جمعه های انتظار:
در انتظار تو، ای مولای غایب
(حجت بقایی)
دل من پر کشیده
به سوی نام تو
میتپد
در سکوت شبهای بیپایان
چشمهایم
در حسرت دیدار
به هر ستاره دلبسته
و هر نسیم
پیامآور توست
ای که غیبتت
بذر غربت کاشت
و فراق تو
آتش در جان ما
بیتو
دنیا سرد و بیصداست
و هر لحظه
انتظار
چون دریایی بیکران
در قلبهای مشتاق
میتپد و میسوزد
دل از جان جدا شده
پرواز میکند
تا برسد
به آسمانی که تو در آنی
دلتنگم
برای لحظهای که در آن
چشمانت
روشن شود بر ما
و جهان را
پر کنی از نور امید
ای مولای غایب
ای پنهان از دیدگان
با هر نفس
دعا میکنم برای آمدنت
که تنها تویی
که میتوانی
خستگی این دلهای منتظر را
به شادی و آرامش بدل کنی
+روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
#ادبیات_انتظار
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#حجت_بقایی
#شعر_انتظار
#شعر_نو
#شعر_سپید
#متن_ادبی
#شعر