درسته که این متن در رابطه با ساختار محتوا هست! ولی کسانی که این متن رو مطالعه میکنند باید که حتما با سئوی محتوا آشنایی کامل داشته باشند. ولی اگر ندارید توصیه میکنم روی کلمهی قوانین تولید محتوا کلیک کنید و از عنوان "قوانین تولید محتوای امروزی" به بعدش رو یه نگاهی بندازید. بهتره که بعد از خوندن اون به سراغ این متن بیاید.
حالا که میدونید سئوی محتوا چیه، به نظر شما برای بالا اومدن یک محتوا در گوگل، سئوی محتوا کافی هست؟
مسلما من میگم:
خیر! نیست! سئوی محتوا واقعا کافی نیست! همه به دنبال رعایت نکات مربوط به کلید واژه و سئو کردن محتواهایی هستند که در سایت هاشون قرار میدن، دریغ از اینکه ببینند آیا واقعا محتواشون ساختار داره یا خیر ! حالا منظور از ساختار محتوا چیه؟
قبل از اینکه به این سوال جواب بدم دوست دارم بدونید که در این متن قرار هست که چی بخونید:
محتواهای درست و حسابی، یه حس اعتماد و خیال جمعی خاصی به آدم میدهند. اینجوری که با یه عنوان جذاب و گویا شروع میکنند، یک چکیده بهتون میدن، بعد مواردی که قرار هست بخونی رو لیست میکنند و همین طور تا انتها پیش میرن تا به نتیجه برسند!
یه لحظه صبر کنید... اگر تا به حال مقاله دانشگاهی یا پایاننامهای نوشته یا خونده باشید، باید این گفتههای من براتون آشنا به نظر برسند. در واقع من دارم اصول مقاله نویسی رو به محتوا نویسی نسبت میدم. یکم بیشتر در موضوع عمیق بشیم برای مفهومتر شدن موضوع ادامه متن رو با مثال پیش میبرم.
در هیچ کدوم از مقالات دانشگاهی سئوی محتوا رعایت نمیشه، در عین حال که به صورت ناخودآگاه هم رعایت میشه !!! یعنی چی؟ مثلا در هیچ مقاله دانشگاهی چگالی کلید واژه در متن تعیین و سنجیده نمیشه (بهتون نخواهند گفت که حتما ۲الی ۳ درصد کلمات رو باید کلید واژه تشکیل بده) ولی کلید واژه هایی در جای جای متن تکرار میشن تا متن یکنواختی رو به شما بدهند. بهتون نمیگم کلید واژه باید در عنوان وجود داشته باشه اما شما اون رو در عنوان قرار میدید.
این یه مثال بود. با این حساب چه چیزهایی دیگهای در مقاله نویسی دانشگاهی هست که باعث محبوبیتش میشه؟ جواب من برای این سوال “ساختار مقاله “ هست!
تا به اینجا گفتیم که یک مقاله دانشگاهی در عین حال که سئو نداره ولی سئو هم داره، منتها خودش خبر نداره! ولی یه چیزی هم داره که به شدت روش حساسه اون هم ساختار (قالب یا تمپلت) متن هست.
عنوان مقاله مثل نماینده اون هست! مقالات اصولا با یه عنوان واضح و مشخص شروع میشن، که خیلی کوتاه (در ۱۰ - ۱۲ کلمه) بیان کنندهی این هستند که در متن دقیقا قرار هست که از چی صحبت بشه. اگر که دقت کنید به صورت خیلی رایج از کلمات کلیدی متن در همهی عنوان ها هم استفاده میشه.
البته در محتوا نویسی حال حاضر، عنوان خوب از ۵-۱۰ کلمه تشکیل میشه. ولی در عنوان نویسی محتواهای سایت ها هم، همین اصل جذابیت و نمایندگی کل متن صدق میکنه! سوای اینکه برای سئوی محتوا، آوردن کلید واژه اصلی در عنوان اجباری هست.
بعد از مشخص شدن عنوان، مقاله با یک چکیده ادامه پیدا میکنه که توی اون خلاصهای از کل متن میاد.
در محتوا هم یکی دو پاراگراف اول دقیقا همین نقش رو ایفا میکنه و باید خلاصهای از کل متن باشه. در عین حال که جذاب هم باشه و کلی سوال در ذهن مخاطب ایجاد کنه تا خواننده محتوا مشتاق به خوندنش بشه.
تنها نکته سئوی این بخش از محتوا هم اینه که کلمه کلیدی در پاراگراف اول آورده شده باشه و خیلی بهتر میشه که کلمه کلیدی در سطر اول بیاد پاراگراف اول بیاد. خیلی زیاد هم بهتر میشه که کلمه کلیدیتون اولین کلمه متنتون باشه!
حالا نوبت فهرست بندی میرسه و شما متوجه خواهید شد که چه تیتر هایی رو مطالعه خواهید کرد. و گاهی فقط جای تیتر رو پیدا میکنید و همون رو مطالعه میکنید. اگر که به اول این متن برگردید، میبینید که من هدینگ های اصلی متن رو به صورت تیتر وار و سوالی آوردم. این همون فهرستی هست که برای محتوا میشه نوشت!
بعد از عنوان گذاری و چکیده و فهرست بندی مطالب محتوا، نوبتی هم که باشه، نوبت اصل قضیه هست! یعنی باید فصلهای پایان نامه شروع به بشن. فصل های پایان نامه مثل همون پاراگرافها یا در اصل متنی هست که در محتوا نویسی مینویسیم.
مبحث هدینگ گذاری از سئوی محتوا رو هم در مقالات میشه دید. چجوری؟
فرض کنید اسم فصلهای پایان نامه بشه هدینگ H2 و عنوان هایی که در هر فصل نوشته میشن به ترتیب هدینگ های H3وH4وH5 حتی H6 باشند. نویسنده فصل ها رو به ترتیب میاره و در هر فصل یک چیز مشخصی رو توضیح میده تا بره و به فصل آخر برسه. حالا اسم فصل آخر چیه؟
اسم فصل آخر همیشه "نتیجه گیری" هست! در اون بیان میکنه که نتیجهی این همه حرف و حدیث چی بوده؟ و چی یاد گرفتیم؟ و یک سری پیشنهادات کاربردی میده و میگه که مقاله اش چه کمبود هایی داره؟ و مقالات آتی در رابطه با چه موضوعاتی میتونن باشند؟
شما هم میتونید در آخر متن هاتون یک "نتیجه گیری" اضافه کنید و یک سری مباحث رو برای خوندن به مخاطب معرفی کنید. تنها فرقش اینه که حتما لازم نیست اون رو با عنوان "نتیجه گیری" جدا کنید و مخطار هستید که برای این عنوان اسمهای جذاب دیگهای هم انتخاب کنید.
مثلا در آخر این محتوایی که مشغول خوندنش هستید من عنوانی با این مضمون اضافه کردم "نتیجه بخش بودن یا نبودن تولید محتوا به سبک مقالات دانشگاهی". در اون بیان کردم که آیا این مواردی که دارم توضیح میدم کارایی داره یا خیر؟ در اصل یک نتیجه کلی از تمام محتوایی هست که الان مطالعه میکنید.
کل این متنی که تا الان توضیح دادم، روی این اصل میچرخید که محتوا نویسی چقدر شبیه مقاله نویسی دانشگاه هست. حالا شما متن رو نوشتید، تموم شده و قرار هست که بیاید بگید چه چیز خفتی در این محتوا هست. اون رو در ۳۰-۵۰ کلمه بیان کنید.
تنها نکته اش هم اینهست که کلمه کلیدی باید در اون ۳۰ کلمه اول به کار برده شده باشه و اگر که بتونید کلمه کلیدی رو در اولین کلمه متن استفاده کنید گوگل کلی به جونتون دعا میکنه و برای تشکر محتواتون رو سریعتر بالا میبره. اما آیا محتوا نویسی با ساختار مقاله های دانشگاهی نتیجه بخش است؟
از نظر من این قشنگترین شیوه محتوا نویسی محتوای ساختار یافته هست! علاوه بر اینکه سئوی محتوا رعایت شده، متن کاملا منظم شده و کاملا هدفمند پیش میره! نقشه راه مشخص هست و اگر در کل محتواهای مهم و اساسی سایت رعایت بشه نظم خاصی به سایت میده! علاوه بر اینکه نمیشه از کلاس و شخصیتی که محتواهای ساختار یافته به سایت میدن غافل شد، قالب دادن به محتوا باعث میشه که محتوای شما به اندازه کافی کلمات کلیدی رو در بر داشته باشه و تعداد کلماتی که در اون استفاده میشه هم افزایش پیدا میکنند.
ولی خب خودمونیم قرار هم نیست که همهی محتواها اینجوری نوشته بشن! ما آدمیم و ربات نیستیم، تنوع رو خیلی دوست داریم! علاوه بر بحث تنوع یک جاهایی اصلا نمیشه که اینجوری نوشت! مثل توضیحات یا محتوا هایی که برای محصولات فروشگاه های اینترنتی نوشته میشه.
شما نظرتون چیه؟ متن ساختار یافته رو ترجیح میدید یا متن های معمولی رو؟ موقع خوندن کدوم رو ترجیح میدید و موقع نوشتن کدوم رو ؟ درمورد ساختار دهی به محتوا چیزی هست که من جا انداخته باشم و به ذهن شما رسیده باشه؟ ممنون میشم که در قسمت نظرات برام بیاریدشون.