چند سال قبل، هیچکس به نوشتن تو دنیای مجازی فکر نمیکرد، تا اینکه یه انجمن که الان دیگه وجود نداره، به این فکر افتاد و آدمها رو تشویق به داستان نویسی کرد. از اونجا بود که خیلیا به خودشون جرات نوشتن دادن، ولی آیا این کار درست بود؟
این انجمن فکر جالبی به خرج داده بود ولی کارش یه ایرادی داشت. ایراد کار این بود که هیچگونه نظارتی به نوشتهها وجود نداشت (با مسائل منشوری کار ندارم، منظورم به اون نیست). یه مقدار مسائل پیش پا افتادهی ویرایشی رو گوشزد کرده بودن و داستانها به محض تموم شدن، تبدیل به فایل پیدیاف میشدن و به انتشار میرسیدن.
بعداً تو انجمنای جدیدتر، به حال این مشکل فکر کردن و تصمیم بر این شد که ناظری وجود داشته باشه که نویسنده رو هدایت کنه و بعداً هم ویراستار نوشتهها رو کنترل کنه.
خب این خیلی کار خوبی بود ولی ایراد بزرگی داشت. با نویسندهی مبتدی تا حرفهای یک رفتار در پیش گرفته میشد. حرفهای از نوشتن زده میشد و مبتدی هم در بیشتر موارد گارد میگرفت که خودش بلده و نیازی به نظارت نداره.
مشکل بعدی، تبعیت از قانونی بود که هیچوقت نفهمیدم از کجا سرچشمه گرفت. کسی قوانینی نوشت و این قوانین از این انجمن به انجمنای دیگه سرایت کرد و بدون تحقیق و تفکر پذیرفته شد.
اینا مقدمهای بود برای اینکه چیز دیگهای بگم. این قوانین در بعضی موارد باعث بستن دست و پای شما میشن. مثلاً یکی از چیزایی که دیدم، این بود که اکثر انجمنها روی توصیفات زیاد تاکید داشتن. توصیف کم = ضعیف بودن نوشتهی نویسنده. ولی خب این درست نیست. البته باید حتماً اشاره کنم که مبتدیها به دست بقیه نگاه میکردن و از روی همون رمانهای سطح پایین و از قضا مشهوری که میدیدن، شروع به تقلید میکردن. در کل یا ملت داشتن از این ور بوم میافتادن، یا از اون ورش.
راه فرار از کلیشهها، خوندن کتابهای مشهوره. مشهور و درست و حسابی! فلان رمان ایرانی رو نمیگم که صرفاً نوجوانها و علاقه به عشق و عاشقی مشهورشون کرده، نه. رمان نویسندههای مشهور بینالمللی، یا اصلاً نویسندههای مشهور ایرانی. هر نویسندهای سبک نوشتاری خودش رو داره. خیلی از دستنوشتههای نویسندههای مشهور رو دیدم که حقیقتاً توصیف چهرهی زیادی نداشتن ولی این انجمنها انقدر روی این موارد تاکید دارن تا نویسنده زده بشه.
نمیگم توصیف کردن کار اشتباهیه، اصلاً چنین منظوری ندارم. یه داستان با توصیفه که پا میگیره، ولی چقدر توصیف؟ تا چه اندازه؟ چه چیزهایی؟ اینا موارد مهمی هستن ولی هر چقدر روی این موارد وسواس بیشترب به خرج بدید، یا انقدر داستانتون کند پیش میره که خواننده رهاش میکنه، یا انقدر توصیف کم میشه که خواننده کلاً نمیفهمه چی شد و چرا اینجوری شد.
رعایت حد اعتدال کار سختیه و فقط با تجربه به دست میاد. برای همینه که تاکید دارم به خوندن و مطالعهی بیشتر. صرفاً به چند تا قانون که توی مجازی برجسته شده اکتفا نکنید. اگه براتون این مسائل خیلی مهمه، دنبال کتابایی از این قبیل باشید که این مسائل رو بیشتر باز کرده باشن. من کتاب خاصی رو توصیه نمیکنم چون باز حالت سلیقهای به خودش میگیره. ولی تنها به دنیای مجازی تکیه نکنید.
یکی از راههایی که خودم در پیش گرفتم و تا حدی کمکم کرد، نوشتن فنفیکشن بود. مهم نیست که قصد انتشارشون رو داشته باشید یا نه، فقط تلاش کنید که یه فیلم رو با توصیف برای کسی شرح بدید. چون خواننده اونجا حضور نداره که فیلم رو ببینه و باید با نوشتن، فضا و رفتار و حالات شخصیتها رو جلوی چشمش به تصویر بکشید. این کار کمک بزرگی به شما میکنه تا اندازهی کافی برای توصیفات دستتون بیاد. اصلاً اگر شما نویسندهی تازهکاری هستین، این مورد رو خیلی خیلی پیشنهاد میکنم.
در ضمن، اینها نظرات منه و هیچ اجبار و تاکیدی روی انجامش نیست. خیلیها ممکنه گارد بگیرن و اعتراض کنن، ولی من فقط راههای بهتر شدن قلم رو به شما پیشنهاد میکنم، نه بیشتر. خودتون با تحقیق و مطالعهی بیشتر، به این موارد خواهید رسید.