نگار 1373
نگار 1373
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ ماه پیش

در باب خرس‌های روز عشق

اولین سوالی که همیشه من را اذیت کرده، چرایی و چگونگی تبدیل خرس، موجودی به شدت خطرناک، عظیم‌الجثه و مهیب به موجودی بسیار گوگولی و جذاب و خواستنی برای تقدیم کردن به معشوق خود است.
چنان این رسم شدت دارد که اگر عروسک دیگری بخرید، امتیاز مرحله را از دست داده، Game over می‌شوید و حتی شاید معشوق مبارک هم لگدی به خودتان و عروسکتان زده، هر دو را از زندگی‌اش پاک می‌کند. خدایی کدام انسانی چنین فکر عجیبی به سرش رسیده که وای، فلان مسیحی را در فلان تاریخ کشتند؟! اوکی پس ما به مناسبت یادبودش به یکدیگر خرس هدیه بدهیم!

دومین سوال، سایز این خرس‌های به اصطلاح گوگولی با ظاهری مهربان است که اصلاً چرا عروسک‌های این مخلوقات وحشی خدا را در سایز طبیعی می‌سازند؟ که چه شود؟ آیا میزان سایز خرس با میزان عشقی که در قلب عاشق وجود دارد، برابر است؟ پس با ربط آن با جیب آن عاشق دلخسته چه کنیم؟ و اگر اندازه و سایز آن مطرح نیست، چرا اگر عاشق به شما یک عدد سس خرسی کچاپ به شما هدیه بدهد، آن را در سوراخ بینی‌ یا در حلقش فرو می‌کنید؟ اصلاً باید چنین خرس بزرگی را در کجای خانه‌های کوچک امروزی جای داد؟

سوال سومی که مطرح می‌شود، چگونگی بردن چنین موجود گودزیلا مانندی به سکونت‌گاه معشوق و پنهان کردنش از دید والدین است. حقیقتاً این یکی در کت من که نمی‌رود. بعضاً دیده‌ام آنقدر خرس طرف بزرگ بوده که در ماشین جا نمی‌شده و آن را روی صندوق عقب مثل یک وانت بسته بودند تا حداقل حمل و نقلش آسان شود. حالا این‌که چطور این نره‌غول را می‌خواهند پنهانی به داخل ببرند، و تازه جای مناسبی برایش یافته و آن را پنهان (!) کنند، بماند. یعنی آن دکل نفتی که چندین سال پیش که دزدیدند را می‌شود پنهان کرد، ولی این لامذهب را نه.

سوال چهارم این‌جاست که در روز عشاق سال بعدی، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ آیا باز هم همین خرس و همین کاسه؟‌ با خرس قبلی چه کار می‌کنند؟! خرسی جدید و باز هم خرسی جدید و الی آخر تا وقتی که به خانه‌‌ی بخت بروند؟ با این همه خرس پیل‌پیکرِ بر روی همدیگر تلنبار شده، دیگر جایی برای بردن جهاز باقی نمی‌ماند!

سوال پنجم، اگر این خرس‌ها برایتان ارزشمند هستند، پس چرا سر از آگهی‌های دیوار و شیپور در می‌آورند؟ اصلاً چرا باید خریده شوند که عاقبتشان، آگهی شدن در شبکه‌های اجتماعی و غیره باشد؟

و سوال آخر، این خرس لعنتی دل و روده‌تان را به هم نزد؟ چقدر خرس آخر؟ مگر نمی‌گفتند انسان تنوع طلب است و از تکرار متنفر، پس این چه ماجرای عجیبی در روند زمان است که رخ داده؟‌ البته درست می‌گویند که تاریخ تکرار می‌شود، ولی خود تاریخ هم عوقش گرفت بخدا، یه کم به این عروسک‌های عجیب و فاقد منطق تنوع بدهید، بد نیست! نهایت تغییرشان، رنگشان است. آن هم چه؟ قرمز، سفید، کرمی، نهایتاً قهوه‌ای.
جل‌الخالق.

خرسولنتاینروز عشقطنزعروسک خرس
نویسنده، مهندس معمار، گیمر، عاشق داستان‌های علمی تخیلی و جنایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید