nejat akharzamain
nejat akharzamain
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

ھم مال مردم می خورد و ھم خیرات میدھد . ھم دروغ می گوید وھم قسم بخدا می خورد ..

بسیاری بطور وارونه عمل می کنند و اینگونه است که یک دین وارونه و یک زندگی وھویت وارونه رخ
میدھد
بسیاری بطور وارونه عمل می کنند و اینگونه است که یک دین وارونه و یک زندگی وھویت وارونه رخ میدھد

اصول دین چیست؟

متأسفانه بسیاری بر این گمان ھستند که دین عبارتست از نماز و روزه و خیرات و حجّ و امثالھم . درحالیکه

اینھا فروع دین ھستند. « فرع » به معنای میوه و ثمره ومعلول است، که بطور طبیعی از اصل یک واقعه ای

رخ می نماید . اصول دین دو جنبه دارد : اصول عملی و اصول اعتقادی !

اصول اعتقادی دین ما ھمانھا ھستند که ھمه

می دانیم یعنی توحید ونبوّت ومعاد وعدل وامامت . اینھا جنبه ذھنی و احساسی دین است و امری درونی

ونامرئی است .

و اما اصول عملی دین ھمانھائی ھستند که اکثر ما از یادشان می بریم و عبادات (نماز ،روزه و ... ) را ھمان اصول عملی دین می پنداریم . در حالیکه عبادات محصول ثانویه عمل به اصول دین ھستند و اموری کاملاً شخصی و معنوی محسوب می شوند .

وامّا اصول عملی دین چیست ؟ صداقت ، قناعت ، سخاوت ، صبر، عفّت ، ادب ، خویشتن داری ، محبّت ،

رزق حلال ، دوری از زنا و ربا و ریا و... ، اینھا ھمان اخلاق فطری بشرند و ارکان ھمه مذاھب حقّه الھی می

باشند.

انسان به میزانی که این اصول را در زندگی روزمره به فعل در می آورد به باور قلبی اصول اعتقادی دین

می رسد و به تدریج عبادات که میوه ھای وجود یک موٌمن ھستند بصورت نیازی روحانی آشکار میشوند

که جملگی قلمرو پرستش پروردگارند . درواقع اصول عملی دین موجب تقرّب انسان به خداوند شده و این

تقرّب موجب پرستش می شود ونماز وروزه وانفاق وجھاد وابلاغ معارف دینی پدید می آیند.

برخی می پندارند که برای دین دار شدن و ایمان آوردن بایستی عبادت کرد وخیرات داد وامثالھم . در

حالیکه برای ورود بر دین خدا وقلمرو ایمان الھی بایستی زندگی را براساس فطرت واحکام اخلاق اصلاح

نمود . بایستی دروغ وریا وحرص وبخل وتھمت وحرام خواری و روابط نامشروع را از اعمال خود پاک نمود

و این ھمان رویکرد به خداوند است . این ھمان ورود به دین و حرکت بسوی اوست . این حرکت چون به

حریم الھی می رسد موجب عبادات می شود ھمانطور که انسان به ھنگام ورود به خانه یک سلطان یا

استادی ، کرنش می کند وادب بجا می آورد و اظھار ارادت می کند . در غیر اینصورت انجام عبادات یک تئاتر

است یعنی دین نمائی . واین ھمان نفاق است.

کسی که دروغ می گوید و تھمت ناروا می زند و نماز ھم می خواند . کسی که شغل حرام دارد و زکوة می

دھد . کسی که ربا می خورد وبه حجّ می رود و..... در واقع مشغول اشدّ معصیت به خداست وخداوند را

به گمان خود فریب می دھد . این نفاق است که پست ترین مقام بشر در جھان می باشد و منافقین ھم

ملعون ترین مردمان در نزد خدا ھستند.

دین از توبه آغاز می شود که ھمان ترک امیال و رفتار نادرست است وسپس انابه آغاز میگردد که رویکرد

به فروع دین است . اول باید از دنیا پرستی و مردم پرستی دست کشید وسپس به خداپرستی یعنی نماز

روی آورد. اوّل بایستی از حرام خواری دست کشید وسپس روی به خمس و زکوة و انفاق نمود . اول

بایستی از اشاعه جھل و دروغ و جنون دست کشید و سپس به ابلاغ دین و امر به معروف و نھی از منکر

پرداخت . اول بایستی از نژاد پرستی و خانه و خاندان پرستی دست کشید و سپس روی به خانه خدا

(حج) نمود اول بایستی از جنگ برای دنیا دست کشید وسپس برای دین خدا جھاد کرد و. .....

مرحله اول ھمان اصول عملی دین است ومرحله دوم نیز فروع عملی دین محسوب می شوند که متعاقباً

پدید می آیند .

ولی بسیاری بطور وارونه عمل می کنند و اینگونه است که یک دین وارونه و یک زندگی وھویت وارونه رخ

میدھد . ھم عرق می خورد و ھم نماز می خواند . ھم مال مردم می خورد و ھم خیرات میدھد . ھم دروغ

می گوید وھم قسم بخدا می خورد و.... واین موجب پیدایش جنون است « ودر آن روز ملائک می گویند

پروردگارا اکثر مردم که خود را خداپرست می نامند پس چرا دیوانه اند» -قرآن

یکی از بزرگترین علّت نفاق و جنون و پوچی و بی ھویتی ما اینست که فروع دین را بجای اصول دین گرفته

ایم و اصول عملی دین را از یاد برده ایم.

حتی اصول اعتقادی دین (توحید ونبوت ومعاد... ) تا زمانیکه اصول عملی دین اجرا نشود تبدیل به یک باور

قلبی و یقین نمی شود . آنچه که موجب ایمان به خدا و قیامت می شود نماز و روزه نیست بلکه صدق

و قناعت و عفّت است یعنی تقوا . عبادات محصول ایمان قلبی ھستند و گرنه ابن ملجم می پرورند . و ایمان

قلبی محصول عمل به تقوا می باشد . انسان بی تقوائی که نماز می خواند وبه حجّ می رود و امر به

معروف و نهی از منکر می کند در واقع برعلیه دین خدا می جنگد و موجب بی آبروئی دین است . به ھمین

دلیل خداوند در سوره ماعون ، نمازگزاران سھوی و ریائی را از دشمنان دین نامیده است. دین راھی است

که به خدا می رسد . و کسی که بواسطه اصلاح اعمال به حریم الھی رسید اقامه صلواة میکند یعنی به

خدا سلام می کند وبا اوسخن می گوید . در غیر اینصورت نماز و روزه و حج و خیرات به مثابه حق حساب

و رشوه دادن به خداست و خدا ھم رشوه نمی پذیرد و رشوه دھندگان را رسوا می کند وعباداتشان را

تبدیل به عذاب می کند .

دین از تقوا آغاز شده و سپس موجب ایمان به توحید و نبوت و معاد می گردد و مولد عبادات است . ولی

بسیاری از مردم این راه را وارونه می پیمایند و لذا بجای اینکه بخدا برسند به شیطان و دوزخ می رسند

وآنگاه می گویند که دین خرافه است و موجب بدبختی می شود چون ھر چه نماز خواندیم و خیرات دادیم

پاسخی نشنیدیم .

منبع:کتاب دائره المعارف عرفانی جلد دوم،صفحه 69،اثر استاد علی اکبر خانجانی

اصول اعتقادیاصول دین
استاد علی اکبر خانجانی،عرفان،زندگی درمانی،شناخت درمانی،نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان،کتابهای عرفانی،تناسخ،جهان های هم ارض،جهان های موازی،اسرار جهان هستی،مالیخولیای پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید