چابکی یادگیری (Learning agility) - مهارت یادگیری از تجربیات برای موفقیت در موقعیتهای جدید - مهارتی بسیار مورد نیاز برای ایجاد نیروی کاری انعطافپذیر، سیال و استوار است. به عنوان مثال، یک رهبر با چابکی یادگیری میتواند استعدادهای خود را با موفقیت به بخشهای مختلف یک سازمان منتقل کند.
چابکی یادگیری به معنای یادگیری از تجربیات برای موفقیت در موقعیتهای جدید است. به این معنی است که بدانید چه کاری را که قبلاً انجام ندادهاید باید انجام دهید و برای همه واقعیت دارد؛ زیرا حرفههای غیرخطی که با ناشناختههای زیادی همراه هستند، در حال تبدیل شدن به واقعیت همه است.
یادگیرندگان چابک میتوانند با اطمینان به عدم قطعیت و تغییر در نقشها و حرفههای خود نگاه کنند، زیرا میدانند بینش و استعدادهای آنها به آنها کمک خواهد کرد تا در موقعیتهای جدید موفق شوند.
تحقیقات نشان دادهاند که چابکی یادگیری نشاندهنده قوی پتانسیل موفقیت فرد در نقشهای فعلی و آینده شغلی است. در نتیجه، یادگیرندگان چابک جذبکننده بیشتری هستند - بیشتر فرصتها، یادگیریها و امکانات.
برای سازمانها، چابکی یادگیری مهارتی بسیار مورد نیاز برای ایجاد نیروی کاری انعطافپذیر، سیال و استوار است. به عنوان مثال، یک رهبر با چابکی یادگیری میتواند استعدادهای خود را با موفقیت به بخشهای مختلف یک سازمان منتقل کند. و افراد با چابکی بالای یادگیری به "رجوعکنندگان قابل اعتماد" برای پروژههای برجسته و موقعیتهای با تأثیرگذاری بالا تبدیل میشوند.
در اینجا، معنای یک یادگیرنده چابک بودن و چندین راهکار برای افزایش چابکی یادگیری خود را بررسی میکنیم.
سه ستون اصلی چابکی یادگیری وجود دارد:
یک یادگیرنده چابک میتواند با دو نوع متفاوت از ناشناختهها مواجه شود: کار پیچیده بدون طرح از پیش تعیین شده و موقعیتهایی که تجربه قبلی در آنها ندارد.
یادگیرندگان چابک در همدلی و حتی پیشبینی دیدگاههای مختلف ماهر هستند.
یادگیرندگان چابک از آگاهی بالایی از خود برخوردارند. آنها تأثیر خود را درک میکنند و به دنبال بینش در مورد نحوه بهبود هستند.
برای درک بهتر چابکی یادگیری فعلی خود، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
ناشناختهها هرگز آسان نیستند، زیرا مغز ما ترجیح میدهد کارهایی را که قبلاً انجام دادهایم، دوباره انجام دهیم. گاهی اوقات دیدن اینکه چگونه مهارتهای خود را با موفقیت در موقعیتهایی که آشنا به نظر نمیرسند، استفاده کنیم دشوار است. ما به آنچه میدانیم به عنوان منبع ارزش خود اتکا میکنیم، نه اینکه چطور دانش خود را به بهترین شکل در سازمانهای خود به کار میگیریم. بهبود در کار با انتقال دانش خود در موقعیتهای جدید شتابدهنده چابکی یادگیری است. به این معنی است که میتوانید تأثیر مثبتی بر روی بیشتر مردم و در بیشتر مکانها داشته باشید.
یک راه ساده امتحان کردن ذهنیت مبتدی، جایگزینی برای یک همکار یا مدیر شما در جلسهای است که در آن متخصص موضوع نیستید.
تمرکز بیش از حد بر روی کار روزانه باعث کوتهبینی ما میشود. با تمرکز کامل بر دنیای خودمان، فراموش میکنیم آنچه برای تیمها یا بخشهای دیگر سازمان مهم است را در نظر بگیریم. این به معنای از دست دادن اطلاعات و بینش ارزشمندی است که چابکی یادگیری ما را افزایش میدهد.
ابتدا روی نسبت گوش دادن به صحبت کردن خود بیندیشید. وقتی در حال صحبت کردن هستید، به ندرت در حال یادگیری هستید - شما فقط به دیگران می گویید چه می دانید. با افزایش گوش دادن و کاهش صحبت کردن، ما فرصت آسانی برای یادگیری ایجاد میکنیم. قبل از جلسه، نسبت گوش دادن به صحبت کردن مورد نظر خود را بنویسید (مثلاً ۶۰٪/۴۰٪)، سپس بلافاصله بعد از جلسه روی نتیجه بازتاب دهید. گوش دادن یکی از مهارتهایی است که ما تواناییهای خود را در آن بیش از حد برآورد میکنیم، پس شگفتزده نشوید اگر جایی که میخواهید نباشید. حتی قصد گوش دادن بیشتر، شما را در مسیر درست هدایت خواهد کرد.
سپس، سعی کنید تجربه همدلی طراحی کنید. یک تجربه همدلی قرار گرفتن در جای پای دیگران است با حضور در دنیای آنها. این فراتر از صرف گپ زدن با کسی از تیم دیگر است و شامل گذراندن زمان معناداری با شخصی برای تسریع درک شما از فرصتها و موانع اوست. شما ممکن است به مدت یک ماه در جلسه هفتگی تیمی شرکت کنید یا در چند روز کلیدی، یک پروژه را همراهی نمایید. وظیفه شما طی یک تجربه همدلی، گوش دادن و یادگیری است. این یک اقدام پرهزینه و پرتلاش است اما یکی که سودهای آن در تسریع توانایی یادگیری شما به ارمغان میآورد.
آنچه که اغلب مانع توسعه آگاهی از خود و خودشناسی میشود، کمبود انگیزه برای توسعه این مهارت نیست، بلکه کمبود وضوح در مورد اینکه چه کارهایی باید به شیوهای متفاوت انجام شود تا آگاهی بیشتری از خود داشته باشیم. ایجاد یک عادت از تمرین برخی از اقدامات ساده آگاهی از خود، میتواند تفاوت قابل توجهی در توانایی یادگیری ایجاد کند.
ابتدا بدانید که چگونه میخواهید در موقعیتهایی که نیاز به توانایی یادگیری دارند، حاضر شوید. سه کلمهای که میخواهید مردم در آن جلسات و لحظات در مورد شما بگویند چیست؟ شاید بخواهید به عنوان فردی اطمینان به نفس، آرام و راهبردی دیده شوید. این به شما نقطه شروعی برای قصد (یعنی چگونگی حاضر شدن) خود میدهد. سپس، برای بازخورد درخواست کنید - به عنوان مثال، "تأثیر من را چگونه توصیف میکنید؟" - تا ببینید آیا قصد و تأثیر شما همپوشانی دارد یا خیر. شناسایی هر گونه شکاف بین قصد و تأثیر شما به شما کمک میکند تا اقدامات مشخصی را برای بهبود انجام دهید.
سپس، سعی کنید سریع یاد بگیرید. موقعیتهای متفاوت و دشوار، زمان مناسبی برای توسعه توانایی یادگیری هستند. طی این دورههای چالش بالا، یک نقشه ذهنی یادگیری سریع ایجاد کنید با مرور سه سؤال:
نقشههای ذهنی شما دادههای مفیدی برای توسعه شما فراهم میکند و همچنین میتواند به عنوان یک اقدام برانگیزاننده برای گفتگوهایی با مدیران و مربیان در مورد اینکه چگونه توانایی یادگیری شما را حتی بیشتر ارتقا دهند، باشد.