنده.
هر جا می روی تلاش کن در زندگی مردم حساب عاطفی باز کنی، به آنها انگیزه بدهی، شخصیت آنها را بسازی و کمک کنی تا احساس بهتری به خودشان داشته باشند.
از طرفی وقت گذراندن با برخی افراد دشوار است، چون می خواهند انرژی و انگیزه زندگی را از تو دریافت کنند. آنها آدم های بدی نیستند، فقط باعث می شوند انرژی ات تحلیل برود.
آنها همیشه مشکل دارند، همواره با یک بحران اساسی روبرو هستند. خیلی حرف می زنند و همیشه هم به کمک یک نفر نیاز دارند.
همه ممکن است یک روز بد داشته باشند، اما اگر این مسئله هر روز تکرار شود تبدیل به یک معضل می شود. اگر فردی هستی که همیشه انرژی دوستانت را تباه می کنی نمی توانی رابطه دوستی خود را به درستی پیش ببری.
بگذار رازی را با تو در میان بگذارم، شاید دوستان یا افرادی که با آنها در ارتباط هستی هیچوقت به تو نگویند:
اعضای خانواده، دوستان و همکاران نمی خواهند همیشه به مشکلات تو گوش دهند.
آنها هم مسائل خودشان را دارند. همین الان بدون شنیدن غرغرهای تو هم بار زیادی روی دوش شان سنگینی می کند.
این را بدان اگر همیشه در مورد مشکلات، بدرفتاری های افراد دیگر با خودت و شرایط ناگوار زندگی ات با آنها صحبت می کنی، راه خودخواهی را در پیش گرفته ای.
بیشتر بخوانید:مقاله «چگونه شغل مورد علاقه خود را انتخاب کنیم؟»
پس تلاش کن نگرش خود را تغییر دهی و دیگر با دیدن اطرافیان این جمله را به زبان نیاور:
«چه کاری از دستت بر می آید؟»
و به جای آن از جمله زیر استفاده کن:
«چطور می توانم به دیگران کمک کنم؟ چطور می توانم زندگی ات را بهتر کنم؟»
حساب عاطفی دیگران را پُر کن نه اینکه دائم از آنها انرژی بگیری.
دوست دارم رابطه هایم را به «بانک حساب عاطفی» تشبیه کنم. برای اعضای خانواده، شرکای تجاری، دوستان و هر کسی که می شناسم یک حساب عاطفی باز می کنم.
حتی برای نگهبان ساختمان، متصدی پمپ بنزین و گارسون رستوران هم حساب عاطفی دارم و هربار که آنها را می بینم به این حساب واریز یا از آن برداشت می کنم.
این کار بسیار ساده است، شاید به سادگی قدم زدن و فشردن دست کسی باشد یا گفتن این جمله که:
«صبح بخیر، امروز چطوری؟ از دیدنت خیلی خوشحالم.»
همین که باعث می شوی کسی احساس اهمیت کند، توانستی حساب بانکی عاطفی او را پُر کنی. مهربانی ات اطمینان و احترام می آورد.
با لبخند زدن، قدردانی، دلسوزی و خوش رفتاری در موقعیت های روزمره این حساب را می توانی پُر کنی.
وقتی از دیگران تعریف و تمجید می کنی، به این حساب افزوده می شود:
✔ به همکارت بگو چقدر خوب ارائه دادی، کارت عالی بود،
✔ به همسرت بگو می دانم برای خانواده زحمت می کشی و متشکرم که باعث شدی زندگی ام لذت بخش شود.
با گفتن همین جملات ساده هم احساس خوبی به آنها داده ای و هم حساب مشترکتان باارزش تر شده است.
بیشتر بخوانید:مقاله «چطور گذشته را فراموش کنیم؟»
با رفتارهای خودخواهانه!
✔ وقتی فقط به رسیدن به خواسته ها و احتیاجات شخصی خودت فکر می کنی، ناچار از حساب روابطت برداشت کرده ای.
✔ وقتی برای دیگران وقت نمی گذاریم، تمام حساب عاطفی را خالی می کنیم.
✔ یا وارد اداره می شوی، مستقیم جلوی پذیرش می ایستی، لبخند نمی زنی، حتی به آن کارمند توجه نمی کنی.
نبخشیدن و متعهد نبودن هم روش دیگری برای برداشت از حساب عاطفی است. وقتی کسی شایستگی دارد اما از او تعریف نمی کنیم حساب خود را خالی کرده ایم.
شاید کسی زحمتی کشیده و به تو خوبی کرده است اما تو از او تشکر نمی کنی، سرت شلوغ است یا بدتر از آن، آنقدر خودت را دست بالا می گیری که قدردانی کردن از محبت دیگران را کسر شأن خود می دانی.
تمام این کارها به منزله برداشت از حساب است و ارزش حساب عاطفی تان را کم می کند.
مشکل بسیاری از روابط، خالی بودن حساب بانکی عاطفی است و هنگامی که خطا کرده ایم و نیازمند گذشت، دلسوزی و فرصت دوباره هستیم، هیچ اعتباری در حساب خود نداریم.
پس همیشه با اضطراب به سر می بریم. مسائل جزئی بزرگ می شوند، باید مراقب تک تک حرف هایمان باشیم، چون گذشتی در کار نیست، ما منابع را تمام کرده ایم و اتفاقات کوچک یک مرتبه شدت می گیرند.
برای مثال یکی از اشتباهات فرزند نوجوانت را اصلاح می کنی و یکباره با پرخاشگری مواجه می شوی:
تو چه کسی هستی که این حرف را به من می زنی؟ مجبور نیستم به تو گوش کنم.
این جملات نشان می دهد که حساب عاطفی مشترک تان ته کشیده است. او می گوید تو می خواهی برداشت کنی اما حساب خالی است و این اواخر اصلاً چیزی واریز نکرده ای.
این موقعیت یک شبه ایجاد نمی شود. اینطور نیست که فرزندتان یک روز صبح از خواب بیدار شود و تصمیم بگیرد که دیگر برای پدر و مادرش احترامی قائل نیست.
او ماه ها و سال ها به خواسته خود نرسیده است و سرمایه ای در حساب او و پدر و مادرش باقی نمانده است.
اگر می خواهی کسی را اصلاح کنی یا از او انتقاد سازنده کنی و در عین حال انتظار هم داری که به حرفت گوش کند، باید مطمئن باشی که حساب مشترک تان پُر باشد و از قبل بدانی که او برای تو احترام قائل است.
هنگام تربیت فرزندانت از خود بپرس:
✔ آیا او را تشویق کرده ام؟
✔ آیا اخیراً از او تعریف کرده ام؟
✔ آیا به علائق او احترام گذاشته ام؟
✔ آیا اخیرا چیزی به حساب مشترکمان واریز کرده ام یا فقط دارم از این حساب برداشت می کنم؟
اگر تمام جملاتی که فرزندت شنیده است این باشد که:
«اتاقت را تمیز کن، تکلیفت را بنویس، زباله ها را بیرون ببر، لباست را درست کن، قبل از ساعت ده خانه باش…!»
پس فقط از این حساب برداشت کرده ای.
والدین باید در سال های نوجوانی از این حساب برداشت کنند، اما به شرطی که از قبل آن را پُر کرده باشند.
باید سرمایه گذاری کنید و این رابطه را پرورش دهید تا اطمینان و احترام حاصل شود.
پدری را می شناختم که با فرزند نوجوانش به شدت مشکل داشت. به نظر می رسید که اصلاً با یکدیگر نمی ساختند، سلیقه مشترک نداشتند و نمی توانستند ارتباط برقرار کنند.
پسر یک ورزشکار طلایی بود و پدر به تجارت خود علاقه داشت، تمام مدت مشغول کار بود و به ندرت مسابقه های فرزندش را تماشا می کرد. به مرور زمان هم رابطه آنها خراب تر می شد.
یک روز پدر به این نتیجه رسید که باید تغییراتی ایجاد کند و فهمید برای اینکه احترام او را به دست بیاورد و بتواند با او صحبت کند، باید به این حساب عاطفی بیفزاید.
می دانست پسرش طرفدار دوآتشه بیسبال است، پس با وجود اینکه خود به این بازی اهمیتی نمی داد اما تصمیم گرفت یک ماه کامل مرخصی بگیرد و همراه پسرش تمام مسابقات مهم لیگ را تماشا کنند.
سفر به شهرهای متعدد آمریکا هزینه بر و وقت گیر بود، اما به شفا و ترمیم یک رابطه می ارزید. مسافرت یک ماهه آنها نقطه عطفی در رابطه پدر و پسری بود.
پس از بازگشت، یکی از شرکای تجاری مسئله را فهمید و حیرت کرد. او از شریک خود پرسید:
«واقعاً بیسبال دوست داری؟»
مرد پاسخ داد:
«نه، حتی یک درصد، اما واقعاً عاشق پسرم هستم.»
روی رابطه ات با فرزندانت سرمایه گذاری کن، نیازی نیست مثل این پدر هزینه کنی، اما می توانی برای پسرت وقت بگذاری، می توانی اجازه بدهی دخترت متوجه شود مراقبش هستی.
باید این حساب ها را پُر نگه داری.
بیشتر بخوانید:مقاله «آگاهی از گنج درون»
نکته مهمی که باید دقت کنیم این است که هر حسابی را باید اول با واریر کردن پُر کنیم و سپس حق برداشت از آن را داریم.
وقتی دیگران متوجه شوند برای تو اهمیت دارند، طرف آنها هستی و خوبی شان را می خواهی، واکنش های جالبی نشان می دهند.
معمولاً هنگامی که می فهمند قصد محکوم کردن آنها را نداری، نمی خواهی شخصیت شان را سرکوب کنی و باعث نمی شوی حس بدی به خودشان پیدا کنند، مشتاقانه تغییر می کنند.
اغلب بعد از اتمام سخنرانی های ام در کلیسای لیکوود یا جاهای دیگر، من و ویکتوریا در مورد اتفاقاتی که افتاد و بخش هایی که می توانستیم بهتر باشیم با یکدیگر صحبت می کنیم.
وقتی پیشنهاد یا انتقاد سازنده داشته باشیم به محض اینکه سوار خودرو شدیم شروع نمی کنم که خب ویکتوریا، اگر آن حرف را نمی زدی بهتر بود، کاش مثل من عمل می کردی.
نه، وقتی پیشنهادی دارم و احساس می کنم به او کمک می کند، همیشه با یک جمله مثبت شروع می کنم. مثلاً می گویم:
«ویکتوریا خیلی خوب بودی، حرف های مفیدی برای مردم زدی، آن نکته ای که گفتی خیلی خوب بود، آن مثالی که زدی خیلی به جا بود اما اگر دفعه بعد مکث بیشتری کنی، تأثیرگذارتر باشد و از این هم بهتر عمل کنی.»
وقتی با جمله مثبت شروع می کنم او هم جبهه نمی گیرد و تمایل دارد پیشنهادم را بررسی کند.
او نیز در مورد حوزه هایی که باید پیشرفت کنم، همین شیوه را در پیش می گیرد.
سی ثانیه اول هر گفت و گو، یک ساعت بعد آن را مشخص می کند. پس وقتی می خواهی در مورد مسائل مهم صحبت کنی یا مسئله ای پیش آمده و ممکن است گفت و گویی تنش زا در پی باشد، همیشه با جملات مثبت شروع کن.
پژوهش ها نشان می دهد برای از بین بردن یک گفت و گوی عاطفی با بار منفی باید پنج گفت و گوی مثبت کرد.
به عبارت دیگر، قبل از اینکه از کسی انتقاد کنی مطمئن شو که پنج بار از او تعریف کرده ای.
متأسفانه امروزه نسبت تعریف به اصلاح در جامعه، برعکس است. در برابر هر کار درست، پنج بار اشتباهاتمان را گوشزد می کنند و جای تعجب ندارد رابطه های ما آنطور که باید نیست و حساب های ما اعتبار ندارد.
بیشتر بخوانید:مقاله «بهبود روابط با همسر»
این را بدان، عشق حقیقی از خطاها چشم پوشی می کند. اگر اشتباه کردی تو را متهم نمی کند. عشق واقعی بهترین وجه هر کسی را می بیند.
اگر می خواهی سرمایه گذاری هنگفتی در حساب خود کنی، این مسائل را رعایت کن:
✔ وقتی کسی اشتباه می کند و خودش از آن باخبر است، از کاه کوه نساز،
✔ فرزندت را مقابل اعضای خانواده و دوستان شرمنده نکن،
✔ کارمندت را جلوی همکارانش تحقیر نکن،
✔ اگر مجبور هستی در مورد مسئله ای نظر بدهی، این کار را خصوصی انجام بده و تلاش کن آبروی آنها حفظ شود.
نسبت به گفتن واژه «متشکرم» گارد نداشته باشید، وقتی دیگران کار خوبی برای شما انجام می دهند از این واژه استفاده کنید. این کار سرمایه گذاری بزرگی در حساب های عاطفی شماست.
کمی پیش در حیاط خانه ام مشغول کار بودم. صبحی گرم و شرجی بود. برای آب خوردن به داخل خانه آمدم.
در طول راه رفتگرهایی را دیدم که در حال جمع آوری زباله ها بودند. با خودم فکر کردم چند بطری دیگر آب با خودم می آورم و به آنها تعارف می کنم.
وقتی به خانه ما رسیدند بطری ها را به دستشان دادم. واکنش آنها حیرت انگیز بود. انگار به هر کدام یک اسکناس صددلاری داده بودند. آنها بسیار قدردان من بودند.
من برای این تصمیم زیاد فکر نکرده بودم و مسئله بزرگی نبود، اما سرمایه گذاری مهمی صورت گرفت.
چند ماه گذشت. یک روز نتوانستیم زباله ها را به موقع بیرون ببریم. ماشین حمل زباله صبح زود آمد و رفت. نمی خواستم سطل زباله اشباع شده مدت سه یا چهار روز منظره ای ناخوشایند را پدید بیاورد.
کار چندانی هم در آن شرایط از دستم بر نمی آمد. روز بعد آن رفتگرها برگشتند تا پیش از رفتن به محل خالی کردن کامیون، ببینند آیا زباله ای داریم یا نه! آنها این کار را فقط برای ما انجام دادند.
اگر حساب های عاطفی ات را پر کنی زمانی که اصلاً انتظارش را نداری، محبتت جبران می شود.
هنگام خرید از معازه از صندوقدار تشکر کن. با کارمند بانک، متصدی پمپ بنزین و آرایشگرت مهربان باش و از آنها تشکر کن.
شاید بپرسی چرا خودم را باید به زحمت بیندازم؟ من که با آنها رابطه بلندمدت نخواهم داشت!
شاید این طور باشد، اما به عنوان بخشی از رابطه با خداوند، مهر، محبت و قدردانی از هرکس را که می بینی، ابراز کن.
عادت کن که هر روز به دیگران انگیزه بدهی و کاری کنی نسبت به خود احساس بهتری داشته باشند. قدرت کلمات تو می توانند سکوی پرتاب یک نفر باشد، می توانند زندگی او را از شکست نجات دهد و به سوی پیروزی بکشاند.
منبع: سایت نگرش نیک