فریلنسری برای خودش دنیاییه! دنیایی پر از رمز و راز با یک مسیر و جاده مه آلود و تاریک و خوف...
توصیف ادبی رو بیخیال، فریلنسری یهجور بیزینسه. فکر نکن الان که نشستی کنج خونه و لپ تاپ رو گذاشتی رو پاهات و داری کارت رو انجام میدی، راهت درسته و قراره با همین فرمون بری. نه عزیز من!
فریلنسری یعنی یک کسب و کار همه جانبه. تو به تنهایی هم باید بخش پروداکت یا محصول رو هندل کنی، هم باید بخش فروش و بازاریابی رو هندل کنی و هم بخش پشتیبانی و CRM.
سخت شد نه؟
نه، اونقدرا هم سخت نیست، نمی خوام بترسونمتون. هرچی باشه اسکِیل یا مقیاس کار کوچیکه و در حد یک نفره، ولی نباید این موضوع مهم رو فراموش کنی که تو علاوه بر انجام دادن کارهای تخصصیات، وظایف دیگهای هم داری.
خودم رو مثال میزنم. اگر تخصص منِ نیما حسن زاده CRO و بهینهسازی نرخ تبدیله و دارم تو این حوزه خدمات میدم، نباید فکر کنم که وظیفه من فقط بهینهسازی نرخ تبدیل سایتهای مشتریه و بس!
نههه! داستان خیلی فراتره. من باید بتونم بازاریابی کنم، مشتری جذب کنم، به مشتری خدمات خودم رو بفروشم، مذاکرات رو به سرانجام برسونم، باید مشتری ناراضی رو حواسم بهش باشه و و و ...
وقتی بتونم فریلنسری رو در چنین شکل و شمایلی انجام بدم، اون موقع میتونم انتظار درآمد خوب و وضعیت شغلی خوب رو داشته باشم.
با فریلنسر یک جانبه بودن، به جایی نمیشه رسید. حداقل من که ندیدم!
بنابراین دوستانه بهت بگم که در کنار ارتقا و رشد مهارتهای سخت (Hard Skill) موردنیاز تو حوزه تخصص خودت، حتما حواست به مهارتهای نرم (Soft Skill) هم باشه. (اگه نمیدونی این دوتا اصطلاح چیه که برو سرچ کن لطفا!)
یادت نره تو سبک زندگی فریلنسری کارت خیلی سختتر از کارمندیه. خیلی هوا بَرِت نداره :))
- منبع الهام: لایو پیج اینستاگرامی لینیفای
* برای خوندن همه نیـمانُتها >>> اینجا بزن (اگر خوندی و حال کردی، دنبالم کن.)