همسر را به چشم ابزار دیدن
کسی که دیگری را و بخصوص همسرش را به چشم وسیله ای برای امیال ِ شخصی خود می بیند
به همین میزان ِوسیله نگری در کسب هویّت انسانی برای خویش ناکام می ماند .
پس به میزانی که همسر به چشم یک ابزار برای امیال خصوصی ِ خود نگریسته می شود
چنین همسری فقط طرف مقابل را بسرعت به سمت پوچی می کشاند
تا آنجا که فرد با کمال حیرت می بیند که همۀ محاسبات ابزاریش نیز باطل از آب در آمده است
و حتی همسر بعنوان یک ابزار جنسی نیز از خاصیّت تهی می شود و رابطۀ جنسی نیز مختل می گردد :
همسر ثروتمند ، همسر مطیع ، همسر سکسی ، همسر تحصیل کرده ، همسر صاحب نام و ... جملگی همسرهای ابزاری هستند
تا زمانی که این ویژگیها جزو محاسبات انتخاب همسر و زندگی زناشوئی می باشد همۀ این محاسبات امکان رسیدن به یک هویّت انسانی را مختل و گاه ناممکن می سازند .
بدین ترتیب تنها چیزی که می تواند نطفۀ اولیّۀ خلق هویّت باشد دوست داشتن از صمیم قلب است زیرا دوست داشتن های ذهنی بر هر اساسی که باشند همسر را به چشم ابزار می نگرند :
ابزاری در خدمت من .
و «من» همان چیزی است که برخلاف تصوّر عامۀ بشر نه تنها هستۀ مرکزی هویّت انسانی نیست بلکه ضدّ هویّت ومصرف کنندۀ آن است.
ولی حبّ قلبی همواره من های ذهن را به خدمت هویّت انسانی می کشد
و هوسبازیهای فردی را از بازیگری و هرج و مرج به عرصۀ ادب و تربیت می کشاند و رام می کند .
و فقط ذهنیّت در وجود کسی به راه عقل و معرفت کشیده می شود که در آن وجود حبّ قلبی نسبت به کسی وجود داشته باشد و این حبّ قلبی در درجات گوناگونش بهر حال بایستی همسر را نیز شامل شود
و در غیر این صورت زندگی زناشوئی و کلاً حریم خانواده به سمت تباهی می رود و کانون پوچی می گردد و اگر از هم نپاشد فقط بواسطۀ خواص ابزاری ِ آن برای طرفین می باشد که حتی این خاصیّت ابزاری نیز به لحاظ عقل مادی هم کاملاً جنون آمیز می باشد و سراسر خطر و ضرر است .