از تبعید رضا شاه تا جنگ دوازده روزه
(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)
رضاشاه
در خیالِ پیروزی هیتلر
به سمتِ سایهای تاریک
کشیده شد
چشمهایش
به شرق دوخته بود
اما نقشهها
بر باد رفت.
او پیام دوستی
به روزولت میفرستاد
اما آن دستِ مهربان
نه دردی
از دردهایش فهمید
نه کشکی
به حسابش آورد
و سرنوشتش تبعید بود
جزیرهای دور
دور از وطن.
در شهریورِ سال سی و دو
ایران با نگاهی ترسان
بیست و یک روز
ارتشی که
باید میجنگید
آرام
ایستاده بود
یک تیر هم
شلیک نکرد
سالها بعد
سایهی پهلوی کنار رفت
جای او
انقلاب نشست
جای قُلدر
خمینی(ره) بود
و جای روزولت
کارتر.
سالها بعد
صدام
با پشتوانهی دو ابرقدرت
آمد
که تهران را فتح کند
گفت
دو هفته کافی است
اما
خرمشهر بیش از یک ماه
مقاومت کرد
و پس داد
آن خاکِ خونین را.
چهل و شش سال گذشت
و دوباره دشمنان
با تبانی اعراب و لشکر اسراییل
به ایران حمله کردند
فرماندهان و دانشمندان
پیشمرگ شدند
و مردم
ستونهای مقاومت.
دوازده روز
بیشتر نپایید
دشمنان
به لانههای تاریک بازگشتند
ایران ایستاده است
با زخمهایی که
در دل دارد
اما دستِ سست ندارد
و روحِ شکستناپذیر
در رگهایش جاری است.
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
الآن یک برنامه ای داره پخش می شه، در مورد تاریخ ایران که این متن را ناخوداگاه نوشتم، دیدم خوب شد، باید بیشتر بنویسم ولی بی خیال همین حد کافی است...
#ایران
#مقاومت
#تاریخ_ایران
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#جنگ_دوازده_روزه
#حمله_اسراییل
#دکتر_حجت_بقایی
#متفقین
#متحدین
#اشغال_ایران
