
به تجربه و نیز روایات شیعی و همچنین برخی روایات غیر اسلامی باید گفت که ظهور ناجی موعود و پیدایش تمدنی پسامدرنیزم و پسا تکنولوژیزم فقط از بطن فروپاشی و انهدام این تمدن در خودش و بواسطه خودکشی و خودبراندازی ممکن می شود که حدود دو سوم بشریت در این واقعه نابود می شوند و مابقی به ندامت و توبه از تمامیت خود و این تمدن می رسند و این آستانه ظهور است که گوشها برای شنیدن حقایق شنوا شده است .
این رساله بهمراه سائر آثار بنده موجب کوتاهتر کردن این دوره انهدام آخرالزمانی و به حداقل رسانیدن تلفات و قدرت تخریب این انهدام است
نجات دو نوع است یکی فردی و دیگری جمعی . و اما این رساله نجات جمعی را منظور دارد که البته جز به همت رهبران و دولتها ممکن نمی باشد
و کمترین کاری که حکومتها و بخصوص حکومتهای دینی و اسلامی می بایست انجام دهند اینست که این حقایق را به مردم برسانند و از رسیدن این آثار به گوش مردم جلوگیری نکنند که فردای قیامت مجبور به پاسخگوئی هستند و کل ملتها به درگاه خدا از این حکومتها شکایت خواهند کرد و این کمترین توقعی است که ما از مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران داریم که هم به رهائی ملت از اینهمه عذابها یاری می رساند و هم این مسئولیت کمرشکن را در قبال ملت از دوش مسئولین بر می دارد و هم نظام ما را از فروپاشی و رسوائی جهانی نجات می دهد و بلکه نظام را به نهضت جهانی موعود متصل می سازد .
و این نکته بسیار مهم نیز قابل تذکر است که آدمی تا زمانیکه بر کفر و حیات دوزخی خود اصرار می ورزد دربی از بهشت را نخواهد یافت . انسان تا دوزخ را ترک نگوید سمت بهشت را نخواهد دید این بدان معناست که فرد یا جامعه ای به میزانی که دست و دل از تکنولوژی پرستی می شوید نشانه های کرامات الهی و دربهای نجات را می یابد و این یک اصل معرفتی و اعتقادی است .[7]
برای مطالعه کامل پست "آخرالزمان از نگاه عرفان اسلامی" کلیک کنید.