مقایسه ها و انتظارات بیجا باعث میشه یه سری آدما از مسیر طبیعیِ تکامل خودشون فرار کنن.
اینکه می بینیم امروز خیلی ها عشق و شوق یک شبه پولدار شدن و رسیدن به سقف ساختمون موفقیت رو دارن، از همین موضوع نشأت می گیره.
نمیدونم تاثیر چی بود و از کجا اومد، ولی چیزی که میدونم اینه که این سطح از انتظار اشتباهه! یک درخت با دوبرابر کود و آب دادن، دوبرابر زودتر رشد نمیکنه یا 9 تا خانم نمیتونن تو 1 ماه، یک نوزاد بدنیا بیارن!
هرچیزی زمان و مسیر طبیعی خودش رو می طلبه. توی کار، توی بیزینس، توی مسیر پیشرفت شغلی، قانون همینه.
اگر برای رسیدن به پله های بالاتر صبر نداری، من نمیتونم آینده روشنی رو برات متصور باشم. اینکه انتظار داری 5 ماه بعد شروع کارت، به عنوان یک متخصص شناخته بشی و پروژه های بزرگ رو بگیری، انتظار عاقلانه ای نیست.
باز هم برای مثال از نیمای فریلنسر استفاده می کنم. این آقا نیما 5 6 ساله که داره کار سئو میکنه ولی 80% پیشرفتش مربوط به سال آخر فعالیتشه. چرا؟ چون مسیرش به نقطه سوددهی رسیده.
نیمای داستان ما از روز اول دنبال درآمد زیاد بود، ولی انتظارش رو نداشت! گرچه آدم صبوری نیست ولی استثنأ تو این یک مورد صبر داشت.
من صبر کردم، تجربه کسب کردم، ارتباط گرفتم، یاد گرفتم و در نهایت باز صبر کردم. این شد که الان اینجایی که هستم، ایستادم.
اگر از روز اول دنبال پروژه بزرگ می رفتم، شاید یکی دوماه درآمدم خیلی زیاد می بود ولی قطعا ماه سوم که کارفرما می دید هیچ نتیجه و بازخوردی نگرفته، پروژه رو قطع می کرد و اعتبار کاری من زیر سوال می رفت. اعتباری که تازه داشته جون می گرفته و من با عجول بودن خودم، تبر به ریشه اش زدم.
اما الان، بعد 5 6 سال کار، خیلی راحت و با اعتماد بنفس میتونم پروژه بزرگ بگیرم. میتونم انتظار درآمدهای بیشتری داشته باشم. حتی اگر شکست هم بخورم، نهایتا یکی از شاخه های درخت اعتبارم رو شکستم، نه اینکه کل ریشه رو قطع کنم.
پس صبر داشته باشیم و مسیر تکاملی خودمون رو طی کنیم. بذاریم به قول دوست وایرال اینستاگرامیمون، کاااااار تمیز دربیاد :)
* برای خوندن همه نیـمانُتها >>> اینجا بزن (اگر خوندی و حال کردی، دنبالم کن.)