زندگی عرفانی، زندگی توحیدی است توحید بمعنائی که سورۀ توحید عرضه می کند: راه یگانگی، بی نیازی، بی علت و معلولی و بی تائی .
عرفان یک زندگی تمام عیار و کامل و تمام خواه است و تمامیت حیات و هستی مادی و معنوی انسان را یا شامل می شود و یا هیچ نمی شود. عرفان نوعی فوت و فن یا نظریه و ابزار نیست که در خدمت زندگی فردی قرار گیرد و زندگی فردی را توسعه یا تعالی بخشد و تکمیل کند بلکه کل زندگی فردی بایستی در خدمت آن قرار گیرد و در آن حل شود: زندگی عرفانی مثل شجرۀ معرفت است.
عرفان راه زیستن خدایگونه است و برای خدا زیستن و با او زیستن. عرفان آن راه و روشی از زیستن است که جز معرفت هدفی ندارد. زندگی عرفانی مکتب اصالت معرفت است. کل زندگی مادی و معنوی و عاطفی و اجتماعی و سیاسی و شغلی بایستی بر مدار معرفتی که کسب کرده ای قرار گیرد بسوی معرفتی برتر که البته معرفت الله است و این معرفت تماماً بر مدار خود آزمائی و خودشناسی عمل می کند. کسب معرفت و اشاعه معرفت دو رکن یک زندگی عرفانی است که در ارادت تمام عیار با یک عارف ممکن می شود.
زندگی عرفانی یعنی زیستن بقصد یافتن خدا در خود. پس مبدأ این زندگی همانا خود است و معاد و مقصودش خداست. و امّا سنت این زندگی به لحاظ معنا همان سنت زندگی انبیاء و اولیاء است که همانا عشق به خدمت خلق است و خدا هم در فاصله بین خود و خلق خدا یافت می شود.