ویرگول(نمایشگاه،کنفرانس،میزگرد)، مقدمهای بر پیوند ایمان و عملکرد سازمانی :
در ادیان الهی، نماز صرفاً یک مناسک عبادی نیست؛ بلکه بازتابی عمیق از درک انسان نسبت به جایگاه خود در هستی و مسئولیت او در برابر خالق است. در ادبیات توحیدی، نماز نقطه آغاز اصلاح فردی و اجتماعی است؛ از آنجا که هر کنش بیرونی، ابتدا از درون نشئت میگیرد. در روزگار امروز، که بحرانهای اخلاقی و فرسایش انسانی در بسیاری از محیطهای کاری ملموس است، پرداختن به ریشههای معنوی رفتار سازمانی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
از سوی دیگر، نقش مدیران در شکلدهی فرهنگ سازمانی و تعالی سرمایه انسانی، غیرقابل انکار است. مدیر، نه فقط برنامهریز و ناظر، بلکه الگویی زنده برای رفتار حرفهای، اخلاقی و انسانی در سازمان است. از همین منظر است که پیوند زیبای «نماز» با «مدیریت»، به طرحی نو بدل میشود؛ طرحی که در قالب نظریهای با عنوان «نظریه مدیریتی مرد نمازخوان» توسط دکتر حجت بقایی مطرح شده است.
_نظریهای متفاوت در نسبت مدیریت و معنویت :
طرح «نظریه مدیریتی مرد نمازخوان»، فراتر از یک توصیه اخلاقی یا رویکرد فردی، مدلی تلفیقی و کاربردی برای مدیریت سازمانی در بستر معنویت اسلامی است. دکتر بقایی ، طراح این رویکرد، بر این باور است که برای برونرفت از بحرانهای اخلاقی در نهادهای اداری و اقتصادی، باید از الگوی مدیرانی بهره برد که «اول اهل نمازند، بعد اهل کار».
در این مدل، نماز به عنوان نماد بندگی، تعادل، نظم و مرکزیت ارزشها، بنیان تصمیمسازی و تصمیمگیری را دگرگون میکند. بقایی معتقد است:
«مدیری که در دل شب برخیزد و در برابر خداوند بایستد، هرگز نسبت به انسانها و مسئولیتها بیتفاوت نخواهد بود.»
_سه اصل کلیدی طرح:
طرح «نظریه مدیریتی مرد نمازخوان» بر سه ستون اصلی استوار است:
اول-مدیر مؤمن، مدیر اثرگذار:
ایمان صرفاً یک ویژگی فردی نیست، بلکه زیرساختی برای تعامل شفاف، تصمیمگیری عادلانه و تعهد در کار است. مدیری که دغدغه معنویت دارد، نگاهش به انسان، متفاوت و انسانیتر است.
دوم-نماز، راهنمای تصمیمگیری:
نماز، فضایی برای توقف، تأمل و بازگشت به ارزشهاست. تصمیماتی که در فضای غفلت اتخاذ میشوند، ممکن است به اهداف عددی برسند، اما با هزینه انسانی و اخلاقی. نماز، این فاصله را پر میکند.
سوم-مدیریت عاشورایی، الهام از حقیقت:
عاشورا، یک الگوی رفتاری برای مدیران متعهد است. ایستادن بر اصول، حفظ کرامت انسانها در بحران، شجاعت در تصمیمگیریهای سخت و عبور از منفعتطلبی، همگی برگرفته از همان مکتب است.
_از تئوری تا تجربه: مدل اجرایی برای سازمانها:
دکتر حجت بقایی در تدوین این نظریه، از مطالعات میدانی، تجربههای مدیریتی موفق و آموزههای دینی بهره گرفته است. او این مدل را صرفاً یک «ایده اخلاقی» نمیداند، بلکه آن را در قالب فرآیندهای قابل اجرا در ساختارهای اداری ارائه میکند. از برگزاری نماز جماعتهای منظم در محل کار گرفته تا تنظیم دستور جلسات کلیدی بر مبنای روحیهی ایمانی، از مدیریت منابع انسانی با رویکرد تربیتی تا کنترل فرایندها با نگاه توحیدی، همه در این چارچوب قرار دارند.
به گفته او:
«ما اگر مرد نماز باشیم، مرد میدان هم خواهیم شد. میدان اقتصاد، فرهنگ، آموزش یا حتی سیاست، فرقی ندارد. اساس، ایستادن در برابر خداست، تا بتوانی در برابر خلق خدا نیز درست بایستی.»
{ جمعبندی }
در جهانی که مفاهیم مدیریتی اغلب در چارچوبهای ماشینی و غیربشری تحلیل میشوند، طرح «نظریه مدیریتی مرد نمازخوان» دعوتی است برای بازگشت به اصل انسان. الگویی که نه تنها به بهرهوری، بلکه به «برکت» در سازمان میاندیشد. این طرح، ضمن ادای دین به روح عاشورا، پاسخی است به نیاز زمانه: نیاز به مدیرانی که انسان را نه در جایگاه «ابزار»، بلکه در مقام «امانت» ببینند.
برای شناخت بیشتر ابعاد این طرح، مطالب تکمیلی و نمونههای عملیاتی در سازمانهای مختلف به زودی از سوی تیم پژوهشی دکتر حجت بقایی منتشر خواهد شد.
+گروه خبری اخبار مدیریت