اگر روزی فردی از شما درباره مسیر موفقیت سوالی بپرسد پاسخ شما به سوال او چه خواهد بود؟
اکثر ما مسیری ذهنی برای موفقیت داریم برخی از ما تصور می کنیم با سخت درس خواندن و رفتن به دانشگاه خوب و تلاش فراوان و ادامه مسیر تا مدارج عالی در هر رشته می توان به موفقیت بزرگی دست یافت . تصور ما این است که در صورتی که فردی به دانشگاه خوبی نرفته باشد یا در کل به دانشگاه پا نگذاشته باشد فرد موفقی نیست و حتی شاید در زندگی اش شکست خورده باشد . درصورتیکه با زنی که در ۲۱ سالگی دارای فرزند شده و به دانشگاه هم نرفته است مواجه شوید چه دیدگاهی در رابطه با آن زن خواهید داشت؟ احتمالا تصور می کنید که او هرگز فرد مشهور و صاحب نامی نخواهد شد. و تمام عمر خود را به کار های بیهوده خواهد پرداخت و به سختی گذران زندگی خواهد کرد.
البته این تصورات عمومی مردم است . طبق مطالعات نویسندگان این کتاب ، این تصور اشتباهی از موفقیت است که در ذهن ما نقش بسته است.
جنی مک کورمیک نامی آشنا و پر آوازه در زمینه ستاره شناسی است. اما نکته قابل توجه درباره او آن است که او هرگز به دانشگاه نرفته است و دبیرستان را نیز به طور کامل تمام نکرده است. و در سن ۲۱ سالگی صاحب یک فرزند شده است . جنی اوضاع مالی خوبی هم نداشت و به سختی زندگی خود را می گذراند. تا زمانیکه به طور اتفاقی پا به عرصه ستاره شناسی گذاشت و تبدیل به یکی از نام های ماندگار در زمینه ستاره شناسی شد.
کتاب اسب سیاه کتابی است نوشته تاد رز و اگی گاس که توسط پیام بهرام پور به زبان فارسی ترجمه شده است.
نویسندگان کتاب برای رسیدن به موفقیت مسیر جدیدی پیشنهاد می دهند از نظر آنها رفتن به دانشگاه خوب تضمین کننده موفقیت فرد نیست . تمرکز این کتاب بر روی اسب های سیاه است . اصطلاح اسب سیاه در کتاب به اسب سیاهی در مسابقه اسب سواری اشاره دارد که از نظر همه احتمال موفقیت و شانس برنده شدن کمی در مسابقه دارد .اما در انتهای مسابقه برنده همان اسب سیاه است . اسب های سیاه زیادی در دنیای ما نیز وجود دارند افراد زیادی که به طرز عجیبی و از راه غیرمعمولی مسیر موفقیت را پیموده اند و به افراد برجسته ای در جهان تبدیل شده اند.با خواندن این مطلب احتمالا سوال های زیادی به ذهنتان خطور می کند. مثلا:
اگر مسیر دیگری برای رسیدن به موفقیت وجود دارد آن مسیر چیست؟ رمز موفقیت اسب های سیاه چیست؟ چگونه می توانیم تبدیل به یک اسب سیاه شویم؟
«آیا رسیدن به موفقیت باعث کامیابی ما می شود؟»
تفاوت اسب های سیاه با بقیه افراد این است که اسب های سیاه از رسیدن به هدف خود و موفقیت در کار خود کامیاب هستند . چه بسیارند افرادی که به موفقیت دست یافته اند اما کامیاب نیستند و از شرایط زندگی خود گله مند هستند.
«کامیابی برای هر کدام از آنها نه از راه موفقیت که از راه وقف همه وجود در مسیر یک چیز به دست آمده بود. »
در این کتاب برای تبدیل شدن به یک اسب سیاه با موضوعات و مفاهیم مختلفی آشنا می شویم مانند استاندارد سازی یا خرده انگیزه ها.
استاندارد سازی موضوعی است که زندگی همه ما با آن گره خورده است. مثلا تمامی قرص های سرماخوردگی که ما از داروخانه می خریم بدون توجه به شرکت سازننده آنها توسط یک سیستم استاندارد سازی شده ساخته شده اند. یعنی تمامی قرص ها از مواد یکسان و درصد ترکیبی یکسانی ساخته شده اند . در زندگی روزمره ما هم همین صدق می کند . همه دکتر ها ، مهندس ها ، دندان پزشک ها و ... یکسری مراحل از پیش تعیین شده و خاصی را طی کرده اند . همه دکتر ها به دبستان و دبیرستان رفته اند و پس از قبولی در کنکور با گذراندن واحد های تعیین شده ای مدرک خود را تحویل گرفته و تبدیل به پزشک شده اند.
اسب های سیاه به تفاوت های فردی توجه داشته اند. درحالیکه در دنیای امروزه از ما توقع دارند که از استاندارد سازی پیروی کنیم .
«روسای نهاد های بزرگ معمولا چشم انداز های بسیار سفت و سختی دارند و یادشان می رود که آدم ها چگونه اند ، و می کوشند به جای سازگار کردن سیستم با آدم ها ، برعکسش را پیاده کنند و آدم ها را با سیستم سازگار کنند .»
در دنیای ما استاندارد سازی نقش زیادی دارد برای مثال بسیاری از والدین توقع دارند فرزندانشان در یکی از رشته های تاپ تحصیلی به دانشگاه برود . یا حداقل در یک رشته معمولی تا دکتری تحصیل کند . همه والدین پیروی از این الگو را به عنوان شرط موفقیت فرزند خود می شناسند . در حالیکه این طرز فکر فقط ناشی از استاندارد سازی است که در جامعه در ما نهادینه کرده است. درصورتیکه اسب های سیاه مانند جنی مک کورمیک بدون طی کردن این مسیر استاندارد سازی شده به موفقیت های بسیار چشمگیری دست یافته اند.
این کتاب به ما می آموزد که چگونه مانند اسب های سیاه مسیر موفقیت را بپیماییم ، با خرده انگیزه های خود آشنا شویم و آنها را کشف کنیم ، تبدیل به اسب سیاهی شویم که نه تنها موفق است بلکه در زندگی خود احساس شادمانی می کند . از شغل خود کمال رضایت را دارد.
« موفقیت شخصی یعنی زیستن در زندگی سرشار از کامیابی و سرآمدی»
«هیچ وقت یه ذره هم احساس غرور نمی کردم .تا اینکه زدم به بیراهه.»
