خیلی غریبی واسه من
از چه شبی جدا شدی
از چه زمینه خاک تو
لونه سایه ها شدی
کدوم غروب نشونی داد
شب از کدوم جاده بیای
از عاشقای رهگذر
نشونیه منو بخوای
وقتی که حرف من نبود
کدوم صدا در تو نشست
کدوم ستاره پر کشید
تو چشمای تو نطفه بست
غریبه ای اما دلم
برای تو پر میزنه
برای پیدا کردنت
به هر شبی سر میزنه
ای غریبه خوش اومدی
به جشن ساده ی تنم
بیا که من به گریه هام
یه رنگ تازه میزنم