سورئالیسم « Surrealism » یا فرا واقع گرایی(ماورای واقعیت)، یک برخورد روانی با ادبیات است، کما اینکه فرویدیها بودند که آن را بنیان گذاشتند. کسی که برای اولین بار باعث خلق این معنی شد، آندره برتون بود که بعد از جنگ جهانی اول تصمیم گرفت با از بین رفتن مکتب دادائیسم، مکتب دیگری را بنیان بگذارد، این اتفاق به دوران پس از جنگ جهانی اول مربوط میشود و از این رو، سورئالیسم به نسبت دیگر مکاتب هنری، مکتبی جدید و جوان است.
درباره سیمین دانشور چه می دانید؟
در مبحث « ادبیات سورئالیستی » شاید این گزاره از همه صحیحتر باشد که میگوید در این شیوه داستاننویسی، نویسنده با چشم سر میبیند و با چشم ِ سِر، تفسیر و تأویل میکند.
برای سوررئالیسم، اصولی را برشمردهاند که با هم مرور میکنیم.
اصل اول رویاست که سورئالیستها اهمیت زیادی برای آن قائل هستند. باور میکنید یکی از بزرگان هنر و ادب (سن پل رو) وقتی میخواسته بخوابد تابلویی جلوی در منزلش نصب میکرده که روی آن نوشته بوده نویسنده مشغول کار است؟ آنها معتقد بودهاند خواب و رویا، همچون یک گنج است که هنرمند بعد از بیدار شدن آن را به باد میدهد و اگر موفق شود از آن استفاده کند، کامیاب شده است.
اصل دوم دیوانگی است که حتی فتح قاره آمریکا را هم به آن مربوط میدانند.
اصل سوم هر امر شگفتانگیز است که خرق عادت کرده باشد و اصل چهارم، اشیاء سورئالیستی است که فقط در خواب میتوان آنها را دید.
اصل پنجم سوال پرسیدن و جواب گرفتن، بدون آگاهی قبلی است، در واقع پیدا کردن پاسخهای به ظاهر بی ربط به سوالات مختلف.
اصل ششم اما تصادف است، هر آنچه اتفاقی و پیش بینی نشده باشد به ادبیات سورئالیستی ربط دارد.
اصل هفتم طنازی و اصل هشتم جریان سیال ذهن است.
اصل نهم خلق تصاویری بدون اراده هنرمند است.
اصل دهم را جدی گرفتن تضاد که بن مایهی درام است نامگذاری کردهاند و اصل یازدهم توجه به وجوه جنسی و شهوتانگیزی زندگی و به خصوص زنان است.
اصل آخر نیز ناپیوستگی و عدم یکپارچگی است.
خرید آنلاین کتابهای «سبک سوررئالیسم»
مرور این دوازده اصل نشان میدهد ادبیات سورئالیستی نوعی از ادبیات عوام پسند نیست و مخاطب خاص خود را داراست، هرچند که اگر بدانیم ژول ورن، یکی از محبوبترین نویسندگان جهان و نویسنده «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» به سبک سوررئالیسم مینوشت، ترغیب میشویم بیشتر درباره این سبک در ادبیات بدانیم.
از نویسندگان معاصر نیز برای مثال ریچارد براتیگان؛ سورئال مینویسد. همچنین کافکا نیز در «پزشک دهکده» نوعی از گیج بودن را به ما نشان میدهد که هم در کلیت کتاب احساس میشود و هم اثر را در ردیف آثار سورئال قرار میدهد.
ادبیات ایران ما نیز نویسندگانی سورئالیست دارد، کسانی مثل صادق هدایت یا هوشنگ گلشیری. اولین شاعر ایرانی، هوشنگ ایرانی است که این مکتب ادبی را بصورت یک سبک پیشرو در شعر معاصر ایران مطرح کرد. از طرفداران او می توان به سهراب سپهری،بیژن الهی و احمدرضا احمدی اشاره کرد.
درباره هوشنگ ابتهاج چه می دانید ؟
نکته قابل توجه این است که در آثار نویسندگان سورئالیست، هیچ مانع و ملاحظهای جلوی کار آنها را نمیگیرد و یک نویسنده سورئالیست خود را در پردازش داستانش کاملا آزاد میگذارد و برای همین هم منتقدانی را در فضایی همچون کشور ما پیدا میکند.
همیشه به علاقهمندان ادبیات داستانی پیشنهاد میشود دانش خود را از این عرصه به حدی بالا ببرند که تفاوت میان ادبیات سورئال و رئالیسم جادوئی را تشخیص دهند. رئالیسم جادویی شاخهای از رئالیسم و واقعیتگرایی است و از نظر ماهوی با سورئال فرق دارد که از اساس بر ضد واقعیت به وجود آمد.
درباره کتاب ملت عشق بیشتر بخوانید
این تفکر در ابتدا فراتر از هنر، میخواست تمام جامعه را در بربگیرد اما شکست خورد و از بین رفت، باقیمانده آن اما در ادبیات جای خود را باز کرده بود و حتی امروز هم نمایشنامهها و رمانهای زیادی به این سبک در همه جهان نوشته میشود که بسیاری از آنان در تئاتر و سینما اقتباس میشوند و البته اتفاق دور از ذهنی هم نیست، چراکه عنصر رویا و خیال، سازنده اصلی سورئالیسم است و بدیهی است که رویا خاصیت سرگرمکنندگی دارد و مطلوب هنرهای نمایشی و تصویری است.
ادبیات سورئالیستی شما را برای روزهایی از زندگی واقعیتان دور میکند و شاید وقتی به روال عادی برمیگردید فرد دیگری شده باشید که از خود قبلیتان بهتر است. کسی چه میداند؟