کشورهای پیشرفته به طور فزایندهای از یافتههای علوم اعصاب و اقتصاد رفتاری در اداره اقتصاد خود بهره میبرند. این رویکرد با درک تأثیر احساسات و سوگیریهای شناختی بر تصمیمات افراد، به سیاستگذاران کمک میکند مداخلات مؤثرتری طراحی کنند.
در سیاستهای مالی، درک زیانگریزی به طراحی بستههای پسانداز بهتری منجر شده و چارچوببندی اطلاعات، واکنش شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد. در سلامت، اقتصاد رفتاری با استفاده از روشهای نوین انتخابهای سالمتر را ترویج میکند. همچنین، شناخت فرآیندهای عصبی تصمیمگیری، به مقابله با اعتیاد و فقر کمک میکند.
ادغام این علوم، رویکردی دقیقتر برای شکلدهی رفتارها و بهبود نتایج اقتصادی و اجتماعی در کشورهای پیشرفته ارائه میدهد.
ارادتمند : محمد نجاتی فعال و مشاور اقتصادی