روانشناسان معتقدند انسان ها معمولا دو نوع واکنش نسبت به ماجراهای خوب زندگی بروز می دهند.:
بعضی آدمها به اتفاقات خوبی که قرار است پیش بیاید مثل شروع یک کار جدید یا آغاز یک آشنایی، خوشبینانه می نگرند.
عده ایی هم هستند که از هر دلیل نگران کننده استفاده می کنند تا از ماجرای خوبی که قرار است پیش بیاید ناراحت نشوند.
عین این دو رویکرد برای خاطرات گذشته نیز صدق می کند. عده ایی اتفاقاتی که در گذشته برای شان پیش آمده است را مدام با خوشحالی به یاد می آورند و گروهی نیز با به یاد آوردن همه چیزهایی که به خطار رفت و نقص هایی که وجود داشت لذتی عایدشان نمی گردد.
کم بها دادن به رویداد های مثبت در زندگی، می تواند یک خاطره خوب را تبدیل به یک رویداد ناگوار بسازد.
روانشناسان می گویند ما انسانها معمولا به تاثیر منفی از از یک خاطره پناه می بریم. ما حتی دوست داریم به خودمان احساس گناه بدهیم از اینکه تجربه خوشایندی را می گذرانیم.
ما حتی ممکن است فکر کنیم این خوشی حق ما نیست. حتی اگر هیچ بهانه ایی نیابیم به خودمان می قبولانیم که چه فایده که از این اتفاق خوشحال باشیم و لذت ببریم وقتی که قرار است تمام شود.
یکی از تحققیات نشان داد هفت نوع حساب و کتاب منفی وجود دارد که اگر ذهن ما شبیه آن بیاندیشد به قول معروف داریم به خودمان چشم می زنیم:
۱- فقط اتفاقات بد رو در نظر بگیرم
۲- لایق این همه شادی نیستم
۳- شانسم داره ته می کشه
۴- یادم نره این احساسی که دارم موقته
۵- همش بدشانسی میارم
۶- دقت و تمرکز ندارم
۷- مردم فکر می کنند دارم خالی می بندم