راهاندازی کسبوکاری تازه که سرانجام نامعلومی دارد، بسیار سخت و پیچیده است. شناخت بازار و راههای تامین بودجه میتواند برای شروع کار اثربخش باشد. اما حضور فردی جسور و باورمند به این کار نو که حاضر باشد راههای سادهتر را رها کرده و زندگی خود را (حداقل برای چند سال) وقف ایدهاش کند از همه ضروریتر است.
بنیانگذار استارتاپ کسی است که تنها داراییاش یک ایده و تواناییهای شخصی خودش است. ایده یک استارتاپ ممکن است جدید یا تکراری باشد. البته جدید بودن ایده امتیاز خاصی محسوب نمیشود، بلکه چگونگی راهاندازی و توسعه آن است که اهمیت زیادی دارد. بنیانگذار استارتاپ باور زیادی به ایده خود دارد و با مطالعات اولیه (که شامل مطالعات بازار، مدل کسبوکار اولیه و مشورت با متخصصان است) به دنبال جذب سرمایه و شکلدهی یک تیم برای ایجاد یک کسبوکار مقیاسپذیر و با رشد سریع است. بسیار مهم است که بنیانگذار یک استارتاپ در ابهامات گم نشود و راه خود را منحرف نکند. همچنین باید روحیهای قوی داشته باشد تا بتواند با چالشها مواجه شود و با ارائه راهحل از آنها عبور کند. ذهن منسجم و متمرکز روی استارتاپ نیز از ضروریترین موارد در راهاندازی یک کسبوکار است. اصلیترین وظیفه بنیانگذار کسبوکار پرورش ایده اولیه، تیمسازی و جذب سرمایه است.
پاول گراهام که مدیر اولین و یکی از بزرگترین شتابدهندههای دنیا یعنی Ycombinator است عقیده دارد، بنیانگذاران استارتاپها باید پنج ویژگی مهم داشته باشند: عزم ، انعطافپذیری، رویاپردازی، خودسری و رفاقت. چرا هرکدام از این موارد مهم هستند؟
عزم: شروع کار یک استارتاپ وابسته به عزم بنیانگذارش است. اراده و توان یک مدیر میتواند تیم را از شکست و ناملایمتها عبور دهد و راه رشد را هموار کند. متقاعدکردن سرمایهگذاران یا استفادهکنندگان به بهرهبردن از استارتاپ هم نیازمند همین عزم و اراده است و راه سخت و دشوار رشد یک کسبوکار بدون آن ممکن نخواهد بود.
انعطافپذیری: راهاندازی استارتاپ یعنی ریسک کردن، یعنی کار راحت را رها کردن و در راهی نامعلوم گام گذاشتن. اگر انعطافپذیری همراه یک بنیانگذار نباشد، نمیتواند براحتی از موانع عبور کند و با مشکلات کنار بیاید. همچنین چالشهای راهاندازی تیم و کار با افرادی که روی مسیر نامعلومی سرمایهگذاری کردهاند تا حد زیادی به انعطافپذیری وابسته است.
رویاپردازی: انسان نمیتواند بدون رویا زندگی کند. تصور و تجسم رویاهای بزرگ به افزایش اشتیاق و روشن شدن مسیر کمک میکند. رویاپردازی به بنیانگذار یک استارتاپ بلندپروازی میبخشد و در او توان عبور از موانع را ایجاد میکند.
خودسری: کلهشقی و خودسری یک بنیانگذار عاملی موثر در حرکت او در خلاف جهت مسیر جاری است و به او جسارت شروع و ریسکپذیری را اعطا میکند. منظور از خودسری در اینجا جنبه مثبت جسارت است.
رفاقت: بدون این ویژگی تیمسازی و شروع کار ناممکن است. استارتاپ در ابتدای کار توان پرداخت حقوق و استخدام افراد را ندارد و تیم باید براساس رفاقت و با محوریت بنیانگذار استارتاپ شکل بگیرد.
برای شروع نیازمندی خاصی وجود ندارد. بنیانگذار استارتاپ ممکن است هرکسی در هر شرایطی باشد. مثلا ایلان ماسک که سیوهشتمین فرد ثروتمند جهان در سال 2015 و بنیانگذار سه شرکت باارزش پیپل، تسلاموتورز و اسپیسایکس است در آفریقای جنوبی به دنیا آمده و کودکیای پر از تنش و فقر را تجربه کرده است.
بنیانگذار استارتاپ ممکن است شغل یا تحصیلات خاصی نداشته باشد. مثل استیو جابز بنیانگذار اپل، مارک زاکر برگ بنیانگذار فیسبوک و بیل گیتس بنیانگذار مایکروسافت. اما بسیار مهم است که به خودش و تواناییهایش ایمان داشته باشد و از شکست نترسد. رابرت کیوساکی در این باره میگوید: «بازندهها مردمی هستند که از باختن میترسند. این اشتیاق است که کسبوکار را میسازد و نه ترس!»
این مقاله در جامجم: http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/3185953101605638093