
در روایات اسلامیآمده که مهدی موعود(ع) در آستانه ظهور جهانیش با یاری حضرت مسیح(ع)، دجّال و ابلیس را به قتل میرساند.
میدانیم که ابلیس و شیاطین که فرزندان و لشکریان اویند از جنس آتش خالص هستند زیرا از جنس جن میباشند (قرآن کریم) پس قابل کشته شدن نیستند بلکه منظور برانداختن سیطره ایشان در بشریت است چرا که اصلاً ابلیس از ازل در جرگه ملائک و پرستندگان مقرب حق تعالی بود و با آفرینش جدید انسان بهعنوان خلیفه خدا بود که کافر و مطرود و ملعون حق گردید و لذا به عداوت با انسان برخاست تا از او انتقام بگیرد و انسان را هم چون خود از خدایش دور سازد. پس شیطان دشمن مقام خلافت اللّهی انسان است.
پس این عداوتی عرفانی است. پس نبرد با شیطان یک نبرد علمی و عرفانی است یعنی از جنس شیطانشناسی است همانطور که در قرآن کریم هم هرگز آدمی امر به قتال با شیاطین نشده است بلکه حداکثر به مؤمنان امر شده تا با اولیای شیطان در میان بشر پیکار کنند یعنی با انسانهای شیطانپرست بستیزند:
«شما مؤمنان باید با اولیای شیطان پیکار کنید و بدانید که نقشه شیطان بسیار بیبنیاد و سست است.» نساء76-
همانطور که در جای جای قرآن کریم، شیطان با مکر و دسیسه و فریبکاریها و وعدههای دروغین و توصیههای رندانهاش معرفی شده است و لذا شیطان از درب جهل و تاریکی بر انسان وارد میشود و بر او مسلط میگردد:
«شیطان به آنها وعده میدهد و به آرزوهای دور و دراز مشغول میدارد و جز فریب و غرور برای بشر کالائی ندارد.» نساء120-
پس شیطان فقط از راه ناخودآگاهی و غفلت و حماقت بشری وارد میشود و او را بیخود و مجنون و مسخ میکند: «و شیطان او را دچار نسیان کرد...» انعام68-
پس تنها راه نجات از وسوسهها و فریب شیطان همانا خودآگاهی است و میدانیم که ذکر خداوند قدرتمندترین عنصر خودآگاهی میباشد:
«هر که خدای را از یاد ببرد خداوند هم وی را از یاد خودش میبرد و خود را فراموش میکند.»قرآن-
پس شیطان عنصر بیخودی در بشر است همانطور که خداوند هم نور خودآئی بشر است:
«هر کس خدای را از یاد برد شیطان را بهسراغش میفرستیم تا با او بماند.» زخرف36-
📘 کتاب: 169-شیطان شناسی، صفحه اول