اگرچه فیلم عجیب و غریب یا Freaky به اندازۀ فیلم روز مرگت مبارک (Happy Death Day) موفق نیست، اما یک اسلشر هیجانانگیز است که به تعادلی بینقص میان لحن کمدی و صحنههای قتلعام و خونریزی میرسد.
دانشآموزی دبیرستانی به اسم میلی کسلر (با بازی کاترین نیوتن)، پس از اینکه از طرف یک قاتل زنجیرهای معروف به قصاب بلیسفید صدمه میبیند، در بدن قاتل قرار میگیرد. او ۲۴ ساعت فرصت دارد تا این نفرین را از بین ببرد. میلی باید قاتل را پیدا کند و اجازه ندهد که او در دبیرستان بلیسفید فاجعه به وجود آورد.
به نظر میرسد که کریستوفر لندون مأموریت دارد مقداری سرگرمی و شوخطبعی را به ژانر ترسناک تزریق کند. لندون پس از فیلم پرجنبوجوش و البته قابل پیشبینی پیشاهنگها به دورۀ آخرالزمان زامبیوار هدایت میشوند (Scouts Guide to the ZombieApocalypse)، با ساخت فیلم روز مرگت مبارک و دنبالۀ به همان اندازه جسورانه آن، ژانر کمدی ترسناک را با موفقیت شروع کرد. جدیدترین فیلم لندون، یعنی فیلم عجیب و غریب یا Freaky از استراتژی مشابه فیلمهای قبلی او پیروی میکند. ترکیبی از لحظات طنزآمیز و صحنههای خونوخونریزی که به یک فیلم اسپلتر بیمغز گستاخ منجر میشود؛ فیلمی که از طرح داستانی بسیار سادۀ خود موفقیتی بزرگ به دست میآورد.
فیلم لندون با عنوان جمعۀ سیزدهم عجیبوغریب (اشاره بهعنوان فیلم جمعۀ سیزدهم (Friday the 13th)) فیلمبرداری شده است؛ اما با افتخار، تأثیرپذیریاش را از این فیلم پنهان میکند. فیلم با مقدمهای شلوغ و بیرحمانه شروع میشود. جایی که وینس وان در نقش قصاب تنومند، در خانهای پر از جوانان سرزنده اقدام به قتل میکند. در نتیجه، با مجموعهای از کشتارهای ناخوشایند و مهیج روبهرو میشویم. بهاینترتیب، فیلم در همان پنجدقیقۀ ابتدایی خود درجهای حتی بیشتر از ۱۵ (درجهبندی سنی فیلم) کسب میکند. قصاب که چهرهاش با نقاب پوشانده شده، درگیری خونینی را با ابزارهای مختلفی مانند راکت تنیس راه میاندازد. این سکانس از شوخطبعی کاملاً سیاه و شریرانهای برخوردار است. لندون پیش از آنکه دبیرستان بلیسفید را به قالبی شبیه کمپ دریاچۀ کریستال (لوکیشن اصلی فیلم جمعۀ سیزدهم) دربیاورد، از همان دقایق ابتدایی متعهد میشود که با ساختن فیلمی پر از خون و خونریزی، داستان جیسون ورهیز (قاتل نقابدار فیلم جمعۀ سیزدهم) را گسترش دهد. در عین حال، باید به خاطر داشته باشیم که این فیلم هرگز بیرحمانه نیست.
پیرنگ داستانی فیلم از یک مکگافین (خنجری به نام آزتک که ظاهری زیبا دارد) بهره میبرد؛ خنجری برنده که شیئی ایدهآل برای از هم دریدن بدن نوجوانان فیلم است. همچنین این خنجر نفرینی باستانی را همراه خود دارد. بعد از جشن بازگشت به مدرسه، از خنجر برای بهخطرانداختن جان میلی استفاده میشود. بهاینترتیب، فیلم از فضای خونین خود به یک فیلم تعویض بدن* (Body-Swap) تغییر مسیر میدهد.
با فیلمهای اخیر وینس وان، بهراحتی میتوان فراموش کرد که او چه کمدین بااستعدادی است. (نه کشیدهشدن در بتن (DraggedAcross Concrete) و نه درگیری در سلول ۹۹ (Brawl in Cell Block 99) هیچکدام فیلمهای خندهداری نیستند). وان پس از چند سال بازی در نقشهای جدی، در فیلم عجیب و غریب یا Freaky با شور و شوقی جسورانه، در نقش آدمی ظاهرشده که شخص دیگری در بدنش قرار گرفته است. او بدون جلبتوجه و با اعتمادبهنفس وارد دبیرستان میلی میشود و خودش را به همکلاسی او نزدیک میکند. در این سکانس، او با خوشحالی، لذت قدرتمند بودن را کشف میکند. بهاینترتیب، وان فیلم را از آن خود میکند. او بهراحتی و بدون هیچ مانعی اجرایی کاملاً لذتبخش و صادقانه از خود نشان میدهد. او قادر است از دوتا از بهترین دوستان میلی حمایت کند (میشا اوشروویچ و سلست اوکانر که هر دو در نقشهای خود میدرخشند). وان موفق میشود پوچی و مضحک بودن موقعیت مردی تنومند که ادا و اطوارهای دختری نوجوان را از خود بروز میدهد، با جزئیاتی کامل به تصویر بکشد. او بهگونهای با بقیۀ شخصیتها و بازیگران صحبت میکند که بهطور همزمان خندهدار و به شکل باورپذیری محبتآمیز باشد.
منبع: فیلیمو شات