nikaaaawn
nikaaaawn
خواندن ۱۶ دقیقه·۴ سال پیش

قسمت سوم - مصاحبه با آدولف هیتلر

نیکان حیدری و آدولف هیتلر
نیکان حیدری و آدولف هیتلر

دو قسمت قبلی با باب مارلی و توماس ادیسون مصاحبه کردم.

این قسمت تصمیم گرفتم آدولف هیتلر رو پای میز بنشونم.

نیازی به گفتن نیست ولی میگم. این مصاحبه کاملاً خیالی است، کاملاً زاییده ذهن من بر اساس اطلاعاتیه که از هیتلر دارم.

برو بریم

+سلام آدولف

-سلام نیکان

+آدولف هیتلر. رایش سوم، شروع‌کننده‌ی جنگ‌جهانی دوم که منجر به مرگ 70 تا 85 میلیون آدم شد. متهم به جنایات جنگی بسیار زیاد. یکم خودت اضافه کن بهش

-اینجوری که تو داری پیش میری احتمالاً فرصت صحبت برام نمیمونه. پس تو سال 2020 اینجوری در موردم فکر می‌کنند؟

+همه نه. شاید باورت نشه ولی خیلی‌ها دوستت دارن. به اونجا هم میرسیم.

-کِی؟

+به وقتش. الان بیا یذره درمورد خودت حرف بزنیم. یجوری جواب دادی انگار به تعریفات موجود معترض بودی. تو رایش سوم نبودی؟

-قطعاً بودم. فروهر، رایش سوم، صدراعظم و رییس جمهور آلمان نازی، آدولف هیتلر.

+خوب پس مشکل کجاست.

-مشکل اینجاست که دنیای الان، دنیاییه که دشمن من توش پیروز شده. نزدیک 85 سال گذشته و قطعاً متفقین تونستن تو این همه مدت ذهن تمام بشریت رو شست‌و‌شو بدن.

+یعنی می‌خوای بگی تو شروع‌کننده‌ی جنگ‌جهانی دوم نبودی؟ تو یهودی‌ها رو قتل‌عام نکردی؟ تو اردوگاه کار اجباری نداشتی؟ تو ...

-واسا، واسا! من تمام این‌کار ها رو کردم. ولی من یه سوال دارم. یکی از بزرگ‌ترین دشمنان من استالین بود. یکی از قدرتمند‌ترین اضلاع مثلث متفقین. میشناختیش؟ می‌دونی چه جلادی بود؟

+مسلماً می‌شناسمش. سبیل پر، ابهت زیاد، کمونیست، دیکتاتوری بیش‌از‌حد. شوروی ترسناک! اولش هم که متحدت بود.

-قبل از ادامه، اونجا که گفتی سبیلش پر بود. داشتی به من تیکه مینداختی؟

+نه سلطان. چه فازیه؟ شما با همون دو بند انگشت سبیل یه کاری با دنیا کردی که ما فهمیدیم به سبیل نیست.

-به چیه؟

+به جیگر. میشه برگردیم سر بحث. استالین، متحدت.

-آره داشتم میگفتم. یعنی شما میخواین بگین استالین خوب بود و من بد بودم.

+من همچین حرفی نزدم. فقط خودت ببین چقدر سم بودی که آمریکا و شوروی باهم متحد شدن تا تو رو نابود کنن!

-چون هدفم چیزی بود که به ضرر جفتشون بود. اونا می‌خواستن دنیا رو تقسیم کنن. همون‌طور که بعد از جنگ هم اینکار رو کردن. بلوک شرق و بلوک غرب. من برعکس می‌خواستم دنیا رو یکی کنم.

+یکی شدن زیر پرچم رایش؟ پرچم قرمز با صلیب شکسته؟ این می‌تونست بدتری کابوس تاریخ بشریت باشه!

-زندگی با اوج تکنولوژی بد بود؟ زندگی در اوج رفاه؟ من اقتصاد فلج آلمان بعد از جنگ‌جهانی اول رو جوری احیا کردم که بیا و ببین.

+اون که کلاً انگار خصلت آلمانی‌ها است. چون همین الانم بعد از جنگ‌جهانی دوم آلمان تونسته خودش رو به یکی از خفن‌ترین اقتصادهای دنیا تبدیل کنه

-خودت داری حرف خودت رو نقض می‌کنی.

+آخه داری چرت‌و‌پرت میگی. اینکه بریزی کل دنیا رو به زور بخوای بگیری. بعد نژاد‌های مختلف رو قتل‌عام کنی، تجاوز کنی، خرابی بار بیاری، به‌خاطر اینکه همون کشورهایی که نابود کردی رو آباد کنی، مسخره نیست به‌نظر خودت؟

-بعد از جنگ‌جهانی دوم هیچ جنگ دیگه‌ای تو دنیا نبود؟ مخصوصاً تو خاورمیانه خودتون؟

+بیشتر از چیزی که بشه شمرد، جنگ ریز و درشت بود تو این خراب‌شده. بدترینشم ایران و عراق. واسه ما البته، اگر از یه سوریه‌ای یا حتی عراقی بپرسی ممکنه بگه داعش.

-هدف بلندمدت اون جنگ و خونریزی، تجاوز و نسل‌کشی جلوگیری از همین جنگ‌ها نه فقط تو خاورمیانه، بلکه تو تمام دنیا بود. حکومت آریایی‌ها به دنیا، که اتفاقا حقشونه. واسه شما که بد نمیشد اصلاً. عالی هم میشد.

+آره خب. ما آریایی هستیم و اتفاقاً تو هم رابطه خوبی با رضاشاه داشتی. البته خوب الان همه معتقدیم که رضاشاه با وجود بی‌طرفی، یه نیمچه تمایلی به آلمان نازی داشت و همین باعث شد که متفقین بیچارش کنن. البته خوب اگر تو یکسری اضافه‌کاری نداشتی و با سیاست‌ بیشتری به مسیرت ادامه میدادی، داستان دنیا فرق می‌کرد و نه فقط ایران

-افسوس

+دلیل اصلی شکستت رو چی میدونی؟

-بی‌لیاقتی و ترس افسران ارتشم

+یعنی یک درصد هم احتمال نمیدی که سیاست‌های غلط خودت باعث شکست شد؟

-نه، به‌هیچ‌وجه

+میگن اواخر عمرت رد داده بودی همین بود دیگه. دری وری میگی. بریم یه آنتراک و بیایم.

-بریم. آبجو باواریایی داری؟

+نه بابا. اگرم گیر بیاد خدا تومنه. بعضی‌وقت‌ها فکر می‌کنم که کاش برنده میشدی

-دیدی گفتم؟

+حالا دور ور ندار. بریم آنتراک

+آدولف، یکم بریم تو زندگی شخصیت تا برسیم به اینکه چی شد اصن هوس فتح دنیا رو کردی و تا حد زیادی اینکار رو انجام دادی

-من اتریش به دنیا اومدم. تو یه خانواده‌ی کاملاً معمولی و حتی رو به پایین.

+خوب پس چرا انقدر سنگ آلمان رو به سینه زدی؟

-اولاً که همون اوایل بچگی به آلمان مهاجرت کردیم. دوماً که نژاد اتریشی‌ها ژرمن است و معتقدم اتریش باید جزو اراضی آلمان باشد.

+سوماً نداره؟

-یادم نمیاد اگر داشته باشه. من به‌عنوان سرباز تو جنگ‌جهانی اول جنگیدم. بهتره بگم که غوغا کردم. کلی مدال و تقدیر گرفتم، اما خوب چون رسماً ملیت آلمانی نداشتم، درجه‌م از سرجوخگی بالاتر نرفت.

+سرجوخه؟ درجه‌ت از منم پایین‌تر بود. من گروهبان یکمم.

_همون سرجوخه تو خودش میدید چندسال بعد جنگ‌جهانی راه انداخت. تو خودت می‌بینی بین دو تا محل دعوا راه بندازی سرگروهبان؟

+ادامه بده آقا. حاشیه نرو

-خلاصه که همون‌طور که خیلی خوب تو جنگ خدمت می‌کردم. حکومت تو آلمان عوض شد و دولتمردان تسلیم شدن و جنگ به‌پایان رسید. ما اصلاً تو کَتِمون نمی‌رفت که این موضوع رو قبول کنیم؛ اما خوب چاره‌ای هم نبود، سرجوخه‌‌ای بیش نبودم.

+دوست داشتی سرگروهبان بودی؟

-نزار دوباره خرابت کنم.

+باشه ادامه بده

-تو همین گیرو دار بود که حوالی سال 1920 با حزب نازی آشنا شدم و جزوشون شدم. حزبی که خیلی مثل من فکر می‌کردن و مثل من از انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و یهودی‌ها و کمونیست‌ها متنفر بودن.

+واسه همین یک سال بعد رییس حزب شدی؟

-به این سادگی هم نبود ولی خوب من کارم رو بلد بودم. حتی به 5 سال حبس هم محکوم شدم، اما فقط 6 ماه زندان بودم.

+از حبست بگو. جالبه

-قرار بود قسمتی از آلمان به‌خاطر پرداخت نشدن غرامت جنگی، به‌خاک فرانسه اضافه بشه. جالب اینه که مردم اون منطقه خیلی هم از این موضوع راضی بودن و خودشون داشتن مقدمات رو فراهم می‌کردن، اما خوب ما به‌عنوان ملی‌گرایانی که این حرف‌ها حالیمون نیست، شر درست و درمونی درست کردیم.

+بعد رفتی زندان؟

-شش ماه. حکمم 5 سال بود ولی شش ماه حبس کشیدم و با عفو مشروط آزاد شدم. تو این مدتی که زندان بودم تونستم کتابم رو بنویسم. کتاب نبرد من. فکر می‌کنم کتاب خیلی معروفی باشه هنوز هم.

+بیشتر به‌خاطر اینکه نوشته آدولف هیتلر هست معروفه. وگرنه نه اینکه اثر ادبی بی‌انقضایی باشه.

-بازم جذابه

+بعد از حبس چی شد؟

-تمام تلاشم رو برای تک حزبی کردن آلمان کردم و بالاخره هم موفق شدم. وقتی نازی‌ها اکثریت مجلس رو دست گرفتن، رییس جمهور رو هم متقاعد کردم که من رو به‌عنوان صدراعظم انتخاب کنه.

+یواش یواش کمونیست‌ها و بقیه احزاب رو هم از بین بردی.

-هدفم همین بود. اینجوری کسی نمی‌تونست مانع رسیدنم به اهدافی که تو سر داشتم بشه. چندسال بعد هم رییس‌جمهور مرد و من رسماً همه‌کاره آلمان شدم.

+قبل از شروع جنگ هم کلی کار کردی.

-اتریش رو به آلمان برگردوندم. بدون هیچ خونریزی و با برگزاری رفراندوم. مردم اتریش از خداشون بود که برگردن به اراضی آلمان. چون خودشون هم نژاد ژرمن بودند.

+آنشلوس

-آره، آنشلوس آلمانیه، معنی پیوست رو میده. به اون رفراندوم آنشلوس میگفتن، یکی از خوش‌شانسی‌های اون موقع این بود که فرانسه و انگلیس و شوروی زیاد کاری به این موضوع نداشتن. به‌هر‌حال من مملکتی رو اداره می‌کردم که مجبور بود زیر یوغ این ابرقدرت‌ها نفس بکشه. ولی خوب غرور آلمانی من اجازه نمیداد این موضوع رو قبول کنم.

+خیلی سیاستی کار رو پیش بردی. حداقل اوایل کار

-میگم که مجبور بودم. بعد از جنگ‌جهانی اول یک معاهده با نام ورسای بین طرفین امضا شد که براساس اون آلمان بیشتری فشارها رو متحمل میشد. یکی از بندها محدودیت شدید نیروی نظامی آلمان بود. باید برای رفع این محدودیت‌ها سیاستی برخورد می‌کردم. چاره‌ی دیگه‌ای نداشتم.

+بیشتر توضیح بده. چیکارا کرد؟

-باورت میشه هم با لهستان، هم با شوروی و هم با انگلستان رابطه خوب و دوستانه داشتم؟

+آره، چون من میدونم که تو میدونی دیگه. فکر کردی واقعاً هیتلری؟

-بزرگ‌ترین دروغی که تو جامعه‌جهانی مطرح کردم، طرح خلع‌سلاح جهانی بود. درحالی که خودم داشتم ارتش آلمان رو بازسازی می‌کردم. حمایت شوروی رو می‌خواستم برای نابودی و فتح لهستان. با انگلیس هماهنگ شدم و قرارداد نظامی در حوزه نیروی دریایی امضا کردیم. قراردادی که صدای کل دنیا رو درآورد؛

+خیلی وزه‌ای.

-بزار حالا بقیشو بگم. وقتی همه دنیا شاکی شدن برگشتم گفتم من دنبال صلح برای تمام دنیام. همه اسلحه‌شون رو بزارن کنار منم همه‌چی رو نابود می‌کنم. از طرف دیگه با لهستانی‌ها هم مخفیانه مذاکره کردم و ارتش آلمان رو به 600 هزار نفر رسوندم.

+بعد زدی همون لهستان رو با خاک یکسان کردی؟

-یذره مقدمه داشت قبلش

+چه مقدمه‌ای؟

-یه پیمانی منتشر کردم با نام پیمان ضدکمونیسم. ژاپن و ایتالیا اومدن تو تیمم. بعدش همزمان با شوروی معاهده عدم جنگیدن بستم و بعدش به لهستان حمله کردم. من از غرب حمله کردم و 17 روز بعد نیروهای استالین از شرق لهستان رو با خاک یکسان کردن.

+جنگ شروع شد؟

-اشکال نداره یه آنتراک بریم بعد بیایم؟

+نه، بریم.

+داشتی می‌گفتی به لهستان حمله کردی و جنگ شروع شد. اصلاً چرا انقدر می‌خواستی لهستان رو فتح کنی؟

-میدونی بحرین برای ایران بود؟ میدونی چقدر ایرانی‌ها همیشه با حسرت درمورد این موضوع حرف میزنن و اگر قدرتش رو داشتن بحرین رو پس می‌گرفتن؟

+لهستان برای آلمان بود؟

-بیشترش و بعد از جنگ‌جهانی اول یکدفعه یک کشور الکی به اسم لهستان ظهور کرد.

+که نقطه شروع خونین‌ترین جنگ تاریخ بشر بود.

-انگلستان و فرانسه مسئول دفاع از لهستان بودن و بعد از فتح خاک این کشور شروع به حمله به آلمان کردن. چیزی که نمی‌دونستن این بود که ارتش آلمان خیلی قوی‌تر از چیزی که فکرش رو هم بکنن شده. زمینی و هوایی حمله رو شروع کردیم و بعد از فتح کشورهای اسکاندیناوی مثل نروژ فرانسه رو گرفتیم!

+عکست رو پای ایفل گذاشتم تو متن

-بزرگ‌ترین پیروزی آلمان نازی فتح فرانسه قدرتمند درعرض 1 ماه بود. کل دنیا رو ترس گرفت و تازه فهمیدن که آدولف اومده.

+غرور گرفتت؟

-تو جای من بودی مغرور نمیشدی؟

+نه اگه قرار بود بلایی که سر تو اومد سر منم بیاد.

+اروپا رو گرفتم. کل جزیره انگلیس رو محاصره کردم و نبرد هوایی تو خونین‌ترین حالت بین نیروی هوایی رایش و ملکه در جریان بود.

-در همین حین شمال آفریقا و جاهای دیگری که متحدانم حضور داشتند رو تقویت کردم و طی یک اقدام پیش‌دستانه در سال 1941 زدم به خاک شوروی

+گور خودت رو کندی

-آره یجورایی ولی خوب اگر من حمله نمی‌کردم اونا حمله می‌کردن. گرچه آخر سر هم اومدن برلین رو با خاک یکسان کردن.

+خلاصش کن وقت زیاد نداریم.

-حتی بعد از اینکه حمله کردم به شوروی هم اوضاع خوب پیش میرفت. شوروی وسعت خیلی زیادی داشت و ارتش من هم تونست بخش زیادی از این کشور رو تصرف کنه.

+نکاتی که منجر به شکستت شدن.

-سرمای روسیه، ضعیف بودن متحدانم، اتحاد انگلستان و شوروی فقط و فقط برای سرنگونی من. اتفاقا آذوقه و مهمات رو انگلستان از ایران برای شوروی میفرستاد. و البته احتمالاً مهم‌تر از همه، ورود آمریکا به جنگ.

+فکر می‌کنم مورد آخر اصلی‌ترینش بود.

-قطعاً خیلی مهم بود. آمریکا از جبهه غربی اومد و خورد و خورد همه استحکامات ما رو نابود کرد. البته به کمک متحدانش. نکته غیرمنصفانه در مورد آمریکا این بود که خودش کیلومترها از جنگ دور بود و مسلماً حضور در جنگ براش راحت‌تر بود وقتی خونش هیچ آسیبی نمیدید.

+ژاپن چی؟

-ژاپن آمریکا رو اذیت می‌کرد. خیلی هم اذیت می‌کرد، ولی در مقایسه با اروپا که با خاک یکسان شده بود ...

+آخرش چی شد؟

-سرمای روسیه ارتشم رو زمین‌گیر کرد. نیروهای شوروی که تو جبهه شرقی با ژاپن می‌جنگیدن، خیالشون راحت شد که ژاپن درگیر آمریکاست و همه به استالینگراد برگشتن. ارتشم رو محاصره کردن و بعد از چندوقت تمام سران ریز و درشت ارتشم تسلیم شدن.

+شکست خوردی؟

-شکست خوردنم شروع شد. نیروهای شوروی از شرق خودشون رو به برلین رسوندن و از غرب هم آمریکا و انگلیس و کانادا و ... تو عملیاتی با نام D-day ریختن تو ساحل نورماندی. عملاً کار آلمان نازی تموم شد.

+جنگ‌جهانی دوم با اون همه خرابی و تلفات جانی و مالی تموم شد. چیزی که تو شروعش کرده بودی

-آره. ولی بقیه هم به‌اندازه من خون ریختن. اون‌ها هم مقصرند.

+بخش آخر چندتا سوال رو جواب میدی. بعد از آنتراک

-اوکی

+دیشب تو پیج اینستاگرامم گفتم اگر کسی سوالی داره ازت بپرسه. آماده‌ای؟

-همیشه آماده بودم

+خودکشی کار سوسولا بود مَرد. سوال نبود تیکه بود.

- فکر کنم بشه به من چنین انگی زد. کل دنیا رو گرفتم. شکست خوردم و تصمیم گرفتم با عشقم خودکشی کنم. اگر زنده میموندم بدتر از اتفاقی که برای موسلینی افتاد برای من هم میفتاد.

+روایاتی هست که زنده‌ای.

-روایات میگفتن که اونموقع فرار کردم آرژانتین. حتی اگر هم روایات درست باشند، تا الان دیگه مردم. خیلی گذشته. میگن یک نقشه از کلیسای واتیکان داشتم و رفتم دنبال گنج.

+توپاک و مایکل جکسون هم پیش تو زندن؟

-خیر

+تو بچگیت بهت تجاوز شده بود آخه آدولف؟ منظورش این بود که چه مرگت بود که همه رو به کشتن دادی.

-در مورد دلایل جنگام که کم و بیش گفتم. اما در مورد بچگیام باید بگم نمیدونم. فقط میدونم روزگار خیلی سختی رو هم گذروندم. کف‌خوابی، تحقیر، مرگ عزیزانم و ...

+چرا سبیل رو با فرق بغل میذاشتی؟

-چارلی چاپلین هم سبیلش اینجوری بود، چرا کسی به اون هی گیر نمیده؟

+شاید چون تمام هدف چارلی خندوندن مردم بود و هدف تو کشورگشایی. کاری به هدف والات ندارم. به‌هر‌حال نتیجه‌ای که از کارت باقی مونده اینه.

-شاید.

+چرا یهودیا رو میکشتی؟

-از همون اولش هم نژادپرست بودم. نژاد آریایی، نژاد برتر. دلیل بدبختی آلمان رو یهودی‌ها و کمونیست‌ها می‌دونستم. آوارشون کردم. سوزوندمشون. تو اردوگاه‌های کار اجباری بیچارشون کردم.

+افتخار می‌کنی به این داستان؟

-من طبق اعتقاداتم عمل کردم. ادا درنیوردم.

+با مسلمون‌ها هم خوب بودی.

-رفتم فلسطین و با رهبر اونموقع اون‌ها حرف زدم. بعد از اون فشار رو یهودی‌ها چندین برابر کردم. در عوض اون‌ها هم تو جنگ‌های بالکانی کمکم کردند.

+از اسرائیل چیزی میدونی؟ یه نقل‌قول بهت منصوب شده که میگه میتونستم تمام یهودی‌ها رو بکشم، ولی تعدادی رو زنده نگه می‌دارم که بدونید حق با من بود! یعنی با تو، با هیتلر

-میتونه برای من باشه، ولی بعید میدونم. جمله قشنگیه

+حق با تو بود؟

-تمام چیزی که دنیای امروز داره میبینه چیزیه که متفقین می‌خواستن ببینه. اگر برید کمی اینور و اونور مطالعه کنید می‌بینید که افراد بزرگی این حرف رو زدن. قدرت رسانه رو نباید دست کم گرفت.

+تو هم همچین آدم کاملی نبودی. به‌هرحال قتل‌عام‌ها، اردوگاه‌های کار اجباری. استفاده از بچه‌های به‌جای موش آزمایشگاهی. یهودی‌ها، معلول‌ها، ناتوان‌ها

-آره، به‌هرحال منم دیکتاتور بودم که شاید هدف بلند‌مدتم خیر بود. باید یکسری آدم قربانی میشدن.

+سوال بعدی. چی شد که از شوروی شکست خوردی؟

-خیلی دلایل. گفتم قبل‌تر. سرمای روسیه، اتحاد انگلیس و شوروی و انتقال مهمات و آذوقه از ایران به جنوب روسیه و از همه مهم‌تر ورود آمریکا به میدون جنگ. عوامل دیگه‌ای هم بودن، مثل خیانت سران ارتش، از بین رفتن منابع و ...

+خودم هم یک سوال دارم. موافقی که قدرت سخنوریت خیلی تاثیر داشت روی هیتلر شدنت؟

-اصلی‌ترین دلیل موفقیتم همین بود. یه جا گفته بودم که تاریخ با منطق و استدلال تغییر نمیکنه، با تهییج مردم تغییر میکنه. تهییج مردم با سخنرانی‌های آتشین. سخنرانی میکردم 700 هزار نفر سیخ وامیسادن. جدا از دیکتاتوریم، محبوب بودم. حداقل سال‌های اولیه روی کار اومدنم.

+یکی هم گفته عاشقتم. کم نیستن دوستدارانت. مخصوصاً این روزا با دیدن نشانه‌های نظم‌نوین‌جهانی.

-دختره؟

+نه، یه پسره که 190 قد داره، 130 کیلو وزن و کل هیکلشم پشم داره.

-ازش تشکر می‌کنم. خدا رو شکر به‌خاطر کرونا نمی‌تونم حتی بغلش کنم.

+خیلی دوست داشتم بیشتر باهم حرف بزنیم و بریم تو موضوعاتی مثل اِس اِس و هیملر و جنایات جنگیت و اینا.

-برای همشون جواب داشتم.

+به‌هر‌حال وقت نبود. مرسی که این مصاحبه رو خوندید، امیدوارم خوشتون اومده باشه. نظرتون رو بنویسید. مسلماً به بهبود مصاحبه‌های بعدی کمک می‌کنید. آدولف تو حرفی نداری؟

-نه، خدانگهدار

+خداحافظ


آدولف هیتلرجنگ جهانی دومآلمان نازی
امید دارم روزی این نوشته‌ها منو به همه رویاهام برسونن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید