یک روانشناس خانواده گفت: قالبهای ذهنی و انتظارات جامعه از تحصیلات میتواند منجر به نارضایتی و عدم رضایت شغلی و زندگی شود.
به گزارش جهانی پرس از روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور، سعید عزیزی روانشناس خانواده در دوره دانشافزایی و توانمندسازی مسئولین و اعضای شورای بسیج اساتید کشور(چالش ها و فرصت ها؛ رویکردها و راهبردها) که در مشهد مقدس درحال برگزاری است در تحلیل خود به تفاوتهای بارز بین نسلهای دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ پرداخت اظهار کرد: هر نسل از طریق سریالها و فرهنگهای متفاوتی که با آنها بزرگ شدهاند، تفاوتهای عمدهای را تجربه کردهاند.
وی اشاره کرد: نسل دهه ۸۰، بهعنوان نسلی متفاوت شناخته میشوند که ممکن است باعث چالشهایی برای استادان و مربیان شود.
این روانشناس خانواده در ادامه به تفاوتهای عمده در بهره هوشی (IQ) نسلها پرداخت و توضیح داد: میانگین IQ دانشآموزان دهه ۵۰ و ۶۰ بین ۹۰ تا ۱۱۰ بوده، در حالی که این مقدار برای دانشآموزان دهه ۷۰ تا ۱۱۸ و برای دهه ۸۰ تا ۱۳۰ افزایش یافته است.
عزیزی بیان کرد: افزایش IQ میتواند با مشکلاتی همچون تنبلی جسمی و بیانگیزگی همراه باشد.
وی همچنین به ویژگیهای مشترک در افراد با IQ بالا اشاره و بیان کرد که این افراد معمولاً کنجکاوی بالا، ریسکپذیری، و گرایش به قانونگریزی دارند. او تأکید کرد که این ویژگیها میتوانند منجر به مشکلاتی در زمینهی تحصیلی و اجتماعی شوند.
عزیزی به مشکلاتی چون بلوغ زودرس، روابط جنسی در سنین پایین، و افزایش حس خودکشی و مهاجرت در نسل جدید اشاره کرد و از خانوادهها و مربیان خواست تا با این نسل بیشتر صحبت کرده و مشکلات آنان را درک کنند.
این روانشناس خانواده، در ادامه تحلیل خود به نشانههای بارز IQ در نسلهای دهه ۸۰ و ۹۰ پرداخت و تأکید کرد: که ویژگیهایی مانند کنجکاوی، ریسکپذیری، و قانونگریزی در این نسلها بسیار مشهود است.
وی افزود: این نسلها معمولاً با بینظمی و عدم توجه به نظم در امور خود مواجهاند، به طوری که میتوان این را در اتاقهای بینظم و پر از آشفتگی آنها مشاهده کرد.
این روانشناس خانواده، با اشاره به اینکه افزایش IQ در این نسلها با سه چالش اصلی همراه است، اظهار داشت: دانشآموزان نسل جدید، بهخصوص از سنین بلوغ به بعد، نسبت به دروس آکادمیک حساسیت نشان میدهند و معمولاً این دروس را پس میزنند.
عزیزی اشاره کرد: بسیاری از دانشآموزان نخبه در سالهای آخر دبیرستان از تحصیلات فاصله میگیرند و به دنبال راههای دیگری برای موفقیت هستند. او این مسئله را به عنوان چالشی جدی برای سیستم آموزشی کشور دانست و خواستار بررسی و اصلاحات در این زمینه شد.
وی با بیان اینکه نسل جدید با مسائل اعتقادی و اخلاقی نیز درگیر است. توضیح داد: این نسل، برخلاف نسلهای گذشته که به مسائل نقلی و سنتی بیشتر توجه میکردند، به سمت عقلمحوری و تحلیلگری پیش میرود. این تفاوت دیدگاهها باعث میشود که نسل جدید با برخی از ارزشها و باورهای قدیمی به چالش برخیزد و نیازمند تعامل و درک متقابل بیشتری از سوی والدین و مربیان باشد.
این روانشناس خانواده، در ادامه به تجربیات شخصی خود اشاره کرد و بیان کرد: قالبهای ذهنی و انتظارات جامعه از تحصیلات میتواند منجر به نارضایتی و عدم رضایت شغلی و زندگی شود.
عزیزی تأکید کرد: باید به استعدادها و علاقههای واقعی کودکان توجه کرد و آنها را در مسیرهایی که به آنها علاقهمند هستند، هدایت نمود.
وی با اشاره به تجربه شخصی خود از تغییر رشته به علوم انسانی، بیان کرد که یافتن مسیر درست و همسو با علاقههای فردی میتواند به موفقیت و رضایت بیشتری منجر شود.
این روانشناس خانواده، بیان کرد: والدین و مربیان باید از قالبهای سنتی و محدودکننده دوری کنند و به کودکان اجازه دهند که مسیرهای جدید و متفاوتی را تجربه کنند.
عزیزی در پایان به ضرورت بازنگری در سیستم آموزشی و تربیتی کشور اشاره و خاطرنشان کرد: باید فضایی فراهم شود که نسل جدید بتواند به صورت آزادانهتر و با انگیزه بیشتری به تحصیل و فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازد. وی از همه دستگاههای اجرایی و تربیتی خواست که با نگاهی باز و حمایتی به نسل جدید نگاه کنند و به آنها کمک کنند تا به بهترین نسخه از خودشان تبدیل شوند.
این روانشناس خانواده، با اشاره به ویژگیهای بارز این نسلها همچون کنجکاوی، ریسکپذیری و قانونگریزی، اظهار داشت که این ویژگیها در این نسلها بسیار مشهود است و منجر به بینظمی در امور روزمره آنها شده است.