شما، دوست عزیزی که شروع به خواندن این مقاله کردهاید، حتما در گیر و دار یادگیری زبان انگلیسی هستید. شاید کلاسهای مختلف را امتحان کردهاید و یا از کودکی عضو ثابت انواع کلاسهای آموزش زبان انگلیسی بودهاید…. اما… اما هم چنان قدرت صحبت کردن آن را به شکل مؤثر و روان ندارید.
اگر این طور است با احترام از شما دعوت میکنیم که این متن را تا پایان مطالعه کنید تا بیاموزید که چگونه میتوانیم زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم. وقتی شیوه درست صحبت کردن به زبان انگلیسی را بدانیم، میتوانیم به راحتی با دیگر افراد در سراسر دنیا ارتباط برقرار کنیم و دامنهی ارتباطات، افکار و تجربههای خود را بسط دهیم. در دنیای امروز، ارتباطات معنای جدیدی به خود گرفته است.
اعتمادبهنفس و شیوایی کلام دیگر تنها مختص ارتباط با خانواده و اجتماع نیست و به کمک امکانات جدیدی که در اختیار داریم در عرض یک چشم برهم زدن، میتوانیم با فردی در دورترین نقطه جهان گفتوگو کنیم، ارتباط برقرار نماییم و دوست شویم. زبان انگلیسی، نزدیکترین و بهترین ابزار برای این ارتباطات است.
خوشمان بیاید یا نه، در جهان فعلی زبان انگلیسی ابزاری مهم برای ارتباطات بینالمللی در زمینههای مختلف علمی ، اقتصادی و تجاری و… است. پس ضمن اینکه برای تمام زبانها و فرهنگها ارزش قائل هستیم، باید بدانیم که چگونه زبان انگلیسی را یاد بگیریم. اگر بدانیم چگونه زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم، در وقت و هزینهی خود به شکل قابلتوجهی سود خواهیم کرد.
نقش آموزگار و مربی خوب برای همهی ما کاملا مشخص است. اما پرسش این جاست که چرا گاهی با وجود تمام تلاشها و مربیان عالی همچنان کُمِیت ما در یادگیری زبان انگلیسی لنگ میزند. اگر شما بهترین معلم انگلیسی تاریخ بشریت را هم در اختیار داشتهباشید، تنها با چند ساعت در هفته، معجزهای در یادگیری صورت نخواهدگرفت. آنچه که برای یادگیری مؤثر نیاز داریم، خودآموزی است.
یعنی قصد کنیم که برنامهای مناسب برای خود طراحی کنیم و به آن پایبند بمانیم. شاید عدهای در مقابل این پیشنهاد عکسالعمل منفی داشته باشند و انواع بهانهها را برای رد آن مطرح کنند. مثلا چیزی که در انتقاد به روش خودآموزی زبان انگلیسی زیاد به گوش میرسد، این است: زبان فرایندی است که در ارتباطات شکل میگیرد و برای یادگیری آن نیاز به افراد دیگر است. این فرمایش کاملا درست و منطقی است، اما کامل نیست.
تمرین مهارتهای مختلف به طور انفرادی ما را قوی و قویتر میسازد. همانطور که رمز موفقیت لیونل مسی به گفتهی خودش، ساعتهای متمادی تمرین انفرادی است. پس مهم است که بیاموزیم چگونه زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم. در ادامه ۳۳ راهکار برای این منظور مطرح شدهاست.
شاید این کار کمی عجیب به نظر برسد، اما بسیار مفید خواهد بود. ابتدا سعیکنید متن یا فیلمی را به زبان انگلیسی گوش بدهید و سپس همان متن و جملات را با صدای خود بخوانید و آن را ضبط کنید. هر دو نسخه را مقایسه کنید و سعی نمایید، ایرادات و نواقص خود را اصلاح کنید. این تمرین را ادامه بدهید. انسان به طور طبیعی ویژگی پیروی و تقلید کردن دارد. با این کار کمکم شما هم مشابه نسخه اصلی فایلی که تدارک دیدهاید، صحبت خواهید کرد.
با صدای بلند زبان خواندن مثل حرف زدن عادی نیست. برای تقویت ماهیچههای صوتی در هنگام حرف زدن به زبانهای دیگر لازماست، بلند بلند تمرین کنید. وقتی روزانه ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به بلند خواندن انگلیسی اختصاص بدهید، متوجه نقصهای خود و ادای درست کلمات میشوید. اگر برایتان امکان دارد، با دوستتان تمرین کنید و سعیکنید جملات و عبارات روزمرهی موجود در مطالبی را که میخوانید، به خاطر بسپارید.
در هنگام رانندگی یا دوش گرفتن برای خود ترانههایی به زبان انگلیسی بخوانید. به ویژه در هنگام دوش گرفتن، خواندن برای شما بسیار مفید است. چون این بار نه تنها با سخنان اعتراضآمیز اطرافیان روبه رو نمیشوید، بلکه والدین محترم از اینکه فرزندی چندزبانه تربیت کردهاند، به شما افتخار خواهند کرد. گذشته از اینها در ترانههای انگلیسی، اصطلاحات و عبارات مفیدی وجود دارد که شما را نسبت به استفاده و کاربرد آنها آگاه میسازد. ضمن اینکه یادگیری همراه با موسیقی و ریتم بسیار سادهتر و به یادماندنیتر است. مثلا اگر دقت کرده باشید به یاد آوردن اشعار سختتر از ترانههاست. چون ترانهها را به صورت ریتمیک و آهنگین شنیدهاید و در یادتان ماندهاند.
ویدئوها و فیلمهای کوتاهی از منابع مختلفی که در دسترس دارید تهیه کنید و آنها را تمرین و تکرار نمایید. امروزه دسترسی به ویدئوهایی به زبان انگلیسی برای آموزش و یادگیری بسیار ساده شده است و وجود وبسایتهای مختلف و شبکههای اجتماعی دستیابی به آنها را بسیار ساده کرده است. ویدئوها و فیلمهای کوتاه تمرکز شما را بالاتر میبرند. سعی کنید جملات و عبارات را به دقت تحلیل کنید. فیلم را متوقف کنید، یادداشتبرداری کنید. گوش دادن را تکرار نمایید تا به کل جملات و موضوعات کاملا مسلط بشوید.
حروف صدادار و بیصدا و نحوهی ادا کردنشان بسیار مهم است. وقتی شیوهی خواندن حروف را به درستی بیاموزید، در خواندن و استفاده از لغات و کلمات جدید مشکلی نخواهید داشت. حتی به نوشتن املای صحیح کلمات هم مسلط خواهید شد.
یکی از رایجترین صداهای زبان انگلیسی «شوآ» است. آن را بشناسید و کاربردش را بدانید.
در زبان انگلیسی زیر و بم صدا و لحن و تأکید، برای ادای کلمات و جملات خیلی مهم است. با گوش دادن به جملات زبان اصلی، لحن و تأکیدها و افت و خیز جملات را یاد بگیرید. وقتی نحوهی درست ادا کردن جملات و کلمات را بدانید در شنوایی انگلیسی نیز مهارت پیدا میکنید.
باید بدانید که هر واژه چند بخش است و تأکید شما در ادای هر بخش باید کجا قرار بگیرد و علائم و نشانههای فُِنتیکی (آوایی) به شما کمک میکنند تا کلمات را درست بشنوید و درست بگویید.
وقتی روی کلمهای تأکید قرار میدهیم، به شنونده و مخاطب خود در انتقال مفهوم کمک میکنیم. انتقال معنا بستگی زیادی به گوینده و نحوهی صحبتکردن و شیوهی انتقال معنا دارد. اگر تأکید و فشارهای لازم روی کلمات نامناسبی قرار بگیرد، سوءِتفاهم کلامی پیش میآید و شنونده منظور را دریافت نمیکند.
برخی جملات و عبارات کاربرد زیادی در محاوره دارند. عبارتهایی که علیرغم کوتاهبودن، جملات شما را زیبا و شکیل میکنند و به شیوهی حرف زدن شما جلوهی خوبی میبخشند. مثلا در فارسی عباراتی نظیر: «به عبارت، در واقع و… » میتوانند به شما برای بیان مفاهیم و ادای جملات کمککنند.
در انگلیسی هم دقیقا همینطور است. یعنی عباراتی جانبی برای بیان منظور که شما را در تکمیل معنی و زیباسازی جملات یاری میکنند و البته با ایجاد مکثی کوتاه، اجازه تأمل برای ساختن بخشهای بعدی را در اختیار شما میگذارند.
ممکن است برای یک مفهوم، واژگان مترادف زیادی وجود داشتهباشد. اما باید دقت کنید تا مکان مناسب برای کاربرد هر واژه را بشناسید. مثلا واژه small و short از نظر ترادف معنایی مشابه هستند، اما کاربرد هر یک متفاوت است. برای نمونه موی کوتاه با لغت short بیان میشود و small کاربردی ندارد. به ارتباط میان ترکیبهای واژگان و کاربرد آنها دقتکنید. در غیر این صورت سوءِتفاهمهای خندهداری در حرفزدن ایجاد میشود.
یادگیری افعال چندقسمتی کمی دشوار و گیج کننده است. شاید بپرسید افعال چندقسمتی کدامند. مثلا break down یا look down on از جمله افعال چندقسمتی هستند که معمولا ریشهی لاتین دارند. ریشه زبان انگلیسی ژرمن است و به همین دلیل واژگان لاتین بسیاری پس از تسخیر و غلبه نرمنها (گروهی از وایکینگهای مستقر در نرماندی فرانسه) در قرن یازدهم، به این زبان وارد شده است.
گذشته از داستانهای تاریخی، واقعیت ماجرا این است که افعال چندقسمتی کاربرد زیادی در زبان انگلیسی دارند. برای انگلیسی صحبت کردن، باید از این افعال در کلام خود استفاده کنید و اگر اشتباه کنید که درصد احتمال آن بسیار بالاست، حرفتان خندهدار و بیمعنی میشود و برای فهم معنای کلامتان باید بستر آن را بررسی کنید. افعال چند قسمتی معمولا برای بیان حرکت استفاده میشوند و مفهوم حرکت را در خود نهفته دارند.
در هر زبان واژگانی وجود دارد که ضمن تسریع مفهومرسانی کلام را زیبا میکنند. با بهکار بردن آنها، احساسات و عقاید بهتر منتقل میشوند. پس سعی کنید آنها را یاد بگیرید. مثل: OK، no problem، fine و… .
بشر به طور کلی شیفتهی داستان و داستانگویی است. همه دوست دارند قصهها را دنبال کنند. پس وقتی صحبت میکنید، باید سعی کنید که موضوعات را روایتگونه تعریف کنید. در قصهی خود از زمانهای مناسب کمک بگیرید. مثلا ممکن است موضوع و خاطرهای که از آن میگویید در گذشته رخ داده باشد، اما بیان آن با استفاده از زمان حال، مخاطب را بیش از پیش درگیر و علاقهمندِ داستان شما میکند.
سریع حرف زدن مهم نیست، اما در هر زبانی برای تأثیرگذاری باید به موقع مکث کنید و پاسخ و واکنش مخاطب خود را بررسی نمایید. گاهیاوقات با ایجاد مکث در جملات و صحبتها، مخاطب را علاقهمند و کنجکاو میکنید.
گاهیاوقات، مفاهیم از طریق عبارتها منتقل میشوند. عبارتها و جملاتی که اگر آنها را به قطعات کوچکتر یعنی واژهها، حروف اضافه و… بشکنیم، معنی کل واحد ساخته شده از دست میرود. در حقیقت گروهی از اجزاء در کنار هم معنی جدیدی را منتقل میکنند. پس باید این ترکیبها و عبارات را بشناسیم و نحوهی استفاده از آنها را بدانیم. این عبارات به ما کمک میکنند تا زیبا صحبت کنیم و بدانیم که چگونه زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیریم.
ژاپنیها در گفتن حروف L و R مشکل دارند. اسپانیاییها میان V و B تفاوت قائل نیستند. آلمانیها w را مشابه v تلفظ میکنند. به هر حال اهل هر کجا که باشید تلفظ بعضی حروف و آواها برای شما دشوار است. این حروف را بشناسید و روی تلفظ صحیح آنها کار کنید. مثلا فارسیزبانان با ادای ترکیب TH کمی مشکل دارند. معمولا در آغاز یادگیری نتیجه تلفظ درست این ترکیب، تلاشی مَذبوحانه و خندهدار از کار درمیآید.
برای انگلیسی صحبتکردن، باید لهجه مورد نظر خود را انتخاب کنید. بنا به سلیقه و گاهیاوقات احساساتی ناخودآگاه، بعضی از افراد به لهجه بریتانیایی علاقه دارند و برخی دیگر دوست دارند لغات و جملات را به سبک آمریکایی ادا کنند. به هر حال انتخاب با شماست و این مسأله کاملا سلیقهای است.
در میان افراد مشهور، فرد مورد علاقهتان را برای تقلید کردن انتخاب کنید. مثلا اگر طرفدار بندیکت کامبربچ (بازیگر نقش شرلوک هولمز) هستید، میتوانید به فیلمهایش توجه کنید. علاقهی شما باعث میشود، لهجه و کلمات او را تقلید کنید. این کار در تسریع یادگیری شما مفید است. البته اگر فرد مورد نظر شما دیوید بکام است، بهتر است در انتخاب خود تجدیدنظر کنید.
ادای بعضی حروف نظیر P به نفسگیری نیاز دارد. اما سایر حروف خیلی ساده و بدون زحمت ادا میشوند. برای اصلاح حالت تلفظ خود از آیینه کمک بگیرید. در مقابل آیینه تمرین کنید تا حروفی که سرعت صحبت کردن شما را تحت تأثیر قرار میدهند، بشناسید.
ترکیب واژگان در برخی جملات تلفظ را دشوار میسازد. مثل قوری گل قرمزی خودمان. سعی کنید عبارات این چنینی را در زیان انگلیسی شناسایی و تمرین کنید. این حرکت روی سرعت حرف زدن و توانایی هماهنگی شما برای ادای جملات اثر مثبتی دارد.
شاید هجی کردن حروف یک اسم به نظر شما مسخره و بیتأثیر باشد و آن را در حد آموزش کودکستان بدانید، اما باید بگویم که سخت در اشتباه هستید. تمرکز بر تاریخها، اعداد و حروف به طور جداگانه، تمرکز و دقت شما را بهبود میبخشد.
زیر و بم بودن جملات و افت و خیزی که در شیوهی ادای هر جمله به کار میبرید، در زبان انگلیسی بسیار پیچیده است و اهمیت خیلی بالایی دارد. زیرا نیمی از مفاهیم مورد نظر گوینده از طریق احساسات بهکار برده شده در این افت و خیزها مطرح میشود.
باید بیامورید که برای تلفظ هر آوا و حرف، از کدام بخشِ ساختمان گویشی خود کمک بگیرید. به طور کلی نظام فیزیکی صحبتکردن، شامل دندانها، پشت دندانها و سقف دهان است. شیوهی استفاده از هر یک از این بخشها به درست حرف زدن کمک شایانی میکند.
در مرحله قبل، اهمیت استفاده از ابزار گویشی مطرح شد. حال باید دقت کنید که افراد انگلیسی زبان چگونه از نظام فیزیکی گفتار استفاده میکنند و سعی کنید از آنها تقلید کنید.
ریتم و آهنگ زبان بر اساس بخشهای مؤکد و غیر مؤکد شکل میگیرد. در زبانهای انگلیسی و اسپانیایی، زمانی که برای مؤکد کردن بخشهای مختلف کلام در نظرگرفته شده است، یکسان است. خوب به این نکته دقت کنید، زیرا تساوی تأکید در بخشهای گوناگون عبارات و جملات باعث تشکیل ریتم و آهنگی خاص میگردد.
گاهیاوقات تفاوت فرهنگها، سوءِتفاهمهای خندهداری ایجاد میکند. برای یادگیری زبانی جدید باید اصطلاحات را نیز بیاموزید. برای نمونه عبارتی مانند «خسته نباشید» در زبان انگلیسی وجود ندارد. اگر تلاش کنید معادل عبارات زبان مادریتان را عینا به انگلیسی ترجمه کنید، ناموفق خواهید بود.
گاهیاوقات کنار هم قرارگرفتن بعضی حروف و صداها در شکل تلفظ آنها تغییراتی ایجاد میکند. به این جزئیات دقت کنید. به ویژه در زبان عامیانه نحوه ی ادای کلمات متفاوت است. مثلا want to به شکل wanna گفته میشود و مثالهایی از این دست.
مطالعات نشان میدهد که آرام صحبتکردن، تأثیر بیشتری روی مخاطب دارد و موجب میشود، توجه و تمرکز شنونده به سخنان گوینده بیشتر شود. ضمن اینکه امکان اشتباه کردن نیز پایین میآید.
توجه به اشعار منقطع، تمرین خوبی برای یادگیری تأکید در بخشهای مختلف جملات و کلمات است. نمونه اشعار منقطع را در اشعار کودکانه میتوان یافت.
برخی از واژگان، آواها و عبارات برای بروز احساسات استفاده میشوند. مثلا عبارت «خدای من» که همه معادل انگلیسی آن را میدانند، نمونهای از این عبارات احساسی است.
یا حتی شناخت اصواتی بیمعنی که برای انتقال حس درونی به کار میروند بسیار مهم است. مثلا در زبان انگلیسی برای بیان نفرت از طعمی که نپسندیدهاند، از «yuck» استفاده میشود. چیزی شبیه (ایش یا اَه اَه).
باید بتوانید عباراتی را که میشنوید، نقل به مضمون کنید. لازم نیست برای حرف زدن دقیقا جملاتی را که یاد گرفتهاید، در کلام خود منعکس کنید، بلکه باید بتوانید هر جمله را به زبان خود بازیابی کنید و به شیوهی خودتان آن را بیان کنید.
انقباض واژهها یا شکل کوتاه شدهی آنها، انرژی و زمان شما را ذخیره میکند و باعث میشود که روانتر صحبتکنید. مثلا به جای should not بگویید shouldn’t.
این کار باعث میشود زیباتر و روانتر صحبت کنید و حرفهای بهنظر برسید.
برای خود ۳۳ روز در نظر بگیرید و در طی این مدت روزی ۱۵ دقیقه را به هر یک از این روشها اختصاص بدهید. با این روشها درمییابید که چگونه زبان انگلیسی را بدون کلاس یاد بگیرید.