سالهاست که کمدی به ژانر غالب سینمای ایران تبدیل شده است، چه از طرف تهیهکنندگانی که مسلما به چرخه تولید و بازگشت سرمایه آثارشان فکر میکنند و چه مخاطبان سینما که یکی از سرگرمیهای اصلی آن تماشای این فیلم ها می باشد.. با وجود این، طی چند دهه گذشته فیلم های خنده دار ایرانی هم مسیر پرفراز و نشیبی را طی کردهاند، طوری که کمدیهای موفق دهههای ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ بههیچوجه نه از نظر ساختار، نه مضمون و نه شرایط تولید با هم قابلمقایسه نیستند. یکی از راههای بررسی احوال اجتماعی هر ملت نگاهی به فرهنگعامه است و در ایران نیز سینمای کمدی میتواند بهترین تبلور ممکن از جریان محصولات فرهنگی عامهپسند باشند.
البته همیشه لازم نیست که برای بحثهای جامعهشناسی به دنبال مرور فیلم های کمدی باشیم و پیشنهاد دادن مجموعهای از فیلمها هم میتواند برنامهای خوب برای یک سرگرمی چندساعته پای تلویزیون باشد.
در ادامه با من همراه باشید که چند مورد از بهترین فیلم های ژانر خنده ایران رو خدمتتان معرفی کنم.
بیشتر از آن که فیلم خوب و متفاوتی باشد از چند جهت به یکی از فیلم های مهم در سینمای کمدی ایرانی تبدیل شدهاست؛ اول این که در زمان خود به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران از نظر مقدار ریالی تبدیل شد. (رکوردی که در ۶ سال گذشته بارها دستبهدست شده و حتی در مواردی چند بار در یک سال!) دوم، «من سالوادور نیستم» نشان داد که تولید محصول در لوکیشنهای خارجی و استفاده از بازیگران زن غیرایرانی، فراتر از ساختار و فیلمنامه میتواند در فروش و کنجکاوی تماشاگران تاثیر داشته باشد. و درنهایت، منوچهر هادی که روزگاری با سابقه دستیاری اصغر فرهادی و علاقهاش به سینمای اجتماعی و دغدغهمحور شناخته میشد، بعد از ساخت یک کمدی پرفروش مسیر تازهای را دنبال کرد که سرنوشت سینماییاش را برای همیشه تغییر داد.
قصه، درباره یک مدیر ردهپایین دولتی از طبقهای سنتی است که طی یک سفر کاری به برزیل، مجبور میشود به نقشهای پیشبینی نشده تن بدهد و به اشتباه در نقش فردی دیگر فرو میرود. قصه ساده است و اجرای آن هم نکتهی پیچیدهای ندارد و بخش مهمی از موفقیت فیلم را باید مدیون حضور رضا عطاران دانست که بارها نشان داده که با حس طنز و شوخطبعی خودش میتواند فیلمها را نجات بدهد و بار آنها را به دوش بکشد.
دو فیلم آخر رامبد جوان، یعنی «نگار» و «قانون مورفی»، با وجود تضاد کامل ژانری و مضمونی، در ذات به همدیگر شباهت قابلتوجهی دارند: هر دو با زحمت زیاد تولید شدهاند و سعی در روایت قصهای سرراست و ساده دارند که با کمرنگ شدن مرز میان خیال و واقعیت، ظاهری پیچیده پیدا کرده. فقط «نگار» یک تریلر جنایی و روانشناختی است و «قانون مورفی» یک اکشن کمدی.
مامور پلیس بیدستوپا و بدبختی که مدام در زندگیاش بد میآورد و تبدیل شده به مثال عینی از بدبینی و بدشانسی قوانین مورفی، برای کمک به همکار سابقش که بچهاش را به گروگان گرفتهاند راهی سفر میشود؛ اما قوانین مورفی آنجا هم کار میکنند و قرار نیست که قضیه بهتر شود.
یکی ازفیلمهای پرفروش سینمای ایران در سال گذشته فیلم «زیر نظر» با حضور رضا عطاران و امیر جعفری در نقشهای اصلی بود که اکران آنلاین موفقی را هم تجربه کرد. فیلمی که داستانش را بر مبنای دامن زدن به یک بحران کوچک و ناخواسته در خانه پیش میبَرَد و مدام جنبههای دیوانهوار دیگری را به آن اضافه میکند. علاوه بر اجرای ستارههای اصلی فیلم که به خلق موقعیتهای کمدی منجر شده، نباید حضور مجید صالحی در مقام کارگردان را فراموش کرد که پیشتر توانایی خود بهعنوان کارگردان را در چند سریال به آزمون گذاشته بود. از دیگر بازیگران این اثر میتوان به آزاده صمدی، مهران احمدی و سروش جمشیدی اشاره کرد.