......23. دين زردتشت مکتب اصالت نيکی است: گفتار نيک، پندار نيک، کردار نيک. و من «دلدار نيک» را به آن میافزايم که همان ولايت حق و امر امامت و عشق عرفانی است.
24. نيکی، سرلوحه و محک همهی فعاليتهای ظاهری و باطنی بشر در دين زردتشت است. در هیچ مکتب و مذهبی چنين اساس و اصالتی در سرلوحهی امور قرار ندارد.
25. نيکی يا خوبی، جهانیترين و عمومیترين معانی و ارزشهاست ولی اگر اندکی دربارهاش فکر کنيم، به زودی اعتراف میکنيم که نامفهومترين مفاهیم بشر در طول تاريخ بوده است.
26. انديشه دربارهی «نيکی» منجر به کشف همهی ارزشهای بشری شده است و همهی معانی و فضائلی چون صدق، مهربانی، سخاوت، شجاعت، عفو، قدرت، سلامت و امثال آن، محصول انديشيدن دربارهی ماهیت نيکی است؛ ولی با اين حال خود نيکی به خودی خود هیچ تعريف و توصيف محسوسی ندارد.
27. نيکی گوهرهی همهی ارزشهای متعالی و فضائل اخلاقی و مفاهیم پايدار زندگانی است. همهی ارزشها به نيکی محک زده میشوند و تعريف و توصيف و تصديق میگردند؛ ولی خود نيکی هرگز به معنایی غير از خودش توصيف شدنی نيست.
28. نيکی يا خوبی اساس همهی مکاشفات زردتشت و جان دين او بهعنوان جان همهی مذاهب و مکاتب و حکمتها است.
29. نيکی، اساس فرهنگ و مدنيت و معنويت است و درست بهمانند واجبالوجودِ قلمرو ارزش و تشخيص و ادراک بشر است.
30. چرا نيکی، نيک است؟ زيرا نيک است. نيکی علتالعلل ارزشها و بلکه ذات شعور و وجدان انسان است. نيکی همچون نور، غير قابل تعريف است. همانطور که جهانی که زردتشت کشف نمود، دارای دو قطب نور و ظلمت بود که جناح نور را نيکی ناميد و جناح ظلمت را بدی و شر خواند.
31. پس زردتشت کاشف و بانی و مؤسس ادراک معنوی و اخلاقی و وجدانی بشر است. اين مکاشفهی او همان نوری است که بشريت را دور هم جمع آورده است و روح مذهب است.
32. پس زردتشت کاشف مذهب نيز هست؛ مذهب در طيف بسيار وسيع و جهانی و تاريخی و متافيزيکی آن.
33. تلاش برای نيک بودن، نطفهی تفکر و معناجویی بشر است. همانطور که برای نخستين بار مادری به کودکش میگويد «بچهی خوبی باش»، بچه برای نخستين بار به فکر واداشته میشود و به درون خود میرود.
34. پس زردتشت، بانی باطنگرایی و استغراق است.
35. کداميک از ما انسانها تاکنون دربارهی نيکی انديشيدهايم؟ اگر هنوز نينديشيدهايم پس هنوز در عرصهی جاهليت و تاريکی قرار داريم. يعنی در عصر حجر و ماقبل از زردتشت زندگی میکنيم. يعنی هنوز بوی آدميت به جان ما نرسيده است.
36. نيکی، گوهرهی آدميت است. پس زردتشت بانی آدميت است. پس همو نخستين آدم است برای آن دورهی از تاريخ بشر بر روی زمين؛ زيرا بارها آدميت از روی زمين برافتاده و دوباره از نو آغاز شده است.
37. نيکی در دل و جان و وجود زردتشت چنان نوری بود که آن همه کرامات و عظمت و نبوغی پديد آورد که در تاريخ نظيرش گزارش نشده است.
منبع:کتاب زردتشت شناسی ،اثر استاد علی اکبر خانجانی