ویرگول
ورودثبت نام
نگینِ‌اصل
نگینِ‌اصلاَلْـحَـمْـدُلِـلَّـه
نگینِ‌اصل
نگینِ‌اصل
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

از خشم تا مهربانی

از خشم تا مهربانی یا از کم صبری تا صبوری...هرچیزی که بتونه جلوی عصبانیت یه آدم رو بگیره و باعث بشه به جاش رفتار خوب ارائه بده.

راستش من جزو اون دسته آدم هایی ام که زود عصبانی میشن و زود هم عصبانیت شون فروکش میکنه (البته شاید باید بگم بودم) ادمایی که زود قهر می کنن و زود هم آشتی می کنن (مثلا شده الان با بابام قهر کنم، نیم ساعت دیگه آشتی کنم، البته این به خاطر اخلاق خوبِ بابامم هستا، بابام اصلااااا قهر نمیکنه، یعنی بدترین کارم باهاش کنی قهر کردن تو کارش نیست وگرنه من انقدر لوس نمی شدم😁 خیلیم زود می بخشه🥲 یعنی بزرگترین نعمتی که خدا می تونست بهم بده این بود که اخلاقم کامل به بابام بره ولی نشد👀)

خب در کل اینکه از نظر بابام آدم کم ظرفیتی ام😐 اینم تازگی ها بهم گفت چون گفتم میخوام برم تو یه مطب روانشناسی کار کنم گفتن باید خوش اخلاق و منظم باشید، به نظرت من خوش اخلاقم؟ خیلی قاطع گفت نه🗿گفتم چرا؟ گفت جنبه اینو که یکی بخواد بهت نازک تر از گل بگه نداری و ظرفیتت پایینه کلا.(یعنی سر همین گفت من خوش اخلاق نیستم؟😐) ولی واقعا من در این حدم که بابام میگه نیستم فکر کنم انقدر سر چیزای بیخود باهاش قهر کردم این دید رو داره نسبت بهم😂😑 ای بابا خب شاید به خاطر اینه که دخترم و کسی جز بابام رو ندارم که خودمو واسش لوس کنم!

بگذریم خلاصه اینکه من سعی کردم این اخلاق زود عصبانی شدن و پرخاش کردنم رو بذارم کنار و وقتی چیزی عصبانیم می کنه زود واکنش نشون ندم. چون دریافتم که اولا عصبانیت کاری از پیش نمی بره. یعنی هربار عصبانی شدم نه تنها اوضاع بهتر نشد بلکه به شکلی رقم خورد که بیشتر هم حرص بخورم. دوم اینکه عصبانیت مکرر باعث میشه شما از چشم دیگران بیفتید. یعنی اون مهر و محبتی که بین دو نفر هست با عصبانیت و پرخاشگری کلا پودر میشه. سوم اینکه وقتی هی عصبانی میشی دیگه کسی ازت حساب نمیبره، میگن الان یه کم سر و صدا میکنه دیگه ساکت میشه. یعنی تو فکر می کنی که اگر الان مثلا داد بزنم خشمگین شم پرخاشگری کنم طرف حساب کار میاد دستش ولی اتفاقا برعکس وقتی چندبار اینو ازت میبینه دیگه آدم حسابت نمی کنه.

پیش مشاوری که می رفتم بهم گفت آدمایی که دیر عصبانی میشن کاریزماتیک ترن. آدمایی که هرچیزی و هرکسی نمی تونه عصبانی شون کنه خیلی جذاب تر هستن. و نکات دیگه ای هم در موردش گفت که تقریبا تو همون حرفای قبلیم گفتم.

و من اولین تلاش هام رو برای کنار گذاشتن این اخلاقم کردم و حتی به جاش مهربون شدم!!! می دونید بعضی وقت ها یه رفتارایی آدم میبینه میخواد منفجر بشه از عصبانیت، یعنی هر آن با خودت میگی دهنم رو باز کنم و اون جملات تلخ و گزنده و نیش دار رو روانه طرف مقابل کنم تا راحت بشم. ولی یه کم که صبر کنی و فکر کنی که خب بعدش چی؟ فکر کن الان من این حرفارو هم زدم و عصبانیتم تخلیه شد و یه کم هم با طرف مقابل بحث کردم، بعدش چی میشه؟

بذار بگم برای من بعدش چی میشد. اول از همه روسیاهی پیش خدا، یعنی خدا تو ذهنم حرف میزد می گفت بازم نتونستی خودتو کنترل کنی؟ اینطوری رضایت منو می خواستی جلب کنی؟ وقتی ایمان و نمازات منجر به اخلاق و رفتار خوب نمیشه چه فایده؟ و از همه بدتر وقتی بود که این کشمکش ها با خانواده ام ایجاد می شد. دیگه مگه عذاب وجدان راحتم میذاشت. اخه تو دین ما به احترام و مهرورزی به پدر و مادر خیلی توصیه شده.

دوم اینکه واقعا رابطه با پدر و مادر شکرآب میشه به مرور. آدم بی تعادلی پیش خانواده شناخته میشیم. آدم بداخلاق، بی ادب، پررو و امثالهم. برای اینکه فرزند محبوبی پیش خانواده باشی باید همیشه خوب باشی براشون. البته مامان باباها واقعا خیلی رئوف و باگذشت هستن خیلیییی. مثلا من این همه مامان بابام رو اذیت هم کردم مثلا همین عصبانی شدنا گیر دادنا حاضرجوابی کردنا، ولی باز میبینی مامان بابا هرجا میشینن فقط خوبی بچه شون رو میگن. آدم خیلی باید بی وجدان یا دورو باشه که بخواد باز به رفتارهای بدش ادامه بده. دیگران تورو یه بچه خوب و مودب و فهمیده میدونن؟ از صدقه سر پدر مادره، وگرنه دو تا رفتار بدت رو به بقیه بگن دیگه باد به غبغب نمیندازی که آره من خیلی بچه صالحی ام.

خلاصه اینکه، مهم ترین عامل در ترک رفتار بد فقط و فقط و فقط و فقط خداست. خیلیا میرن پیش روانشناس که یه سری رفتارهای بدشون رو بتونن درمان کنن. مثلا خودم که داشتم با مشاورم زود عصبانی شدن و گیر دادن به مامان بابام و غیره رو درمان می کردیم (بعد که مامانمینا فهمیدن من جلسه ای ۷٠٠ دارم میدم تا این رو درمان کنم که نخوام به بابام بگم پات رو تکون نده گفتن توروخدا این پولارو نرو بده به مشاور ما قول میدیم دیگه پا تکون ندیم😂😂). ولی درمان نشدن، بعد یه مدت که دیگه نمی رفتم پیش مشاور باز عصبانی می شدم. اصن کلا حرفایی که زده بود بهم رو یادم رفته بود. اما چیزی که باعث درمانم میشه می دونید چیه؟ خدا:)

قبلا هم گفتم بهترین عامل برای ترک گناه این هست که خدا رو ناظر بر خودمون ببینیم. وقتی به شرمندگیت و روسیاهیت پیش خدا فکر می کنی نمیتونی عصبانی بشی و خدایی نکرده تندی کنی با پدر مادر، نمی تونی سمت گناه بری چون تا میای بهش فکر کنی یا انجامش بدی یاد بعد از گناه کردن و حس بدی که اون موقع داری میفتی و میگی لعنت بهت شیطون. اصلا امکان نداره شما چیزی رو نتونید با خدا درمان کنید، فقط چی میخواد؟ ایجاد ارتباط نزدیک با خدا.

یعنی باید رفیق جینگ خدا بشی😁 اینم به مرور به دست میاد، مثلا من خودم اون اوایل خیلی بدتر از الانم بودم، چون هنوز ارتباط نزدیکی با خدا نداشتم گناهم می کردم خیلی ککم نمی گزید که خب خدا چی نگین؟ می گفتم حالا عیب نداره خدا می بخشه دیگه منم آدمم دیگه دست خودم نبود و خود کنترلی سخت بود و از این اراجیف.

ولی خب هیچ نیرویی قدرتمندتر از خدا نیست.

پدر مادرکنترل خشم
۴۰
۲۲
نگینِ‌اصل
نگینِ‌اصل
اَلْـحَـمْـدُلِـلَّـه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید