Mohammad Reza
Mohammad Reza
خواندن ۲۲ دقیقه·۴ سال پیش

برای آنان که فکر می‌کنند

در این نوشتار سعی بر آن است تا به زبانی بسیار ساده و کاربردی به واقعیت‌ های زندگی در جامعه امروزی پرداخته شود. مطالب بیان شده بدون خطا و اشتباه نیستند و تنها برای به فکر انداختن آنهایی است که می‌خواهند بیاندیشند. لطفا کوتاهی و بی حوصلگی قلم و نقص گفتارم را ببخشید و این نوشتار را از سر نیت نیک بدانید. (به مرور زمان تکمیل خواهد شد.)

بُزِ گَر

همانطور که وجود یک سیب فاسد در جعبه میوه‌ها می‌تواند تمامی سیب‌ها را فاسد کند به همان شکل حضور یک فرد مشکل دار در یک اداره یا آپارتمان یا تیم ورزشی می‌تواند بر روی کل مجموعه تاثیر گذاشته و گاماس گاماس همه را درگیر خودش کند. کافیست یک کارمند غرغرو در یک سازمان موفق شروع به کار کند تا قدرت سرایت غُر زدن را در آن سازمان ببینید. یا در صف نانوایی سنگک اگر یک نفر بگوید کنجد نان کم است آنگاه تمام افراد حاضر در صف به کمبود کنجد نان ظنین و معترض هستند حتی اگر شاطر دوبرابر همیشه کنجد بریزد.

منفعت طلبی

هرگاه خواستی فردی را قانع کنی با منافع او پیش برو تا با عقل‌اش!

بدون شک همه دنبال منفعت هستند پس جلوی هر مسئله‌ای که در تضاد با منافع‌شان باشد می‌ایستند و گارد می‌گیرند. کسی که داروی خریداری شده و باز شده را برای داروخانه پس می آورد بی‌شک پذیرای هیچ حرف منطقی ای نخواهد بود. پس خودتان را خسته نکنید و دلیل و منطق نیاورید چون خلاف منفعت اوست و در نگاه او این شما هستید که ظالم و احمق هستید. در تمامی جوانب زندگی اجتماعی با این داستان‌ها برخورد خواهید داشت.

حق و ناحق

ذهن آدم‌ها برای تمام کارهای بدشان دلیل می‌تراشد. هرکسی کار بدی که می‌کند برای آن دلیلی دارد که برای خودش موجه و منطقی است. دزد و متجاوز و زورگو و حسود و تنبل و افسرده همگی برای کارهایشان و حالشان دلیلی دارند. تنها و تنها قانون می‌تواند جامعه را سرپا نگاه دارد و بدون قانون سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. اگرچه وجدان و دانایی نیز نقش مهمی دارند و نیز آموزش سنگ زیرین بنای هر جامعه‌ی مطلوبی است.

دوصد گفته چون نیم کردار نیست

چه در معامله و چه در دوستی و کار به هیچ حرفی بها ندهید و فقط و فقط به رفتار و کردار بنگرید. به ویژه هنگام معامله و در روابط کاری یا پروسه‌های اداری بدانید و آگاه باشید که حرف باد هواست و تنها چیزی که قابل اتکا می‌باشد نوشته‌های رسمی است. در روابط دوستانه هم به هارت و پورت‌ طرف توجه نکنید و از کنار منم‌ها به آرامی بگذرید. معمولا هنگام خوبی و خوشی و آسایش همگان درستکار و خوش خنده هستند ولی به وقت سختی و مشقت یا افتادن در شرایط خاص و بحرانی معلوم می‌شود که آدم‌ها چند مَرده حلاج اند.

اغلب تندرو هستند شما چطور؟

افراط در پول دوستی٬ طرفداری از حیوانات٬ ضدیت یا پیروی از لیدرهای ایديولوژیک٬ برتری جویی٬ طرفدار تیم ورزشی یا هنرمند و سلبریتی و هرکس به طریقی تندرو است. مثال زیاد است و قلم از نوشتن آن‌ها بی حوصله. ولی همین بس که راه اعتدال و میانه‌روی بسیار کم تردد است.

ذهن شما خود شما نیست

جلوی مغز خود را بگیرید و به او اجازه ندهید به هرچه که می‌خواهد بیاندیشد. اگر دنبال فکرهای ناراحت کننده رفت به او دستور دهید که توقف کند و به چیز دیگری فکر کند. شما نباید در کنترل ذهنتان باشید بلکه ذهن‌تان باید در کنترل شما باشد. آدم‌ها به راحتی گول ذهنشان را می‌خورند و به دردسر می‌افتند.

زین خرد جاهل همی باید شدن - دست در دیوانگی باید زدن - آزمودم عقل دوراندیش را - بعد ازین دیوانه سازم خویش را

امان از شایعه

اکثر مردم حوصله تحقیق ندارند بنابراین حرفی را که می‌شنوند خیلی سریع انتقال می‌دهند بی‌آنکه راجب صحت و سقم آن مطمئن شوند. نمونه بارز آن انبوه شایعات اینترنتی است که هر روز دست به دست می‌چرخند بی آنکه ریشه و درستی آن معلوم شود.

هرچه دیده بیند دل کند یاد

اگر می‌خواهید کسی را داشته باشید پس همیشه جلوی چشمانش باشید.فرقی نمی‌کند همسر باشد یا دوست و همکار و هر کس دیگری. آدم‌ها با ندیدن زود فراموش می‌کنند. (به استثنای انتظار مادر. و اندک انسان‌های قدرشناس)

سگ هار خطرناک‌تر است یا حسود!

بدون شک آدم حسود از هر جانداری بر روی کره زمین خطرناک تر است و می‌تواند ضربه‌های سختی به آدم بزند. از آدم حسود تا جای ممکن دوری کنید.

مرز بین فقر و ثروت

به نظر شما تفاوت اصلی یک دختربچه کولی که سر چهار راه‌ها فروشندگی می‌کند با دختران دیگر در چیست؟ گرچه داشتن خانواده ای دلسوز بسیار تاثیرگذار است ولی در نگاه کلان این آموزش است که زندگی را متفاوت می‌کند. فرق یک جامعه‌ی نیک‌بخت با بدبخت در آموزش کودکان آن کشور است. آموزش و پرورش سالم کلید خوشبختی هر کشوری است.

سیب زمینی

در جامعه‌ای که مسئولیت پذیری نهادینه نشده و در عوض نوعی ناامیدی و یاس فراگیر شده باشد معمولا اکثر افراد نسبت به اتفاقات پیرامون بی تفاوت هستند. به آن‌ها ربطی ندارد که فقر وجود دارد چون مسئول دولت است. از کنار کسی که زباله در جوی آب می‌ریزد بی تفاوت رد می‌شوند چون مسئول شهرداری است. اگر کسی گردن کلفتی یا ناحقی و ظلم کند کسی به او کاری ندارد چون مسئول همیشه دیگران هستند و چه بسیار انسان‌هایی که روزگار درازی عمر می‌کنند بی آنکه جلوی اشتباهی را بگیرند یا در مواجهه با حرف ناحق اظهار نظری کنند و یا حتی چیزی را در این دنیا تغییر دهند ولو هرچند ناچیز باشد. به آدمی که دشمن نداشته باشد باید شک کرد و صد البته که دشمن تراشی هم شرط عقل نیست.

عاقبت بدی بدی هست

خیلی از ما برای منفعت حقیقت را قربانی می‌کنیم و با سیاست یا کلک زدن به مراد دلمان می‌رسیم. کاسبی که برای دوزار اضافه درآمد دروغ تحویل مشتری می‌دهد تا دولتمردی که برای رسیدن به قدرت حاضر است کشور را تباه کند و کارمندی که با زیرآب زدن دیگران به منافع‌اش می‌رسد و هر آنکه خیانتی می‌کند همگی دیر یا زود چوبش را می‌خورند به جز معدود آدم‌هایی که دل‌هایشان سنگ شده و دیگر حساب و کتاب این دنیا کفاف بدی‌هایشان را نمی‌دهد.

گوییا باور نمی‌دارند روز داوری - کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

این جهان کوه است و فعل ما ندا - سوی ما آید نداها را صدا

پس ممکن است از کمیت زندگی برخوردار شوند ولی بی شک کیفیت زندگی را از دست خواهند داد. از دیدن و بوییدن گلی زیبا هرکسی به یک اندازه لذت نمی‌برد و بدا به حال کسی که اصلا لذت نمی‌برد. البته هیچ‌کس از حکمت این دنیا و قوانینش سر در نخواهد آورد مگر اندکی.

حدیث مطرب و می گوی و راز دهر کمتر جو - که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

پول خُرد صدا دارد

درخت هرچه پر بار تر سر به زیر تر. کسی که خصلت نیکویی داشته باشد یا در کاری خبره باشد هیچ‌وقت آن‌را جار نمی‌زند و به رخ دیگران نمی‌کشد.

نان و حلوا چیست این تدریس تو - کان بُوَد سرمایه‌ی تلبیس تو - بهر اظهار فضیلت معرکه - ساختی افتادی اندر مهلکه

دامِ عجیب طمع

در زندگی معمولا فرصت‌های زیادی برای پول درآوردن به دست می آید که بخش عظیمی از آن‌ها تنها یک دام برای سادگی آدم‌ها و قلقلک دادن حس طمع کاریشان است. اگر فرصت پیش آمده منجر به ثروتمند شدن یک‌شبه خواهد شد پس به احتمال ۹۹٪ این ره به ترکستان است. منظور از یک‌شبه این است که در بازه‌ی زمانی کوتاه نسبت به درآمد تحقق یابد. خیلی راحت انسان‌ها به طمع می افتند.

وسیله و هدف

یکی از فاجعه بار ترین تفکرات در طول تاریخ این جمله است که می‌گوید: هدف وسیله را توجیه می‌کند. این جمله سرمنشا بسیاری از ظلم و بدی‌ ها می‌باشد. آیا برای پول درآوردن هرکاری باید کرد؟ آیا برای توجیه اعتقادات می‌توان خالی بندی کرد؟ آیا کتمان حقیقت و پوشاندن واقعیت برای رسیدن به هدف مجاز است؟ چرا به اسم مصلحت٬ حقیقت قربانی شود؟!

ایدئولوژی ابزار است نه هدف

یکی از بزرگترین مشکلات بشر وقتی شروع شد که مذهب و ایدئولوژی تبدیل به هدف شدند. در صورتی که هدف٬ رسیدن به ارزش‌ها است. ارزش‌های انسانی هدف تمامی مکاتب و مذاهب بشری است. (انسانیتی که در گرو یکتا پرستی به دست می‌آید).

ما زبان را ننگریم و قال را - ما روان را بنگریم و حال را

اگر دروغ می‌گویی پس فرقی نمی‌کند یهودی باشی یا زرتشتی و اگر دروغ نمی‌گویی پس ارزش صداقت را دریافته‌ای حال چه مسیحی باشی چه مسلمان. مذاهب وسیله‌ای برای رسیدن به ارزش‌ها هستند و اگر همین وسیله‌ها تبدیل به هدف شوند آنگاه کشمکش‌ها شروع می‌شوند. البته در نوع و کیفیت وسیله٬ و نیز چگونگی استفاده از آن برای رسیدن به انسانیت حکایت بسیار است که از حد توان این قلم بی چاره بیرون بوده و در مقال نمی گنجد.

از هرچه بترسی سرت می‌آید

قانون دنیا و کائنات بر این اصل بنا شده که تو را با ترس‌هایت روبرو کند. پس قبل از آنکه با ترس‌ات مواجه شوی بر آن غلبه کن. اگر از بی پولی بترسی یا از نبودن آشنایی در هراس باشی و یا از بیماری و تنهایی بترسی بدون شک با آن‌ها روبرو خواهی شد. پس یک فکری برای ترس‌هایت بکن تا دیگر ترس نباشند و در حد یک نگرانی دوراندیشانه تنزل پیدا کنند.

بی نهایت

ذات آدمی میل به بی‌نهایت دارد پس اگر دنبال کارهای تمام شدنی برود آنگاه دیر یا زود سرخورده می‌شود. هنر٬ عشق٬ طبیعت٬ زیبایی٬ علم و هر چیزی که بی نهایت باشد می‌تواند عطش آدمی را سیراب سازد. انواع و اقسام لذت‌هایی که بر پایه پول و شهوت و برتری جویی باشند دیر یا زود دل آدم را می‌زنند و یا غرق‌اش می‌کنند.

این راه را نهایت صورت کجا توان بست - کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

امروز دیگران فردای توست

اگر فکر می‌کنی هیچگاه بی پول یا بیمار یا بی آبرو نمی شوی سخت در اشتباهی. پس دست آنهایی را که امروزشان فردای تو هست را بگیر و دست از شماتت و قضاوت بردار. اگر خدایی نکرده کسی را برای کار اشتباهی شماتت کردی مطمئن باش که دیر یا زود خودت به آن کار اشتباه دچار خواهی شد.

گرگ پیر

وقتی به انجام کار اشتباهی عادت می‌کنیم آنگاه رفته رفته آن عادت و خصلت بد جزوی از وجودمان می‌شود تا جایی که دیگر جدا شدن از آن خلق و خوی بد ممکن نیست. اگر یک عمر دروغ گفتیم یا چشم چرانی و حسودی کردیم یا احساس خشم و نفرت را پرورش دادیم و بد زبانی و ابتزال را عادی شمردیم در نتیجه حتی اگر بخواهیم هم دیگر نمی‌توانیم ترکشان کنیم. آدم‌های زیادی را دیده ام که دوست ندارند دروغ بگویند ولی چون حسابی بدان عادت کرده اند باز دروغ می‌گویند هرچند که بعدش ناراحت یا سرخورده می‌شوند.

در جوانی جان گرگت را بگیر - وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

معصومیت از دست رفته

همین الان از یک آدم نسبتا خوب بپرسید که اگر یک جعبه سکه طلا به دست آورد چه می‌کند؟ معمولا می‌گویند که بخشی از آن را صرف کارهای خیریه و انسان دوستانه می‌کنند. در دنیای واقعی این آدم یک شبه ثروتمند نمی‌شود بلکه ممکن است در طول سالیان نه چندان دراز رفته رفته اموالش به اندازه‌ی همان یک جعبه سکه طلا شود. آنگاه می‌بینی که عمرا به این راحتی بذل و بخشش نمی‌کند. به همین شکل هیچ‌کس دوست ندارد دروغ بگوید یا نامردی کند ولی به مرور زمان و با حل شدن در داستان‌های زندگی بی آنکه متوجه تغییرات درونش شود٬ پس از سال‌ها به خود می‌نگرد و در می‌یابد که رفتارهایش دیگر مانند ده بیست سال پیش نیست.

پارادوکس

زندگی مجموعه ای از تضادهاست و این تضادها هستند که کمال می آفرینند. مردی که در برابر سخت ترین مشکلات زندگی خم به ابرو نمی آورد و در جای دیگر به راحتی اشک می‌ریزد٬ شکوهمند است. واقع گرایی و ایده آل گرایی٬ مهربانی و خشم و کلی تضاد دیگر وقتی یک‌جا جمع می‌شوند به کمال می‌رسند. همان اکسیژنی که مُمِد حیات سلول‌های بدن است همان اکسیژن موجب پیری انسان نیز می‌شود.

اگر فرصت شد راجب پاد ماده و انبساط دنیا و مسایلی از این دست خواهیم پرداخت.

تعصب خوب و بد

اکثر وقت‌ها تعصب و تحجر زوج جدا نشدنی هستند ولی برخی مواقع تعصب راهش را از تحجر جدا می‌کند. کسی حق ندارد به خانواده شما حرف نامربوطی بزند و نیز شما هم حق ندارید چشمتان را بر روی اشتباه خانواده‌تان ببندید. اگر دوست یا فامیل و آشنایان شما حقی را پایمال کردند یا مرتکب اشتباهی شدند این شما هستی که بیش از دیگران می‌بایست آنان را متوجه بدی‌شان بکنی. ولی اگر کسی به ناحق به حقوق نزدیکان شما تجاوز کرد آنگاه این شما هستی که باید از حقشان دفاع کنی. تعصبی که از سر عدالت باشد همچون شیرینی وفاداری و تعلق خاطر است ولی اگر کورکورانه باشد همنشین جهل و تحجر می‌گردد.

فن شریف

این دنیا نه غمش پابرجاست و نه شادی‌اش ماندگار است. اعتماد داشته باش که حتی شدیدترین ناراحتی‌ها روزی تمام می‌شوند. هر اتفاقی روزی گَرد فراموشی بر آن می‌نشیند و نیز هر کاری که انجام دهی بالاخره روزی محو خواهد شد. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. همه چیز فنا می‌شود به جز یک چیز که ما نفهمیدیم چی هست ولی خبر آن را از گذشتگان شنیده ایم.

عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف - چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

هنر زندگی

هیچ کس همه چیز را ندارد. هرچقدر هم که داشته باشی باز یک چیزی هست که نداشته باشی. تمام دنیا هم مال تو باشد باز روزی روزگاری اتفاقی تلخ یا غمی سوزنده بر دلت خواهد نشست. هنر زندگی٬ استفاده از حداقل ها برای تبدیل تهدیدها به فرصت است. اگر خوشگذراندن را بلد باشی آنگاه در اوج بی پولی یا ناراحتی و تنهایی هم می‌توانی خوش بگذرانی. برای رسیدن به این سطح باید اول نقاط ضعف و قوت خودت را بشناسی و در شرایط خاص به حداقل‌ها قناعت کنی و ذهن را از کلماتی چون نمی‌شود و نمی‌خواهم و نمی‌توانم خالی کنید. شکست خوردن و از دست دادن جزو اجزای جدایی ناپذیر زندگی هستند ولی هنر چگونه مواجه شدن با آنان از هنرهای هفتگانه نیز ارزشمندتر است.

خوشبختی

خوشبختی در رضایت داشتن از خود خودتان است. و برای رضایت داشتن از خود باید حسرتی وجود نداشته باشد. شاید تلاش بی وقفه راه خوبی برای حذف حسرت‌ها باشد. اگر کسی معنی جمله زیر را دریافت و آن را به کار بست بی شک نیکبخت خواهد بود.

برای دنیایت چنان تلاش کن که گویی تا ابد زنده خواهی ماند و برای آخرتت چنان سعی کن که گویی لحظه‌ای دیگر خواهی مرد!

هر آدم خوبی خوب نیست و هر آدم بدی بد نیست!

شاید با افرادی آشنا شده باشید که عمر خود را صرف فعالیت‌های خیرخواهانه می‌کنند و کلا در کار نیکی رساندن به دیگران هستند. یا آن‌هایی که حرف‌های قشنگی می‌زنند و کارهای خوبی انجام می‌دهند. این انسان‌ها گرچه ارزشمند هستند ولی لزوما در تمامی زمینه‌ها قابل اعتماد و اتکا نمی‌باشند. شاید و شاید همان آدم خیّر در جای دیگری شهوت ران یا منفعت طلب و حسود باشد. شخصیت های منفی ممکن است فعالیت های مثبتی نیز داشته باشند و برعکس شخصیت های مثبت شاید کارهای مخربی نیز انجام دهند. بدون شک قضاوت آدم‌ها نشدنی است ولی حواستان جمع باشد که اولا آدم ها را چند بعدی ببینید و دوما مطلق گرایی را کنار بگذارید.

این سو کشان سوی خوشان آن‌سو کشان با ناخوشان - یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب ها

در دل شر فرصت استعداد است

وقتی جنگ یا آشوب یا دعوایی شروع می‌شود٬ استعداد آدمیان شکوفا می‌شود. یکی در خونریزی نبوغش را خرج می‌کند و یکی در فداکاری شگفتی می آفریند. یکی سعی می‌کند بر آتش دعوا بنزین بریزد و دیگری برای صلح تلاش می‌کند. یکی در اوج سختی‌ها روحش را جلا می‌دهد و دیگری در چاه تباهی و تاریکی سقوط می‌کند.

یک شعر نه چندان با ربط:
میان دو کس جنگ چون آتش است - سخن‌ چین بدبخت هیزم کش است

عدالت در دشمنی

اگر کسی زد زیر گوشتان لطفا شما هم بزنید زیر گوش‌اش نه اینکه لت و پارش کنید. اگر کسی بدی شما را گفت٬ نباید برای تلافی هر تهمت دروغی به او بزنید. در دشمنی کردن انصاف داشته باشید. انصاف برتر از هر قانون و قائده‌ای در دنیاست. انصاف اوج خِرَد و انسانیت است.

گذشت

همه‌ی روابط فقط با گذشت کردن پایدار خواهند ماند. دو تا شریک اگر گذشت نداشته باشند دیر یا زود شراکت‌شان پایان می‌یابد. زن و شوهر هرچقدر هم که تفاهم داشته باشند باز بدون گذشت قادر به ادامه‌ی زندگی مشترک نخواهند بود. اگرچه درک و فهم و شعور و فداکاری و مهربانی و خیلی از خصلت‌های خوب دیگر در شراکت‌ها تاثیرگذار هستند ولی قدرتمندترین چیزی که انسان‌ها را کنار یکدیگر نگاه می‌دارد گذشت است.

مشو شیرین پرست اَر مِی پرستی

به زودی ....

توقع بی توقع

به زودی .....

معرفت در گرانیست به هرکس ندهند - پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند

علم مدیریت

تنها راه برای رام کردن یک نهنگ بزرگ در آب٬ ایجاد حس اعتماد و اطمینان است. پس برای رام کردن سخت ترین و منفی ترین آدم‌ها٬ پیش از انجام هر کاری باید اول اعتمادش را جلب کنید. پس از آنکه اعتماد نسبی ایجاد شد می‌بایست روی نقاط مثبت او دست بگذارید و تشویق‌اش کنید و از کنار اخلاق‌های بدش به آرامی بگذرید. در نهایت گوش‌های او پذیرای شنفتن حرف‌های شما می‌شود و آنگاه شاید بتوانید او را متوجه اشتباه‌اش سازید. با همین دست فرمان خواهید توانست یک مدیر موفق یا همکار و همسایه‌ای تاثیرگذار باشید.

تجربه مدیریت

مدیری که برای رسیدن به هدف اقدام به حذف یا نادیده گرفتن ساختارهای کارآمد می‌کند ممکن است در کوتاه مدت موفق باشد ولی برهم زدن ساختارها در دراز مدت زیان آور خواهد بود. مدیران هیئتی و مدیران جهادی معمولا در چارچوب کار نمی‌کنند.

مدینه فاضله و ایده آل گرایی

ایده آل گرایی تا جایی که آدمی را از واقعیت‌های پیرامون دور نسازد موجب رشد و پیشرفت است ولی داشتن زندگی بدون حاشیه در جامعه‌ای بی نقص با جنس آدم زمینی جور در نمی آید و با این دنیا سازگاری ندارد. اگر مدیر یک اداره و ساختمان هستی یا سرپرست یک خانواده و تیم ورزشی هستی بدان و آگاه باش که امکان برقراری نظم و عدالت صد درصدی وجود ندارد. همچنین تفکر و دلخواه تو نیز لزوما نسخه‌ای سودمند برای همگان نخواهد بود. ایده آل گرایی بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های موجود هم به خودتان ضربه می‌زند هم به جامعه پیرامون‌تان.

آرامش

به زودی ....

هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست - جز به خلوتگاه حق آرام نیست

هدف و مسیر یکی است

در واقع هدف همان مسیر زندگی و لحظه لحظه هایی است که می‌گذرد. برای طی کردن مسیر زندگی به بهانه نیاز داریم.

سرگرمی هدفمند

دوچرخه سواری که برای اهداف خیریه رکاب می‌زند یک قدم جلوتر از بقیه ورزشکاران است. جهانگردی که هدف اقتصادی یا اجتماعی یا حتی سیاسی و علمی برای سفرهایش دارد با توریست نظاره گر متفاوت است. هنرمندی که برای آگاهی مردم نقاشی می‌کشد و هر تفریحی که با هدفی توام و همراه شود بهتر از سرگرمی خشک و خالی است.

زرنگ یا شارلاتان

به زودی ....

سیب ممنوعه

هنگام ازدواج٬ کسی از شما تعهد کتبی نمی گیرد که وفادار باشید. چون جزو بدیهیات زندگی است. یا وقتی شراکت کاری می‌کنید واضح است که نباید کلک بزنید و بپیچونید. حالا تو بیا بگو زن دوم یا معشوقه داشتن مشکلی ندارد ولی مشکل دارد چون نقض تعهد اولیه شما هست. وقتی شریک داری که دیگر نمی‌توانی هر کار درستی را انجام بدهی چون ممکن است نقض تعهد‌ به شریک‌ات باشد. در کل هر کار خوبی که نقض کار خوب دیگری باشد مشکل دارد.

دو پرتگاه

هیچ آدمی روی زمین نیست که در مقابل پول یا شهوت باخت ندهد مگر اینکه یک انسان به تمام معنا باشد. فقط اندازه‌ی وسوسه‌هایشان با هم متفاوت است.

چه شکرهاست در این شهر که قانع شده‌اند - شاهبازان طریقت به مقام مگسی

غره نشو

اگر موفقیتی به دست آوردی همه اش را بر حسب تواناییت نگذار. قسمتی از آن سهم شرایط بوده است. همینطور اگر شکستی را تجربه کردی همه اش تقصیر تو نیست. کلا محیط و شرایط تاثیرگذار هستند ولی نه به اندازه‌ی خودت. اگر الان معتاد مافنگی نیستی٬ فقط و فقط هنر خودت نبوده بلکه چرخ فلک هم بر وفق مرادت جلو رفته است اگرچه که خودت نقش بسیار بیشتری در سرنوشت‌ات داشته ای.

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد - دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

مثلث ناامیدی

کلی کردن: تو هر کاری اشتباه می‌کنم. همیشگی کردن: همیشه گند می‌زنم. درونی سازی: من مقصر هستم.

اگر به فکرتان اجازه دهید که وارد این مثلث شود٬ بدانید و آگاه باشید که رنج بی‌پایانی خواهید کشید مگر آنکه جلوی خطاکاری مغزتان را بگیرید.

شانس و قسمت

درست است که شانس در خدمت ذهن آماده است و یا در دایره قسمت ما نقطه تسلمیم ولی رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش. قانون جذب٬ همان خواستن از ته قلب است. تا نگرید طفلک حلوا فروش - دیگ بخشایش کجا آید به جوش. ببخشید کمی قلنبه سلنبه شد.

قدرت شر و کیفیت نیک

به زودی ....

نیمه‌ی پر لیوان

فرض کنید امروز سر کار با فلان مدیر یا همکار جر و بحث‌تان شده و پس از یک روز کاری طولانی خسته و کوفته به منزل برگشته اید. اگر همسرتان سوال کند چه خبر؟ می‌گویید با فلانی بحثم شد یا کار خیلی زیاد بود. ولی هیچوقت با ذوق در مورد قدم‌هایی که برداشته‌اید یا نفسی که در طول روز کشیده‌اید چیزی نمی‌گویید. چرا؟ چون معمولا حواسمان به هیچکدام نیست و برایمان روزمره و تکراری هستند در صورتی که همین نفس کشیدن ساده آرزوی بسیاری از آدم‌هاست. وقتی به خانه بر می‌گردیم از این دو حال خارج نیست. ۱-عجب روز سخت و بدی بود. ۲-خدایا شکرت که هنوز توان سخت کار کردن و مواجهه با مشکلات را دارم. واقعیت عجیب زندگی این است که در هر جور شرایط بغرنج و بحرانی هم که باشیم باز برخورداری‌ها بیش از کمبودهاست ولی امان از دست ذهن بهانه جو.

اندازه آدم‌ها

کسی که با شکستن یک لیوان ناراحت می‌شود یا از کوره در می‌رود٬ اندازه‌اش همان لیوان است. کسی که با ماشین تصادف می‌کند و قاطی می‌کند اندازه‌اش همان آهن قراضه‌ی زیر پایش است. بزرگی روح و روان آدم‌ها به همین سادگی قابل تشخیص است.

آن یکی در پاکبازی جان بداد - وین یکی جان کند تا یک نان بداد

نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند

به زودی ....

تُپُل‌ ها

تا حالا از این آدم‌های تپل بانمک دیده اید که همه چی را به شوخی می گیرند و کلا گوله‌ی نمک هستند. نه آزارشان به کسی می‌رسد نه اهل دعوا هستند. بدترین اتفاقات و ناهنجاری‌های روزمره را به شوخی می‌گیرند. زندگی را آسان می‌گیرند و حضورشان مایه نشاط است (حالا اگر تپل هم نبود ایرادی ندارد). داشتن یکی دوتا دوست و همنشین بی خیال در کیفیت زندگی بسیار تاثیرگذار است.

گفت آسان گیر بر خود کارها از روی طبع - سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت کوش

هر گردی گردو نیست

به زودی ....

معیار دوست خوب

دوستی که شما را به انجام کارهای خوب تشویق کند و یا زمانی که با او می گذرانید را صرف کارهای نیک و تفکرات مثبت کند٬ این شخص ارزش دوستی دارد.

دوست داستان دار

اگر دوستی دارید که برای دیگران خالی بندی می‌کند بدون شک روزی به شما نیز دروغ خواهد گفت. اگر دوست‌تان حق دیگران را پایمال می‌کند مطمئن باشید یک روز در حق شما نیز همین‌ کار را خواهد کرد. هر خصلتی که داشته باشد به طور حتم شما را نیز از آن بهره‌مند خواهد کرد. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.

بهشت کجاست؟

پرده اول: همه‌ی ما لذت بردن را دوست داریم ولی هیچ لذتی خالص و بدون دنگ و فنگ نیست. حتی لذت بردن دایمی هم می‌تواند زیر دل آدم بزند. ولی همین که به سمت لذات روحی و روانی متمایل می‌شویم آنگاه طول عمر و شدت لذت نیز بیشتر می‌شود. از خوردن غذای خوشمزه و شکلات گرفته تا سفر رفتن و گردش و حتی ماساژ گرفتن و لب ساحل دراز کشیدن و غیره همگی فرح بخش هستند ولی طولانی که شوند خسته کننده می‌شوند.

پرده دوم: سختی‌ها گذراست. حتی اگر دست و پا هم بشکند باز یک روز سختی‌اش تمام می‌شود. ولی اگر پدر و مادر یا زن و فرزندت را از دست بدی غم آن همیشه خواهد ماند و فقط با گذشت زمان کمتر می‌شود ولی از بین نمی‌رود.

پرده سوم: کسی که شکلات خوشمزه‌ی خالص می‌خورد دیگر نمی‌تواند شکلات تقلبی و بی کیفیت بخورد. به همین شکل هیچ کس نمی تواند شور و شعف کوهنوردی که بالای قله‌ای مرتفع می ایستد را درک کند مگر خود تجربه‌اش نماید.

نتیجه: ( بهشت٬ عشقی است که تجربه‌اش نکردیم ولی فقدانش احساس می‌شود و دوری از او دلیل تمام غم‌ها و ناراحتی‌ها و اشتباهات زندگیست. و تا به آن نرسیم آرام نخواهیم گرفت و لذت بی منتها را تجربه نخواهیم کرد. ) عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید - ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

دنیا شوخی ندارد

لحظه به لحظه‌ی زندگی انتخاب است و اگر درست انتخاب نکنیم ممکن است سالیان سال درگیرش شویم. یک سرمایه گذاری اشتباه یا انتخاب همسری ناسازگار یا حتی دوستی و دشمنی با برخی آدم‌ها می‌تواند سال‌های زیادی از زندگی را درگیر خود کند. و برعکس آن انتخابی درست و خردمندانه نوید آینده ای شیرین در زندگی خواهد بود. گفتن اینکه: حالا این یکبار ایرادی ندارد یا همین یکدفعه و ... شوخی شوخی آدم به فنا می‌رود. به قول معروف: یک قدم غافل شدم یک عمر راهم دور شد.

تعویض یا تعمیر

وقتی همسایه‌ای مخل آرامش است. وقتی رفتار همکارتان آزاردهنده است. وقتی همسرتان شما را درک نمی‌کند و بسیاری از موارد مشابه دیگر. راه چاره چیست؟ از همسرتان جدا می‌شوید یا می‌مانید و برای بهبود آن تلاش می‌کنید؟

بدون عنوان

روزی چند کیلومتر پیاده روی٬ ضامن سلامتی جسم و از آن مهمتر روح آدم است. خوردن غذای خوب در کنار خواب با کیفیت و تحرک بدنی روزانه و نیک اندیشی همگی با هم زندگی خوبی را فراهم می‌سازند.

هنر شوخی کردن

شوخ طبعی شیرین و پسندیده است. موضوع و زمان و مکان شوخی کردن بسیار مهم هستند و هر کس بداند کی کجا و چگونه شوخی کند بی شک عاقل است.

انسانِ عجول

عجله کار شیطونه. ولی نه انگار عجله کار آدم‌هاست. آورده‌اند که عجله در هیچ کاری جایز نیست به جز کار خیر. ولی به نظرم حتی در کار خیر هم عجله نکنید چه برسد به کارهای دیگر. همیشه وقت کافی برای سنجیدن تمامی جوانب امر بگذارید.

غلبه بر خشم

خشم کنترل نشده می‌تواند منجر به اتفاقات بسیار ناگواری شود. و تنها راه غلبه بر آن پرهیز از تصمیم‌های ناگهانی است. هرگاه که از خشم جوش آوردیم بهتر است قبل از آنکه حرفی بزنیم یا مشتی حواله دهیم کمی صبر کنیم و این قانون صبرِ پس از خشم را همیشه و همه جا اجرا کنیم تا به درد پشیمانی بعد از آن دچار نشویم.

محیط کار

رفت و آمد خانوادگی با همکار ممنوع. غیبت ممنوع. دخالت دادن تمایلات شخصی در روابط کاری ممنوع. اینکه همکار شما چه جور آدمیست مهم نیست و فقط مهم این است که کارش را به درستی انجام دهد. گوش دادن یا اهمیت دادن به حاشیه‌ سازی‌ها ممنوع. فقط و فقط کارتان را انجام دهید و به حرف این و آن هیچ کاری نداشته باشید. تبدیل به آب راکد نشده و پویا باشید. تشنه‌ی یادگیری باشید.



ادامه دارد . . . .

دانایی
دانایی




اندیشیدنهنر زندگیتجربه زندگی
Nicoukalam
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید