nejat akharzamain
nejat akharzamain
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

ناگفته‌ها و ناشنیده های عصر ما

ناگفته ها و ناشنیده های عصر ما اثر استاد علی اکبر خانجانی
ناگفته ها و ناشنیده های عصر ما اثر استاد علی اکبر خانجانی


سوال: استاد! ھمه‌ آدمها عاشق صداقت ھستند و از دروغ و ریا اظھار‌ نفرت می‌کنند ولی چرا نمی‌توانند صادق شوند و خود را نجات دھند؟

جواب: به‌دلیل جھلشان. زیرا می‌پندارند که صداقت ھزینه‌ی گزافی دارد و شیرازه‌ زندگیشان را می‌پاشاند و آنھا را تک‌ و تنھا می‌سازد. در حالیکه صداقت فقط شرارت‌ھای زندگیشان را دفع می‌کند و آدم‌ھای ناصادق و رذل را از حیطه‌ روابط آنھا حذف می‌کند یعنی دشمنانشان را. اینھا عاشق بلوا و ازدحام و روابط گله‌ای‌ ھستند و لذا با صدق به بن‌بست می‌رسند.

صدق، صادقان را وارد زندگی فرد می‌کند و ریاکاران را دفع می‌نماید. و لذا صدتا رابطه تبدیل به ده‌ تا رابطه می‌شود. آدم‌ھا عاشق سیاھی‌ لشگر ھستند و این بزرگ‌ترین مشکل آنھا است زیرا در ازدحام احساس امنیت می‌کنند و در خلوت احساس نابودی. این احساس ھم دروغین و فریبنده است. و اتفاقاً زندگی ریایی مرتباً پرھزینه‌تر می‌شود. بخش عمده‌ ھزینه‌ زندگی آدم‌ھا مربوط به ریاکاری آنھا است. این خود از علل تورم است. تورم در ھر جامعه، از علائم فرھنگ ریایی است. ورشکستگی اقتصادی معلول ریاکاری و مردم‌فریبی است.

صدق‌گریزیِ بشر، اساس ابتلایش به ابلیس است. ابلیس، نابغه‌ی القای دروغ‌ھای مصلحتی و ریاکاری در بشر است.‌ این است که صدق اساس دین تلقی شده است. دروغ و ریا بزرگ‌ترین نشانه‌ی جھل و حماقت بشر است. به‌ راستی دروغگو دشمن خداست یعنی دشمن ذات خویشتن است. آدم دروغگو و ریاکار دشمن حقیقت خویشتن است و دشمن تفکر و احساس و ھوش و حواس خویشتن است پس دشمنِ آدم‌بودن خویشتن است.

ھمه‌ تبھکاران دروغگویند و آدم بی‌دینِ صادق نداریم. صداقت کافرانه ممکن نیست مگر در فحشا و تبھکاری و جنون و جنایت. آدم ریاکار با خودش ریا می‌کند و نھایتاً خودش را در ریایش گم می‌کند. آدم دین‌ ستیز ھمان آدم عقل‌ ستیز است. و‌ این است که دین و عقل و صدق، نوری واحدند. و صادق‌بودن البته مستلزم جھادی بلاوقفه است. مخصوصاً در عصر مدرنیزم که حاکمیت دروغ و ریاکاری است.

دموکراسی و مردم‌پرستی خود اساس دروغ است. آدم برای اینکه از دیگران تصدیق بگیرد ریا می‌کند.‌ این است که دموکراسی و تبلیغات (ریا و دروغ تقدیس‌شده) بدون ھم وجود ندارند. صدق به‌معنای تصدیق‌ گرفتن از وجدان خویشتن است. و لذا صدق یعنی دوستی با خویشتن.‌ این است که مردم‌پرستی و ریا امری واحد است که نھایتاً به مردم‌ستیزی می‌رسد زیرا مردم ھم تو را بازی می‌دھند ھمانطور که تو آنھا را بازی داده‌ای.

مردم‌پرستی اصلاً ربطی به مردم‌دوستی ندارد. ھمه‌ی مردم‌پرستان (آبرو پرستان) به مردم کینه دارند. و تو برای حفظ آبرو و تصدیق از جانب مردم مجبوری مرتباً آنھا را بفریبی و خودت را رنگ کنی. ولی مردم بناگاه با یک سطل آب، آبروی تو را می‌برند و حق تو را ادا می‌کنند. مردم و خدا، ھووی یکدیگرند. و لذا خداوند ھم اھل صدق و ایمان را از پیروی مردم برحذر می‌دارد.

ناگفته ها و ناشنیده های عصر ما ص 52

استاد علی اکبر خانجانی


معرفی کتاب : ناگفته‌ها و ناشنیده های عصر ما

An interview about unspokens

گفتگوی خصوصی با استاد علی اکبر خانجانی

تاریخ تألیف : اردیبهشت 1387

تعداد صفحه : 63

***

بی نیاز شدن دو نوع و روش دارد

یکی از طریق تقوا و خویشتن داری و ریاضت نفس.

و دیگری درست بالعکس

یعنی از طریق برآوردن نیاز.

فقط اوّلی است که به بی نیازی می رسد

دوّمی به عکس منجر به نیازی روزافزون و جنون آسا می گردد و حرص را افزایش می دهد و انسان را چون اژدهائی بلعنده می کند.

پس بی نیازی همان نخواستن است و این همان راه تعالی روح و رسیدن به مقام احدیّت و صمدیّت ذات است

یعنی مقام خلافت اللهی.

ولی این بی نیازی فقط از طریق سرکوب کردن نفس ممکن نمی شود

و بلکه آدمی منافق می شود.

عشق به معرفت و درون گرائی است که بی نیازی می آورد

زیرا چشم و هوش آدم را بر دنیا می بندد.

منبع:کتاب ناگفته ها و ناشنیده های عصرما،صفحه60،اثر استاد علی اکبر خانجانی

سوال :

بنظر شما مهمترین آفت ها و نواقص جريانات عرفانی در کشور ما در حال حاضر چه چیزهائی هستند؟

جواب :

سیاست زدگی، خرافه زدگی، تخدیر زدگی، غرب زدگی و عرب زدگی. اینها آفت های کل عرصه فرهنگ ما هستند که در عرفان شدیدتر خودنمایی می کنند. عرفان بعنوان یک حربه سیاسی مثل آنچه که در دولت آقای خاتمی شاهد بودیم و در ادبيات کسانی چون دکتر سروش. عرفان بعنوان وسیله ای برای پولدار شدن، مشهور شدن، نوامیس مردم را تور کردن، اعتیاد را تقدیس نمودن و امثالهم شعبات گوناگون خرافه زدگی است.

عرب زدگی که از آفت های تاریخی عرفان ایرانی بوده است که در لباس دفاع از شريعت پنهان است. و غرب زدگی هم مثل جريانات کارلوس کاستاندا، اوشو، کارن هورنای، احضار روح، انرژی درمانی، تکنولوژی فکر و امثالهم که بر جای مارکسیزم و لیبرالیزم و اگزیستانسیالیزم دهه های قبل نشسته است.

و بد نیست که هندی زدگی را هم بر آن بيفزائيم که اکثر فرقه های درویشی ما به آن مبتلایند که اخيراً نوع هندی-آمریکائی آنهم وارد شده است مثل اوشو و کریشنامورتی.

و این در حالی است که ایران مهد عالی ترین عرفان در تاریخ جهان است که خود فرزانگان اروپایی و آمریکائی و چینی و روسی را مات و مبهوت ساخته است. اینها همه شبه عرفان و دجالهای عرفانی هستند .

ناگفته ها و ناشنیده های عصر ما ص 13

استاد علی اکبر خانجانی

**


**

س- استاد شما اصلاً به تکنولوژی خوش بین نیستید . چرا ؟

ج- زیرا دشمن بشر است و بلکه دشمن خودش ھم ھست زیرا دشمن طبیعت و حیات است . ھرچه که دشمن انسان و حیات باشد شیطانی است . و تکنولوژی محصول ابلیس زده گی نفس بشر است زیرا بشر را به بردگی و خود کشی انداخته است .

س- استاد شما درحالیکه از پیشرفته ترین تکنولوژی یعنی اینترنت برای اشاعۀ آثارتان بهره می برید بااینحال تکنولوژی را قلمرو دجالیت می دانید. این یعنی چه ؟

ج- من از شیطان برعلیه شیطان و برای رسوائی شیطان استفاده می کنم بدون اینکه خودم را به شیطان بفروشم و بازیچۀ او شوم زیرا مردم جملگی به شیطان مبتلایند و برای رھائی این شیطان زده گان باید به آنها نزدیک شد. آیا این عیبی دارد ؟ ما در دنیا زندگی می کنیم و از آن بهره می بریم ولی دنیا پرستی و ابتلای به آن حرام است .

آیا قرار است خودکشی کنیم ؟ ما باید از ابتلای به شیطان برحذر باشیم ولی آیا قرار است آنرا نابود سازیم ؟ نمی دانم مسئلۀ به این سادگی چرا درک نمی شود ؟

عصر تکنولوژی عصر آشکاری دوزخ است و ھمۀ ما کمابیش در طبقات متفاوت دوزخ بسر می بریم ولی باید خود را از آتش آن مصون داریم تا راه خروجی بیابیم . آیا مفهوم است ؟ بعلاوه بنده خودم شخصاً ھیچ نیازی به تکنولوژی ندارم ھمانطور که سالها در آغوش طبیعت زیسته ام . این رسالت دینی بود که مرا به شهرھا و تکنولوژی بازگردانید تا مردم را از ابتلاء و پرستش آن برحذر دارم .

من بهشت را برای خدمت به مردم ترک گفتم و به دوزخ آمدم و رنجور ھم شدم . آیا این امر گناه است و مؤاخذه دارد ؟ آیا طبیبی که بی مزد و منّت به بیمارستان آمده و خود را در معرض بیماریها قرار داده تا بیماران را علاج کند کار بدی می کند ؟

آدم باید خیلی بیرحم و شقی باشد که این کار را مؤاخذه و سرزنش کند . البتّه منظورم شما نیستید. بلکه برخی از کسانی است که خود بواسطۀ بنده درمان و نجات یافته اند و مرا مؤاخذه می کنند و لذا دوباره به عذاب خود بازمی گردند .

از کتاب ناگفته ها و ناشنیده_های عصر ما

تألیف استاد علی اکبر خانجانی

**

دانلود این کتاب بهمراه 178جلدکتاب دیگر از همین مولف در لینک زیر بصورت رایگان:

www.khanjany.org


ناگفته ها و ناشنیده هاعلی اکبر خانجانیدموکراسیعرفانکتاب عرفانی
استاد علی اکبر خانجانی،عرفان،زندگی درمانی،شناخت درمانی،نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان،کتابهای عرفانی،تناسخ،جهان های هم ارض،جهان های موازی،اسرار جهان هستی،مالیخولیای پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید