- زن و شوھر باید تنھا بودن در کنار ھمدیگر را بیاموزند در غیر اینصورت جز جنون وزجر و ھلاکت عاقبتی ندارد .
- زن و شوھر باید ھمسایه باشند نه اجاره نشین یکدیگر که مستمراً با ھم در نزاع باشند
که : تو دیوار خانۀ مرا خط انداخته ای و خانه ام را به کثافت کشیده ای و چرا اینقدر سر و صدامی کنی و ... .
- ولی زن و شوھرھای مؤمن قادر به تنھا زیستی در کنار یکدیگرند که یک زندگی دوستانه است زیرا در دل شان نور خدا ھست یعنی خودی دارند و آرامگاھی دارند و می توانند در خود قرار گیرند زیرا آرام جان دارند که ھمان ایمان است .
مؤمن نام خداست یعنی در مؤمن ، خدا ھست . یعنی خود خدائی دارد . زناشوئی انس با یکدیگر است نه صاحب یکدیگر .