وقتی صحبت از ادبیات آفریقا میشود، ذهن بیشتر افراد به سمت استعمار و بردهداری میرود. اما ادبیات غنی آفریقا تنها به این موضوعات محدود نمیشود، بلکه اغلب آثار آفریقایی چشم اندازی منحصر به فردی از تجربیات انسانی ارائه میدهند که از باورها و سنتهای قدیمی آنها نشات میگیرد.
ادبیات آفریقا منعکس کننده داستانهای قدیمی است که صدها سال پیش و به صورت شفاهی در بین مردم وجود داشته و همچنان تا به امروز معنا و ارزش خود حفظ کردهاند. ادبیات این قاره معمولا به چهار دسته اصلی تقسیم میشود؛ ادبیات شفاهی آفریقا، ادبیات پیش از استعمار، ادبیات دوره استعمار، ادبیات پسااستعمار.
در این مقاله سعی داریم ابتدا نگاهی به ادبیات شفاهی و قدیمی آفریقا نگاهی بیندازیم و سپس با 5 تا از بهترین و معروفترین آثار ادبیات مدرن آن آشنا شویم. خواندن این مقاله از این جهت مهم است که به ندرت نام آثار آفریقایی به گوش میرسد و بهای کمی به آن داده میشود، در صورتی که از نظر بسیاری ادبیات آفریقا میتواند شما را به دنیای جدیدی وارد کند که بسیار منحصر بفرد و خاص است.
تاریخچه ادبیات آفریقا مجموعهای از ادبیات شفاهی و مکتوب سنتی و مدرن هستند که معمولا به دو دستهی آفریقایی-آسیایی و آفریقایی-اروپایی تقسیم میشوند. ادبیات مکتوب سنتی نسبت به ادبیات شفاهی بسیار محدودتر است و بیشتر مشخصه آن فرهنگهای صحرای است که در فرهنگ مدیترانهای نیز دیده میشود. به طور خاص، ادبیات مکتوب آفریقا به دو زبان هوسا و عربی نوشته میشد که در شمال نیجریه فعلی یا مردم سومالی پدید آمد. آثاری نیز به زبانهای گعزو امهری که دو زبان اتیوپیایی هستند وجود دارد. علاوه بر اینها، در بین آثار افریقایی کتابهایی نیز به چشم میخورد که به زبانهای اروپایی به ویژه زبانهای انگلیسی و آفریکانس نوشته شدهاند. تاریخچه این آثار عمدتاً به قرن بیستم به بعد و پس از استعمار برمیگردد.
مهدی فیروزان | با مدیرعامل شهرکتاب بیشتر آشنا شوید
رابطه سنت و ادبیات مکتوب شفاهی از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است که در آثار بسیار قدیمی آفریقا به چشم میخورد. اما به مرور زمان ادبیات مدرن آفریقایی به دلیل سیستمهای آموزشی تحمیلشده توسط استعمار دستخوش تغییراتی شد و فرهنگ اروپایی تاثیر زیادی در کتابهای آفریقایی گذاشت. با این حال، کتابهای مدرن زیادی وجود دارد که در آنها همچنان ردپای سنتهای شفاهی آفریقایی حفظ شده است.
قصه در تمام فرهنگها معقولهای مقدس به شمار میرود زیرا مانند یک کپسول زمان عمل میکنند. کافی است یکی از قصههای قدیمی را بخوانید تا در زمان سفر کنید و در تاریخ قدم بگذارید. داستانسرایی میراث فرهنگ گذشتگان ماست و هنر آن در این است که میتواند گذشته را یکبار دیگر بازآفرینی کند. این داستانهای قدیمی معمولا حاوی تاریخچه عاطفی، فرهنگ، فراموششدهترین اتفاقات و ترسهای ملت هستند.
داستان سرایی، شما را به سفری میبرد و یادآوری میکند تا درباره خود و دنیای اطرافتان بیشتر تفکر کنید و این امکان را برای فرهنگ فراهم میکند تا دانش، تاریخ و تجربیات خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنند. بسیاری از فرهنگها در آفریقا دارای آیین داستان سرایی شفاهی هستند. این داستانها ایده، مضامین، باورها و حقایقی را آشکار میکند که منحصر به یک قبیله، روستا یا منطقه میباشند.
به گفته هارولد کورلندر، در عین حال که قبایل با یکدیگر متحد میشوند، همچنان داستانهایی منحصر به فردی از قهرمانان یا اساطیر خاص خود را دارند. داستانسرایی در آفریقا به طرق مختلف تجلی یافته است و برای اهداف مختلفی استفاده میشود. برای مثال تفسیر جهان، حل پدیدههای طبیعی و فیزیکی، آموزش اخلاق، حفظ ارزشهای فرهنگی، روش بقا و ستایش خداوند تنها بخشی از مضامین داستانهای آفریقایی هستند.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چه چیزی در مورد داستانهای آفریقایی منحصر به فرد است؟ در جواب باید گفت که داستان سرایی در آفریقا نه تنها برای سرگرمی، بلکه درسهای مهمی در مورد زندگی روزمره را در خود جای داده است. قصه گویی رویدادی مشترک با دیگران است؛ افرادی که کنار هم مینشینند، به داستان گوش میدهند و دربارهی اتفاقات، باورها و تابوهای گذشته تامل میکنند. علاوه بر این، تکرار و ریتم دو ویژگی مهم داستان سرایی شفاهی در آفریقا هستند. در این داستانها اغلب کلمات، عبارات و مصرعها تکرار میشوند. چنین تکرارهایی باعث میشود داستانها به راحتی قابل درک باشند و به حافظه سپرده شوند.
از داستانسرایی و ادبیات سنتی که بگذریم، وقت آن است تا نگاهی به ادبیات مدرن این قاره بیندازیم. در ادامه قصد داریم 5 تا از بهترین و شناخته شدهترین آثار ادبیات آفریقا را به شما معرفی کنم که به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند:
رمان “جاده گرسنگان” در سال 1991 برنده جایزه بوکر شد که یکی از معتبرترین جوایز ادبی دنیاست و با موفقیتهایی که این کتاب به دست آورد توانست ادبیات آفریقا را به جهانیان مخصوصا کشورهای غربی معرفی کند و به یکی از آثار ارزشمند ادبی تبدیل شد.
داستان این کتاب بسیار منحصر بفرد و جذاب است. این کتاب زندگی روح یک پسر بچه را بازگو میکند. موضوعی که شاید از نظر بسیاری عجیب و جدید باشد اما باید گفت که این داستان در سنتهای آفریقایی ریشه دارد. اوکری با ترکیب فرهنگ و مذهب توانست اثری تاثیرگذار را خلق کند که ما را وادار میکند تا از زاویهای دیگر به اتفاقات و سنتها نگاه کنیم و واقعیت و باورهای خود را زیر سوال ببریم.
“جاده گرسنگان” داستان آزارو را روایت میکند که یک آبیکو (Abiku) یا روح کودک است. اما برخلاف اکثر آبیکوها که در سنین جوانی میمیرند تا به قلمرو روحی بازگردند و بعداً دوباره متولد شوند، آزارو تصمیم میگیرد در دنیای مادی باقی بماند تا مادرش را خوشحال کند. فقر خانواده و آشفتگی سیاسی در کشورش به این معنی است که زندگی او در آنجا چندان آسان نبوده، اما هر چه که بزرگتر میشود، جهان اطرافش را بهتر درک میکند و درمییابد که واقعاً چه چیزی به زندگی معنا میبخشد.
بن اوکری نویسنده نیجریهای است که بیشتر به خاطر رمان “جاده گرسنگان” شناخته شده است. با اینکه او بخشی از دوران کودکی خود را در لندن گذراند، در اصل در نیجریه به دنیا آمد. بعدها او دوباره به انگلستان بازگشت تا در دانشگاه اسکس ادبیات تطبیقی بخواند. آثار او اغلب تحت تأثیر افسانههای آفریقایی و دیگر افسانهها است و مکرراً موضوعاتی مانند فقر، بیثباتی سیاسی و هویت را بررسی میکند.
فورنا با الهام گرفتن از غرب آفریقا، پادشاهی به نام اوترا را خلق کرده است. دکا که دختری 16 ساله است به تازگی مادرش را بر اثر عفونت آبله قرمز از دست داده است. او به همراه پدر بیمارش در روستای ایرفوت زندگی میکند که تحت حکومت پاذشاهی اوتراست. به تازگی زندگی دکا پر از ترس و اضطراب شده زیرا مراسمی به نام آیین پاکی در راه است. در این مراسمِ اجباری، تمام دختران 16 ساله شرکت میکنند تا ثابت شود پاک هستند و خونشان قرمز است. برای این کار، کاهنِ روستا جایی از بدن دختران را میبرد و اگر از رگهای او خون قرمز جاری شد به این معناست که آنها پاک هستند و میتوانند ازدواج کنند. اما اگر خونشان طلایی بود یعنی ناپاک هستند. دخترانی که خون طلایی دارند از روستا تبعید میشوند یا در سیاه چالهای انداخته میشوند تا در آنجا بمیرند.
معرفی بهترین کتابهای جنایی و معمایی در مجله نشانک بخوانید
اما این بار برگزاری مراسم به مشکل میخورد زیرا هیولاهای افسانهای معروف به جیغمرگ به روستا حمله میکنند که میتوانند با فریادشان انسان را بکشند. دکا با این هیولاها درگیر میشود و آنها پس از دیدن قدرت دکا پا به فرار میگذارند. دکا در این درگیری خراشی برمیدارد و رنگ خونش مشخص میشود که طلایی است! به همین دلیل به سیاه چاله میافتد و در آنجا چندین ماه شکنجه میشود تا اینکه زنی مرموز به نام سفیددست از او دعوت میکند تا همراهش به پایتخت برود و به ارتش آلاکی بپیوندد.
در آنجا، دکا سخت تمرین میکند و در مورد پادشاهی و جیغمرگ بیشتر میآموزد. به زودی او متوجه میشود که میتواند با موجودات عجیب ارتباط برقرار کند و سوالاتی خطرناک درباره منشا جنگ به ذهنش خطور میکند.
نامیرا یک رمان فانتزیِ بزرگسالان است که در سال ۲۰۲۱ توسط نویسنده آمریکایی- سیرالئونی، نامینا فورنا منتشر شد و به سرعت وارد فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز شد.
داستان “نیمهی یک خورشید طلایی” در دهه 1960 و در کشور نیجریه اتفاق میافتد و زندگی سه شخصیت بسیار متفاوت را بررسی میکند؛ اوگوو، پسر جوان و فقیری که به عنوان خدمتکار در خانه استاد دانشگاهی کار میکند. اولانا، زنی زیبا و تحصیلکرده از خانوادهای ثروتمند که رابطهاش با خواهر دوقلویش کاینی پرتنش شده است و ریچارد، یک انگلیسی که در نیجریه زندگی میکند و در حال تحقیق در زمینه هنر است. همانطور که رمان پیش میرود، زندگی این سه شخص بهم گره میخورد و ما میبینیم که هر یک از آنها به روشهای بسیار متفاوتی در حال رشد هستند، روابط خانوادگی و عاشقانه مورد آزمایش قرار میگیرند و بعضی باید برای بقای خود فکر چاره کنند.
در نیمهی اول رمان ما داستانهای هر شخصیت را میخوانیم و با زندگی هر کدام از آنها بیشتر آشنا میشویم. در این بین، زمان به عقب و جلو میرود تا در کنار زندگی کنونی آنها، درک عمیقتری از گذشتههایشان نیز بدست آوریم. اما داستان اصلی تازه از نیمهی دوم کتاب آغاز میشود. در این بخش که سالهای پس از استعمار زدایی است، تنش و جنگی رخ میدهد و زندگیها را مختل میکند. آدیچی سپس به پیامدهای این تنش میپردازد و از خشونت، گرسنگی، تخریب و خسارات هولناکی که مردم متحمل شدهاند میگوید. او با به تصویر کشیدن زندگی شخصیتهای اصلی و فرعی کتاب، گرفتاریها و بیرحمانه بودن جنگ را برایمان ملموستر میکند. این کتاب با قدرت فوقالعاده داستان سرایی و شخصیت سازی آدیچی شما را مجذوب خود میکند و احساساتتان را برمیانگیزد.
داستان “همه چیز فرو میپاشد” در منطقه اوموفیا (یکی از 9 روستای ایگبو در نیجریه) اتفاق میافتد و زندگی اوکنکو، سه همسر و فرزندانش را تعریف میکند و خواهیم دید که چرا روستا تبعید میشود و چگونه با استعمار بریتانیا و مبلغان مسیحی میجنگد.
این اثر به موضوعات مختلفی میپردازد. به عنوان مثال، اوکنکو در تلاش است تا در برابر تغییرات سیاسی، فرهنگی و مذهبی که در حال رخ دادن است مقاومت کند. او به مردانگی سنتی اعتقاد زیادی داشت و نمیخواهد مانند پدرش ضعیف باشد. اما تصویری که او از مردانگی برای خود ساخت، پر از پرخاشگری و خشم بود. در نگاه او، مرد نباید هرگز از خود ضعفی نشان دهد. به همین دلیل او چندان به پسر اولش، نووی، توجه نمیکرد زیرا در نگاه او پسرش هیچ مردانگی نداشت. اما جالب است بدانید که او همیشه آرزو میکرد، ایزینما، دختر و فرزند مورد علاقهاش، پسر میبود، زیرا او ویژگی هایی را به تصویر میکشید که مردان باید از آن برخوردار باشند.
بررسی و معرفی بهترین آثار ادبیات ایتالیا در مجله نشانک بخوانید
وقتی اوکونکو جایگاه خود در قبیله را از دست میدهد، تبعید میشود اما پس از بازگشت از تبعید، صحنهی عجیبی روبرو میشود. مبلغان و فرمانداران استعماری به دهکده آمدهاند و قوانین و دین خود را به مردم تحمیل میکنند. اوکنکو غرورش در هم میشکند و با قوانین اخلاقی که سفید پوستتان ایجاد کردند، احساس تحقیر میکند. ناگهان او خود را ناتوان میبیند و دنیایش از هم میپاشد.
در این اثر آچهبه قصد ندارد موعظه کند یا گروهی را مورد قضاوت قرار دهد، بلکه با کنایهای سرد داستان را همانطور که هست بیان میکند. درست و غلطی هم وجود ندارد، او تنها به خواننده قدرت درک و بینش بیشتری نسبت به شخصیتهای اثرش میدهد. “همه چیز فرو میپاشد” ساده، صادقانه و بی طرفانه است و پایان بسیار قوی دارد.
“بازگشت به خانه” در قرن هجدهم رخ میدهد و داستان دو خواهر ناتنی با نامهای افیا و اسی را روایت میکند که در شرایط کاملاً متفاوتی متولد میشوند. افیا، دختر بزرگ، همسر یک مقام انگلیسی میشود و در میان رقابتهای مداوم بین مستعمره نشینان بریتانیایی و هلندی، تاجران برده و قبیلههای فانته و آسانته در آفریقا گیر افتاده است. از سوی دیگر، اسی در سیاهچالها زندانی شده و قرار است با هزاران نفر دیگر به آمریکا فرستاده شود؛ جایی که او باید به عنوان یک برده مشغول به کار شود. پس از این بخش ما با نوادگان افیا و ایسی آشنا میشویم و درباره از زندگی و تجربیات نسلهای بعدی میخوانیم که موضوعات مختلفی را بررسی میکند؛ از مزارع برده می سی سی پی گرفته تا جنگ داخلی و کلابهای جاز قرن بیستم.
با خواندن این کتاب شگفتزده خواهید شد که یا جسی چگونه توانست این حجم عظیم از تاریخ را تنها در 300 صفحه بازگو کند و همین نشاندهنده قدرت داستان گویی اوست که از همان صفحه اول به این موضوع پی خواهید برد. این داستان حماسی مکان، فرهنگ و دورههای متعددی را در بر میگیرد و به وضوح اتفاقات مهم هر دوره را بازگو میکند.
علاوه بر این، زبان کتاب بسیار شاعرانه است و هر شخصیت سبک و لحن متمایز خود را دارد. در جریان داستان روایتهای متعدد، چنین نماد و موتیف (بن مایه) تکراری اما در عین حال ظریف وجود دارد که در طول رمان ظاهر میشوند و به خواننده یادآوری میکنند که با وجود اینکه تجربه هر شخصیت منحصر به فرد است، اما باز هم به یکدیگر مرتبط هستند. “بازگشت به خانه” در زمان انتشارش با استقبال بسیار زیادی مواجه شد، اما با گذشت چندین سال همچنان محبوب باقی مانده است و اکنون جز آثار مهم ادبیات بشمار میرود.
ادبیات آفریقا معمولا به دوسته مکتوب و شفاهی تقسیم میشود و رابطه قوی با سنتهای آفریقایی دارد. هدف اصلی بسیاری از این داستانها نیز انتقال تاریخ یا درس اخلاقی خاص است. مضامینی که در ادبیات آفریقا دیده میشود بسیار متعدد هستند که از استعمار و بردهداری گرفته تا باورهای مذهبی و قبیلهای آفریقا را پوشش میدهد و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را منعکس میکنند.
در این مقاله سعی داشتیم تا شما را کمی با ادبیات سنتی آفریقا آشنا کنیم و نگاهی به تاریخچه آن بندازیم. در ادامه نیز 5 تا از آثار فاخر ادبیات آفریقا معرفی شد تا به راحتی با انتخاب یکی از این آثار پا به دنیای عجیب ادبیات آفریقا بگذارید. امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید!