ویرگول
ورودثبت نام
Mina
Mina
خواندن ۳ دقیقه·۹ ماه پیش

برت ماری اینجا بود


نوشته فردریک بکمن

ترجمه آذین سرداری

نشر نون

«زمستان به آدم هایی که گلدان ها را آب می دهند یاد می دهد که امید داشته باشند و به این باور برسند که هر چیزی که به ظاهر پوچ و خالی است استعدادی در خود نهفته دارد.»

داستان راجب زنی به اسم برت‌ماری است. برت‌ماری از آن دسته از زنانی است که به تمیزی بسیار اهمیت می‌دهند. برت‌ماری همیشه مواظب است که در قفسه خانه‌اش به اندازه کافی جوش‌شیرین وجود داشته باشد و همیشه در خانه‌اش فاکسین موجود باشد. تا هرجایی ذره‌ای آلودگی دید به آن حمله کند.برت ماری عاشق شوهرش «کنت» است. کنت مدیر یک شرکت است و به قول خودش با آلمانی‌ها بده‌بستان می کند و روابط اجتماعی بسیار خوبی دارد. از نظر شوهر برت‌ماری ، برت‌ماری نقطه عکس اوست. برت‌ماری روابط اجتماعی خوبی ندارد . او همیشه در خانه است و فقط زمانی از خانه بیرون می رود که کنت هم با او بیاید. برت‌ماری دوستی ندارد تنها دوست او همسر یکی از دوستان کنت است که البته به تازگی با هم میانه خوبی ندارند. زندگی مشترک برت‌ماری و کنت حول محور دستاوردهای کنت می گردد. برت‌ماری همیشه در خانه است.

«در دنیای واقعی کسی برنده است که آرزوهای بزرگ‌تری داشته باشد.»

داستان از آنجایی شروع می‌شود که کنت سکته می کند و در همان زمان برت‌ماری متوجه می‌شود که همسرش به او خیانت می‌کرده. پس برت‌ماری برای اولین بار در زندگی‌اش بدون کنت از خانه بیرون می‌رود و سعی می‌کند شغلی جدید پیدا کند. هر شغلی...

همین باعث می‌شود برت‌ماری به بورگ برود. جایی که «مردم فقط ۲ سرگرمی دارند: فوتبال و پیتزافروشی» و داستان هیجان‌انگیز زندگی برت‌ماری از همین نقطه شروع می‌شود.

«دوست داشتن فوتبال درست مثل عاشق شدن است. نمی‌دانید چطور در برابرش مقاومت کنید.»

شخصیت داستان تا حدودی شبیه به اوه است. اوه شخصیت اصلی کتاب معروف فردریک بکمن «مردی به نام اوه» است. با وجود شباهت هایی که بین دو کتاب وجود دارد هر دوی این کتاب ها از نظر من جذابیت و کشش کافی را برای ادامه دادن داشتند.

بنظر من اهمیت این کتاب و جذابیت اصلی آن این است که نشان می دهد مهم نیست در چه سنی باشیم همیشه فرصت این را داریم که شروع جدیدی در زندگی داشته باشیم.

گاهی وقوع اتفاقات بد در زندگی باعث می شود که ما به شکوفایی برسیم. خیانت کنت به برت‌ماری بدترین اتفاق زندگی او بود اما همین اتفاق بد باعث شد تا او به لذت‌بخش‌ترین خاطرات و دست‌آوردهای زندگی‌اش برسد. در طی این مسیر برت‌ماری دیگر فردی نبود که در خانه می‌ماند و به موفقیت و اتفاقات مهم زندگی بقیه گوش‌ می‌داد. بلکه او برای اولین بار فردی بود که دیگران دوست داشتند راجب وقایع زندگی‌اش بدانند.

برت‌ماری شخصیتی دوست داشتنی دارد. در قسمتی از کتاب نشان می دهد که برت‌ماری وسواسی هر روز با یک موش غذا می گذارد و هر روز با آن موش غذا می خورد. در واقع برت‌ماری شخصیت حمایت‌گری دارد همیشه جزو افرادی است که تمایل دارند به دیگران کمک کنند و برای آنها غذا بپزند.

«می دونی آدم ها به این نیاز دارند که کسی بهشون نیاز داشته باشه.»

فردریک بکمن از جمله نویسندگانی است که به مسائل زندگی افراد بزرگسال و مشکلات و دغدغه های زندگی می ‌پردازد و این مسئله را به جذاب ترین نحو ممکن به روی کاغذ می آورد.

«هیچ وقت نمی فهمد کسانی مثل اینگرید چون بازی کردن را دوست داشتند همیشه خوب بازی می کردند یا چون خوب بازی می کردند بازی کردن را دوست داشتند.»



فردریک بکمنفوتبالپیتزاروابط اجتماعیزندگی مشترک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید