nejat akharzamain
nejat akharzamain
خواندن ۶ دقیقه·۹ ماه پیش

خبر بزرگ:گزارشی از آخرین وضعیت بشری

در آن روز هیچ‌کس را توان یاری به دیگری نیست و جز خدا هیچ دادرسی نیست.
در آن روز هیچ‌کس را توان یاری به دیگری نیست و جز خدا هیچ دادرسی نیست.


خبر بزرگ
(ایران بر آستانه هزاره سوم)
(گزارشی از آخرین وضعیت بشری)

قرن بیستم یعنی آخرین سده‌ی هزاره دوم میلادی چگونه قرنی بود؟
به بیانی دقیق‌تر هزاره‌ی دوم چگونه هزاره‌ای بود و این تمدن حاکم بر جهان مدرن ما که دارای عمر تقریبا دوهزارساله است چگونه تمدنی است؟
و آیا این تمدن در سرآغاز هزاره‌ی سوم خویش در کدام مرحله از تکامل و عمر تاریخی خویش قرار گرفته است؟ و درنهایت آیا بشریت مدرن امروزه در چه موقعیت تاریخی قرار دارد؟
آیا انسان مدرن دارای هیچ خودآگاهی تاریخی هست؟
بی‌تردید تمدن حاکم بر جهان مدرن و آنچه که مدرنیزم جهانی نامیده می‌شود که همان تمدن تکنولوژیست است، یک تمدن کاملا غربی و اروپایی است که در هر منطقه از جهان دارای رنگ و لعاب فرهنگی خاص خویش است که این رنگ و لعاب‌ها هم به‌سرعت در حال بیرنگ‌شدن است و به‌راستی تا دو دهه‌ی دیگر همه‌ی اختلاف‌ها و نبردهای فرهنگی و دینی و ملی هم از میان می‌رود و شاهد جهانی کاملا تکنولوژیست امپریالیست خواهیم بود که حتی ملیت‌ها را هم در خود حل نموده و حداکثر چند اتحادیه‌ی بزرگ اقتصادی سیاسی نظامی ارکان اقتدار جهانی و چالش‌هایش خواهد بود. که زیر پوست این جهانِ تمام‌تکنولوژیست شبکه‌های زنجیره‌ای از نبردهای چریکی (تروریستی) علیه این نظام واحد جهانی مشغول تخریب و کشتار خواهد بود که ماهیت آن‌هم اساسا مذهبی خواهد بود که نماینده‌ی توده‌های میلیاردی تحت ستم و مستضعف در سراسر جهان است که بدون شک سرچشمه‌های عقیدتی آن، دین اسلام است؛ جریاناتی شبیه بن‌لادن در وسعتی جهانی. این نبرد ملتها علیه دولت‌ها است که نبردی علیه تمدن جهانی غرب است. این نبردِ مذهب علیه کفر است، نبرد طبیعت علیه تکنولوژی، نبرد پاکی علیه فسادی که زمین و آسمان را در برگرفته است، نبرد سلامتی علیه منشأ بیماری‌ها که کل این تمدن مدرن است، نبرد اخلاق علیه نیهیلیزم، نبرد فطرت علیه شیطنت، نبرد معنویت علیه مادیگری، نبرد عقل علیه علم، نبرد عدالت علیه ستم، نبرد حقیقت علیه لیبرالیزم، نبرد محبت علیه شقاوت، نبرد مسئولیت علیه قساوت و بی‌تفاوتی، نبرد روح علیه تن پرستی، نبرد علیه رادیواکتیو و ایدز و اعتیاد و خودکشی. و همه‌ی این نبردها، نبردی واحد است علیه دشمنی واحد که کل این تمدن مدرنیزم و حامیانش در سراسر جهان است که نمایندگانش دولت‌های ملی و اتحادیه‌های بین‌المللی هستند.

این، آن آخرین وضعیت جهانی انسان تا چند دهه‌ی آینده است که هم اکنون هم نشانه‌هایش یکی بعد از دیگری آشکار شده است. این همان وضع آخرالزمانی است که خود این تمدن آخرالزمانی در ذاتش دچار خودبراندازی عمدی و سهوی و آگاه و ناآگاه شده است. ایدز و اعتیاد و خودکشی و تشعشعات رادیواکتیو و انواع امراض لاعلاج و مهلک جسمی و روانی و اجتماعی و مفاسد محیط زیست نمونه‌هایی از خودبراندازی سهوی است و نبردهای جریانات تروریستی هم جنبه‌ای از خودبراندازی عمدی و آگاهانه است که تبدیل به جریانی جهانی می‌شود و در قلوب ملل جهان راه می‌یابد و از شرق تا غرب جهان پایگاه‌های عملیات می‌یابد که محور عملیاتش همان انتحار و استشهاد خواهد بود. در واقع کل جهان و بشریت به لحاظ فکری و روانی و هویتی به دو جناح موافق و مخالف وضع موجود درمی‌آید که موافقانش اتحادیه‌های جهانی و دول هستند و مخالفانش هم جریان تروریستی (انتحاری) و اکثریت توده‌ی بشری است.

این وضعیت مذکور کاملا در حال وقوع است و پدیده‌ای غیب‌بینانه نیست. در چنین وضع مرگباری که کل بشریت با تمامیت موجودیت خود در تضاد افتاده و دیوانه گشته است که مرگ را تنها راه نجات می‌یابد، جهان اسلام و مسلمانان و مخصوصا شیعیان و ایرانیان و جمهوری اسلامی چه می‌کند و در چه موقعیتی است؟ آیا برای چنین روزی که بسیار نزدیک است هیچ برنامه‌ای داریم؟

در چنین روزی که همه‌ی علائم قیامت هم یکی پس از دیگری رخ نموده و خواهد نمود جز دین خدا و خاصه اسلام و تشیع هیچ فکر نجاتی نیست و در واقع جز خدا هیچ پناهی نیست: ناجی موعود.

این بحران مالی در جهان که از غرب آغاز شده بی‌شک خیلی سریع جهان‌گیر می‌شود و متعاقب آن بحران‌های نوینی سر برمی‌آورد و سایر بحران‌های موجود هم دوصدچندان شدیدتر فعال می‌گردد و به‌راستی جهانی بر آستانه‌ی قیامت خواهیم داشت. آیا ما مسلمانان و ایرانیان برای چنین روز بسیار نزدیکی هیچ برنامه‌ای و فکری داریم؟

بی‌تردید آن جریانات مبارزاتی و انتحاری و ضد استکباری در سراسر جهان همان بستر ظهور ناجی موعود است که مسلما در درجه‌ی اول مسلمانان و شیعیان را مخاطب قرار می‌دهد و طلب می‌جوید. آیا به‌راستی در آن روز کسی هست که لبیک گوید؟

ما به‌عنوان مسلمان و شیعه و اصولا ملتی اهل دین تا چه حدی در آن روز عظیم قابلیت یاری ناجی را داریم؟ آیا در آن روز خود ما در کجای این فلاکت جهانی قرار داریم؟ آیا ما سالم‌تر و ایمن‌تریم یا بدتریم؟ آیا تا آن روز از ایمان و مسلمانی ما چیزی باقی مانده یا همین دین مشرکانه و منافقانه و مذبذب ما هم بر باد زمانه رفته است و ظاهر و باطن با بقیه‌ی جهان همسان شده‌ایم؟ آیا به‌راستی مسئولین و رهبران و متفکران کشور ما هیچ به فکر چنین روزی - که به یقین و به‌سرعت در حال آمدن است - هستند؟ اگر هستند پس باید مردم را و مسلمانان را هم بیدار کنند تا آماده و مهیا شوند. چون ما عملاً در چنین روزی قرار داریم و این همان روز پنجاه هزار ساله است که بر مرحله‌ی عطفی از آن وارد شده‌ایم و در سراشیبی بسیار تندی قرار گرفته‌ایم. این یک شیب جهانی و تاریخی و ماوراء طبیعی است به همان شدت که طبیعی و بشری و اقتصادی و تکنولوژیکی و سیاسی و تسلیحاتی است.

رویارویی با چنین وضعی چیزی مترادف با مواجه‌شدن با یک زلزله‌ی ده‌ریشتری پیش‌بینی شده و بدیهی است و آماده‌سازی همه‌جانبه برای آن. پس یک برنامه‌ی حداقل ملی و تمام‌عیار را می‌طلبد. هرچند که چنین وضعیتی مسلما به همراه حوادث غیرمترقبه‌ی طبیعی همچون زلزله و طوفان و سونامی‌ها و قحطی‌ها هم خواهد بود که در این چند دهه در سراسر جهان شاهدش بوده‌ایم. ما هم اینک هم اگر چشمان خود را بگشاییم در روز واقعه قرار داریم؛ یعنی پیش‌لرزه‌های پیاپی آن در این دو دهه‌ی اخیر از همه‌سو خودنمایی کرده است. آیا به‌راستی رهبران ملت‌ها و قدرت‌ها برای چنین روزی فکری اندیشیده‌اند یا فقط به فکر منافع زودگذر خویش‌اند و برنامه‌های انتخاباتی و پروژه‌های پنج‌ساله و ده‌ساله کورشان کرده است و جلوتر از نوک دماغ خود را نمی‌بینند؟

شواهد نشان می‌دهد که مردم عادی و عامی در سراسر جهان هشیارتر از رهبران و دولتمردان خویش‌اند و آنهایی که به اصطلاح استراتژیست و ایدئولوگ نامیده می‌شوند عموما در خوابند. ما مسلمانان و خاصه شیعیان دوصدچندان مسئول‌تریم؛ زیرا آگاهتریم؛ زیرا صدها روایت و حدیث درباره‌ی چنین روزی از نزد امامان و رسول و قرآن به ما رسیده است که بسیاری از آنها بارز گردیده است و بسیاری از مقدماتش آشکار شده است و مابقی هم در راه است.
همه‌ی علائم طبیعی، تاریخی، تکنولوژیکی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و روانی هر روزه در حال خودنمایی است:
زلزله‌های پیاپی در سراسر زمین، سرریز‌شدن آب دریاها (سونامی‌ها)، تشعشعات مرگبار از آسمان (مسئله‌ی لایه‌ی ازون)، امراض جدید و عجیب و لاعلاج، خودکشی‌های فزاینده، رشد جنایت‌های جمعی، مفاسدی که از طبیعت آشکار شده، مفاسد اخلاقی، امراض روانی، ناامنی ها، بی‌ناموسی‌ها، بچه‌کشی، هراس‌ها، تباهی‌های سیاسی، تورم و ربا در سراسر جهان، همجنس‌گرایی‌ها، اعتیادها، مالیخولیاها و صدها نشان دیگر.

آیا به‌راستی کسی در فکر هست؟
اگر نیست پس بهتر است که هر کسی لااقل به فکر خودش باشد و راهی اورژانسی به سوی خدای خویش بجوید؛ زیرا به‌قول قرآن در آن روز هیچ‌کس را توان یاری به دیگری نیست و جز خدا هیچ دادرسی نیست. این همان «خبر بزرگ» است در قرآن: نبأ عظیم!

خبر بزرگنبا عظیمتوان یاریدادرسقیامت
استاد علی اکبر خانجانی،عرفان،زندگی درمانی،شناخت درمانی،نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان،کتابهای عرفانی،تناسخ،جهان های هم ارض،جهان های موازی،اسرار جهان هستی،مالیخولیای پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید