nejat akharzamain
nejat akharzamain
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

دجال عصر ما

دجال شناسی در عصر ما

دجّال کیست؟

دجّالِ هر مذهب و مکتبی از بطن خودش پدید می آید و اتفاقا از نزدیکترین حدّ وجود آن صاحب مکتب و بواسطه مشاهدات و آموزه های درجه اول و عالی آن مذهب رشد می کند.

دجّال موسی (ع)، سامری بود که یک دانشمند بود. دجّال مسیح، یهودا بود که از حواریّون بود و او هم تحصیل کرده ترین حواری مسیح بود. دجّال محمد (ص)، کسانی چون ابوجهل، ابوهریره، کعب الحبار و ابوموسی اشعری بودند که جملگی از اصحاب نزدیک رسول و از جمله با سوادترین اصحاب بودند. دجّال علی (ع)، هم عمروعاص بود که او هم یک فیلسوف بود و از بطن اصحاب صفّه رشد نمود. در واقع دجّال هر مذهب و مکتبی کسی است که صورت آن آئین را می گیرد و در بطن آن دقیقاً ضدّ آئین را می پرورد پس باید فردی بسیار باهوش باشد.

دجّال همان مکتب ضدّ مکتب است. به بیان دیگر دجاّلیت هر اندیشه و راهی همان فرمالیزم محض آن است که به انواع حیله ها آراسته شده و مردم را می فریبد. دجاّلیت همان مادیّت و دنیویّت محض یک مکتب است. مثلا دجّالِ حکمتِ سقراط، ارسطو بود یا دجّال فلسفه فویرباخ و هگل هم مارکس بود.

صورت مجلّل می شود و سیرت واژگون می گردد. مثلا دجّال عرفان اسلامی تصوّف فرمالیستی و نمادین است. دجّال هر اندیشه ای جسمانیّت محض آن است. در قلمرو معانی و ارزشها هم این قاعده جاریست. مثلا دجّال رستگاری امروزه لیبرالیزم است، دجّال عدالت هم دموکراسی است و همسان سازی.

دجّال عشق، هرزگی است و کلا دجاّل معنویت هم هنرهای مدرن می باشد همانطور که دجّال حکمت، فلسفه است و ... و دجّال انسان مدرن نیز آدم الکترونیکی است. دجّالیت صنعت و تکنیکی است که می خواهد تقدیس شود. بشریتی است که دعوی الوهیّت می کند.

منابع :

برگرفته از کتاب "دائرةالمعارف عرفانی جلد دوم"

جلد دوم - فصل چهارم (فلسفه تشیع)

صفحه 192

تاریخ تالیف کتاب: 1384-1386

اثر استاد علی اکبر خانجانی

لینک دانلود پی‌دی‌اف pdf این اثر :

https://t.me/khanjanyerfanibooks/187

لینک دانلود کتاب صوتی این اثر :

https://t.me/khanjanyaudiobooks/2066

لینک دانلود 180کتاب صوتی(کم حجم):

https://t.me/zendegiorafa/3296

پیدایش دجالیت و دجالان

۱۵۵- ولي در اين هزاره سوم و نزول دگرباره روح و ذکر که در سرآغاز این هزاره واقع شد که بنده يكي از كانونهاي دريافتش بوده ام و مسئول تبيين آن، عرصه تقريب عوالم تا سرحد یگانگي عوالم است و این همان معنائي است که در آثارمان مكررا از آن سخن نموده ایم و آن ظهور متافيزيك در فيزيك، یا بروز آسمان بر زمین است.

این تقريب و توحید عوالم عرصه ظهور امام و امامت است به همراه ارواح طيبه معصومین و انبیاء و اولياي الهي.

و اما در این عرصه، شیاطین هم در حشر با کافران قرار گرفته و موجب پیدایش دجالیت و دجالان نو به نو در سراسر جهان هستیم و خواهیم بود. در این باره در کتاب «قیامت نامه» به تفصیل سخن نموده ایم.

۱۵۶. به دلیل همین واقعه توحيدي تقريب و یگانگي عوالم عين و غیب است که رؤيت تجلیات حضرت حق براي انسان این دوران ممكن تر شده است در حاليكه در دورانهاي قبل فقط براي اولياء و عارفان کامل میسر مي بود.

و این همان معناي قيامت پنجاه هزار ساله است که آغاز گشته است به برکت این روح و ذكري که در سرآغاز هزاره سوم نازل شد.

--------------------

برگرفته از کتاب: ذکر

صفحه ۲۴

اثر استاد علی اکبر خانجانی

لینک دانلود پی‌دی‌اف pdf این اثر :

https://t.me/khanjanyerfanibooks/153?single

لینک دانلود کتاب صوتی این اثر :

https://t.me/khanjanyaudiobooks/1549

لینک دانلود کتاب صوتی(کم حجم):

https://t.me/zendegiorafa/2801

در روایات اسلامی آمده که مهدی موعود(ع) در آستانه ظهور جهانيش با یاری حضرت مسیح (ع)، دجال و ابليس را به قتل میرساند.

میدانیم که ابلیس و شیاطین که فرزندان و لشکریان اویند از جنس آتش خالص هستند زیرا از جنس جن میباشند (قرآن کریم) پس قابل کشته شدن نیستند بلکه منظور، برانداختن سیطره ایشان در بشریت است چرا که اصلا ابليس از ازل در جرگه ملائک و پرستندگان مقرب حق تعالی بود و با آفرينش جدید انسان بعنوان خلیفه خدا بود که کافر و مطرود و ملعون حق گردید و لذا به عداوت با انسان برخاست تا از او انتقام بگیرد و انسان را هم چون خود از خدایش دور سازد.

پس شیطان دشمن مقام خلافت اللهی انسان است. پس این عداوتی عرفانی است. پس نبرد با شیطان یک نبرد علمی و عرفانی است یعنی از جنس شیطان شناسی است همانطور که در قرآن کریم هم هرگز آدمی امر به قتال با شیاطین نشده است بلکه حداکثر به مؤمنان امر شده تا با اولیای شیطان در میان بشر پیکار کنند يعني با انسانهای شیطان پرست بستيزند: "شما مؤمنان باید با اولیای شیطان پیکار کنید و بدانید که نقشه شیطان بسیار بی بنیاد و سست است." نساء ۷۶-

همانطور که در جای جای قرآن کریم، شيطان با مکر و دسیسه و فریبکاریها و وعده های دروغین و توصیه های رندانه‌اش معرفی شده است و لذا شیطان از درب جهل و تاریکی بر انسان وارد می شود و بر او مسلط می گردد: "شیطان به آنها وعده میدهد و به آرزوهای دور و دراز مشغول میدارد و جز فریب و غرور برای بشر کالائی ندارد." نساء ۱۲۰-

پس شيطان فقط از راه ناخودآگاهی و غفلت و حماقت بشری وارد میشود و او را بی‌خود و مجنون و مسخ میکند: "و شیطان او را دچار نسیان کرد..." انعام ۶۸-

پس تنها راه نجات از وسوسه ها و فریب شیطان همانا خودآگاهی است و میدانیم که ذکر خداوند قدرتمندترین عنصر خودآگاهی میباشد: "هر که خدای را از یاد ببرد خداوند هم وی را از یاد خودش میبرد و خود را فراموش میکند." قرآن- پس شيطان عنصر بی خودی در بشر است همانطور که خداوند هم نور خودآئی بشر است: "هر کس خدای را از یاد برد شیطان را بسراغش می فرستیم تا با او بماند." زخرف۳۶-


دجال
استاد علی اکبر خانجانی،عرفان،زندگی درمانی،شناخت درمانی،نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان،کتابهای عرفانی،تناسخ،جهان های هم ارض،جهان های موازی،اسرار جهان هستی،مالیخولیای پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید