زندگی در این شرایط اقتصادی به اندازهی کافی سخت و دشوار است و آدم بزرگهایش نیز در تامین خوراک و پوشاک و مسکن وا مانده اند دیگر چه برسد به کودکان و افراد کم توان!
رهاورد کرونا برای بسیاری از خانوادههای ایرانی چیزی بیش از داغ عزیزان بوده و فراتر از عزاداری و گریه و زاری میباشد. وقتی سرپرست خانواده آن هم در این شرایط سخت و بغرنج اقتصادی فوت میکند آنگاه چه بر سر همسر و فرزندانش می آید؟ کسانی که تا دیروز با تمام کم و کاستیها آبرومندانه زندگی میکردند٬ حال چگونه با سیلی سهمگین اقتصادی صورت خود را سرخ نگه دارند؟
در این دوران نابسامان اقتصادی٬ پیدا کردن کار برای افراد با تجربه نیز چندان راحت نیست دیگر چه برسد به کودکی که تا دیروز زیر سایه پدر مشغول درس خواندن بوده و یا مادری که بی خبر از هیاهوی شهر هِرت٬ تنها به آشپزی و رُفت و روب خانه مشغول بوده است. حتی فکر کردن به آخر و عاقبت چنین معضلی دهشتناک خواهد بود.
یا باید نشست و دست روی دست گذاشت و مثل خیلیها با بد و بیراه گفتن به مسئولین٬ سر و ته قضیه را هم آورد و یا باید هر کس به اندازه ظرفیتی که دارد آستینها را بالا زده و کاری انجام دهد. از قدیم گفته اند که یک دست صدا ندارد. اگر اکثریت جامعه نسبت به اوضاع و احوال اطرافیان بی تفاوت نباشند و حساسیت به خرج دهند آنگاه هم از درد و رنج جامعه کاسته میشود و هم جلوی گسترش بی نظمی و ناهنجاری گرفته میشود.
حفظ آبروی انسانها و پرهیز از خودنمایی و کمک بدون توقع داشتن٬ سه شرط اولیه و اساسی برای انجام هر کار خیری هستند. به همین سبب داشتن خلاقیت در کمک به دیگران نه تنها پسندیده است بلکه به بزرگ شدن خود آدم نیز کمک میکند. و نیز هر کمکی ولو اندک هم که باشد٬ مفید و نیکو خواهد بود.
( اگر روش نوین یا پسندیدهای برای کمک به دیگران بلد هستید در زیر این مطلب بیان کنید. )
به قول نویسندهی شازده کوچولو٬ جناب آنتوان دوسنت اگزوپری در کتاب زمین آدمها (یا شاید هم کتاب پرواز شبانه بود) که میگوید: انسانها به همان اندازه که احساس مسئولیت میکنند٬ در زندگی آزاد هستند.
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای
شبی دود خلق آتشی برفروخت **** شنیدم که بغداد نیمی بسوخت
یکی شکر گفت اندران خاک و دود **** که دکان ما را گزندی نبود
جهاندیدهای گفتش ای بوالهوس **** تو را خود غم خویشتن بود و بس؟ !!!!