در میان سالهای دو دهۀ گذشته، سال ۲۰۲۰ تنها سالی بوده که حتی یک ابرقهرمان هم برای نجات سیارۀ زمین، روی پردۀ سینما ظاهر نشد! البته میتوان فیلم پرندگان شکاری (با عنوان اصلی Birds Of Prey) را در گروه فیلمهای ابرقهرمانی دستهبندی کرد، هرچند هارلی کویین، (با بازی مارگو رابی)، قهرمان اصلی این فیلم، تمایل چندانی برای نجات دنیا ندارد! در حقیقت، تلاش او برای حفظ یک ساندویچ تخممرغ بسیار بیشتر از تمایلش برای نجات دنیاست! باید اذعان کرد که ابرقهرمانان کمپانیهای بزرگی چون دی سی و مارول پس از سالها اقتدار و تصاحب بیچونوچرای گیشۀ سینماها، هرگز نمیتوانستد بلایی جهانی همچون شیوع ویروس کرونا را پیشبینی کنند. حال با پایان سال ۲۰۲۰، یکی از طراحان معروف کتابهای مصور، کلیشۀ قدیمی فیلمهای ابرقهرمانی معمول را شکسته است. او میخواهد ابرقهرمانی را روی پردۀ بزرگ سینما بفرستد که در سال ۲۰۲۰ دنیا را از این اوضاع سخت و ناراحتکننده نجات دهد. این ابرقهرمان هم کسی نیست بهجز زن شگفت انگیز ۱۹۸۴.
پرنسس دایانا برای نازلشدن از آسمان و نجات سیارۀ زمین گزینۀ مناسبی به نظر میرسد. او شخصیت جدیدی است که با آن افکار عمیق و ذهن پویا و البته ظاهر رازآلود، جدیدترین امید کمپانی DC Extended Universe برای درخشش دوبارۀ ابرقهرمانان به شمار میرود. در سال ۲۰۱۷، پتی جنکینز نویسنده و کارگردان، اولین قسمتِ فیلم زن شگفتانگیز (با عنوان اصلی Wonder Woman) را روی پرده برد که در آن مرد پولادین، بتمن و سوپرمن در دنیایی تیره و تاریک در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند. پیچیدگی روابط آنها با زن شگفتانگیز در آن فیلم سبب میشد که مخاطب، خوبی ذاتی این شخصیت را در قالب قهرمان اصلی داستان به شکلی باورپذیرتر قبول کند؛ دایانا ابرقهرمانی است که خلوص نیت و مهربانی او را میتوان از ورای لباس جادوییاش تشخیص داد.
عشقی زیبا میان این ایزدبانوی شگفتانگیز و جنگاور (با بازی گل گدوت) و مرد زمینی جذاب داستان (با بازی کریس پاین) شکل گرفته است که از آن لطافت و زیبایی میتراود. استیو مردی بسیار جذاب است که در جنگ جهانی اول در سِمت خلبان هواپیمای جنگی خدمت کرده است. در قسمت قبلی فیلم زن شگفتانگیز به نظر میرسید که جنکینز گمان میکند میتواند با قدرت و تأکید بیشتر به مؤلفههای اخلاقی ذاتی واندر وومن بپردازد. در واقع، واندر وومن مدافع حقیقت و راستگویی است و قدرت جسمانی او با عشق، گشادهدستی و گرمای وجودی اش عجین شده است. از نظر جنکینز، قدرت حقیقی پرنسس دایانا در همۀ جزئیات فیلم زن شگفت انگیز ۱۹۸۴ (با عنوان اصلی Wonder Woman 1984) جاری است. این حقیقت راستین در تصویرسازی خاص و خارقالعادۀ فیلم و مضامین اساسی و زیربنایی داستان به زیبایی جاری است؛ بهگونهای که ابرقهرمان قصه را در برابر شخصیت شرور و تاریک داستان با بازی پدرو پاسکال قرار میدهد.
در قسمت قبلی فیلم زن شگفتانگیز، دایانا در زمان جنگ جهانی اول در جایی مخفی شده بود و حال در ادامۀ آن و در قسمت حاضر، داستان چند دهه پیشتر رفته است. ماجرا در سالهای اواسط دهۀ ۱۹۸۰ جریان دارد؛ در این دورۀ تاریخی محبوبیت اولیۀ محصولاتی مانند پاپوشهای خاص و زیبا، لباسهای لاکرای چسبان و حتی ماشینهای پورشۀ قرمزرنگ کاملاً فراگیر شده بودند. اما برخلاف سایر فیلمهای مربوط به این دوران، جنکینز فیلم خود را چندان به این عناصر وابسته نکرده است. در عوض، جنکینز دهۀ ۸۰ میلادی را اوج قدرت کاپیتالیسم میداند. در فیلم او نیز این اندیشه در شخصیت ماکسول لرد با بازی پاسکال و رفتارهای خبیثانه و حرکات سخیف او مجسم شده است. اگر ماکسول لرد را با شخصیت آریس در قسمت اول فیلم زن شگفتانگیز مقایسه کنیم، درمییابیم که او نمودی متفاوت از یک کاراکتر منفی را به مخاطب نشان میدهد؛ در عین حال نیز همچنان به نحوی چشمگیر، در نقطۀ مقابل دایانا قرار دارد؛ او استادانه دروغ میبافد و برای پیشبرد اهداف شخصی خود، غرایز ذاتی افراد را به بهترین شکل ممکن به بازی میگیرد و هرکس را که سر راهش قرار گیرد، نابود میکند.
شهر واشنگتن دیسی بستری است که اتفاقات داستان در آن روی میدهد؛ از این رو چندان سخت نیست که بفهمیم جنکینز با شخصیت ماکسول به چهچیزی یا چهکسی کنایه میزند. برخلاف چیدمان صحنۀ فیلم که به دهۀ ۸۰ میلادی باز میگردد، نوعی طنز مرتبط با سال ۲۰۲۰ و مسائل مربوط به ترامپ نیز در داستان جریان دارد. برای نمونه، ماکسول در جایی میگوید: «من کلاهبردار نیستم! من یک شخصیت تلویزیونیام.»
در فیلم زن شگفت انگیز ۱۹۸۴ صحنههای اکشن و پُرزدوخورد به زیبایی طراحی شدهاند. در ابتدای فیلم، به سالهای دوری اشاره میشود که دایانا دختری نوجوان است و در دنیای خودش در آمازون، در مسابقاتی به سبک بازیهای المپیک شرکت میکند. همانند قسمت اول فیلم، نقش دایانای نوجوان را لیلی اسپل بازی کرده است. او چون رعد، خروشان و شاداب است. بیشک تماشای دختری کوچک در چنین صحنۀ اکشنی، بر انرژی و هیجان این فصل ابتدایی افزوده است.
چنان که در قسمت اول فیلم نیز مشاهده میشد لحن کلی فیلم بانشاط و پُرانرژی است و بهشکلی ساده و روان به پیش میرود. در جایی از فیلم، شاهد ماجرای تعقیبوگریز با یک کامیون مسلح به سلاحهای سنگین هستیم. تیراندازیهای رخداده در این صحنه فیلمهای ایندیانا جونز را در ذهن تداعی میکند. احتمالاً جنکینز در ساخت فیلم زن شگفت انگیز ۱۹۸۴ ، فیلم سوپرمن (با عنوان اصلی Superman) ساختۀ ریچارد دانر را معیار و مبنای بخشهایی از فیلم خود قرار داده است.
ادامه دارد.....
برگرفته شده از فیلیمو شات