ویرگول
ورودثبت نام
نگین سیدزاده
نگین سیدزادهنگین سیدزاده | طراح ارشد گرافیک، عکاس و هنرمند تجسمی با بیش از دو دهه تجربه در طراحی گرافیک، چاپ و بسته‌بندی و بیش از ۱۰ سال فعالیت در آتلیه شخصی در زمینه سفالگری و طراحی زیورآلات دست‌ساز.
نگین سیدزاده
نگین سیدزاده
خواندن ۲ دقیقه·۲۴ روز پیش

کاش ما هم سرِ ته‌دیگ مان، یک ذره‌ غیرت داشتیم!

در آخرین سفرم به استانبول، با دقتی بیشتر از همیشه گشت زدم و تازه فهمیدم چقدر از فرهنگ و هنر ایرانی آرام و بی‌سروصدا در دل فرهنگ توریستی ترکیه‌ای‌ها جا خوش کرده؛ آن هم با نام و برند کاملاً جدید!
انگار یک جایی بین مرز بازرگان و فرودگاه استانبول، کالاها پاسپورت جدید می‌گیرند و هویت‌شان عوض می‌شود!

وقتی دنبال سوغاتی برای عزیزانم می‌گشتم، چشمم به جاجواهری‌های خاتم‌کاری اصفهان افتاد—اما با برچسب “Souvenir of Istanbul”. کسی هم نه تعجب می‌کرد، نه اعتراضی. در قنادی‌ها، گز تبریز را کنار لوکوم استانبول چیده بودند و آن را با افتخار جزو «شیرینی‌جات ترکیه‌ای» معرفی می‌کردند.
کنار مسجد ایاصوفیه، سقاخانه‌ای دیدم با اشعار فارسیِ مولانا. یک لحظه با خودم گفتم: «خوب شد اسمش را هم عوض نکرده‌اند!»

اما ضربه‌ی آخر وقتی بود که در یک رستوران ترکیه‌ای… ته‌دیگ ایرانی دیدم! آن‌جا بود که رسماً روحم نشست و گفتم: «تمام! این یکی دیگر خط قرمز است!»

به دوستم گفتم:
«استانبول برای ما ایرانی‌ها همیشه یک نقطه‌ی بی‌طرف و امن بوده؛ مخصوصاً برای مهاجرها. جایی برای دیدار عزیزان و نفس تازه کردن. اما اگر کمی متفاوت به فرهنگ توریستی شایع در ترکیه نگاه کنیم، می‌بینیم اصل غذای ترکیه‌ای همان دونر کباب است، در حالی که سفره‌ی هفت‌رنگ ایرانی این‌جا مثل یک مهمان بی‌دعوت، گوشه‌ای افتاده و کسی تحویلش نمی‌گیرد.»

دوستم گفت:
«من متخصص نیستم، اما اگر به‌اندازه‌ای که توریست های خارجی، اینفلوئنسرها و منتقدان محلی، ساده‌ترین چیزهای ترکیه‌ای را تبلیغ می‌کنند، ایران برای غذاها و سوغات ایرانی تبلیغ می‌شد، الان رتبه‌ ی جهانی مان برای خوراک و سوغات خیلی بالاتر بود.»

گفتم:
«فقط همین قورمه‌سبزی را نگاه کن… این همه سبزی تازه، تفت دادن، صبر و عشق! بعد مقایسه کن با خیلی از خوراک‌های ترکیه‌ای که نصف این زحمت را هم ندارند.»

او مکثی کرد و گفت:
«می‌دانی چی کم داریم؟ آن غیرت و عشق افراطی که ترکیه‌ای‌ها به داشته‌ها و حتی "نداشته‌ها"یشان دارند. همان چیزی که ما نداریم.»

من هم برایش ماجرای ته‌دیگ را تعریف کردم و هر دو به این فکر فرو رفتیم که با وجود تمام چیزهایی که از ایران به مرور زمان تاراج یا فراموش شده، هنوز چیزهای ساده‌ای مثل همین ته‌دیگ باید ثبت و حفظ شوند. چون اگر قرار باشد به اسم دیگری زده شوند، دیر یا زود همین را هم از دست می‌دهیم.

بعد از سکوتی طولانی، دوستم گفت:
«زندگی خیلی سخت شده و اولویت زندگی روی چیزهای دیگری هست، اما آرزو دارم بتوانم همین چیزهای کوچک را ثبت کنم: فالوده شیراز، نان سنگک و بربری تهران، خاگینه تبریز، زعفران دَمی خراسان، چرمینه‌های کرمان، سفالینه‌های لالجین همدان… و همین ته‌دیگ که چندین و چند نوع دارد. می‌خواهم بگویم حتی اگر خیلی چیزها را از دست داده باشیم، این‌ها هنوز مال ماست.»

من هم گفتم:
«کی می‌داند بیست سال دیگر، با این همه مهاجرت و جابه‌جایی، چه چیزهایی از کِه باقی می‌ماند…»

نگین سیدزاده

ایرانیسوغات
۴
۰
نگین سیدزاده
نگین سیدزاده
نگین سیدزاده | طراح ارشد گرافیک، عکاس و هنرمند تجسمی با بیش از دو دهه تجربه در طراحی گرافیک، چاپ و بسته‌بندی و بیش از ۱۰ سال فعالیت در آتلیه شخصی در زمینه سفالگری و طراحی زیورآلات دست‌ساز.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید