سلام به همه دوستان عزیز میخواستم یک اتفاقی که توزندگی من افتاده به شما هم بگم دوستان من شغل دولتی یا نمیدونم شرکت بزرگی هم ندارم کار میکردم وزندگی خودمو خوب اداره میکردم همه با هم خوب بودیم کمتر روزی بود که ما خونه مهمون نداشته باشیم من الان 37سالمه و20ساله که ازدواج کردم یکمی زود دست به کار شدم من خلاصه روزگار داشت به این منوال میگذشت تا اینکه امسال بعد عید من چند باری ناراحتی قلبی پیدا کردم چون تو خانواده ما این بیماری بود من خوب میدونستم که علایم مشکل قلب چی هست ولی هر بار رفتم دکتر گفتن نه شما مشکل ديگه ای دارید بار آخر حتی با دکتر حرفم شد خلاصه دقیقا 3روز بعد آخرین دکتر من تو خیابون سکته قلبی وایست قلبی کردم که یه چند دقیقه هم مرده بودم که برگشتم چهار تا از رگهای قلبم گرفته شده بود که با آنژیوگرافی باز نشد واورژانسی عمل جراحی قلب باز کردن الان یه چند وقتی هست که بیکارم و اجاره نشین هم هستم ازوقتی که از بیمارستان مرخص شدم تلفن من زنگ نخرده و ديگه مهمون نداریم مثل اینکه همه برای خوردن میامدن بخاطر همین خیلی ناراحتم که چرا من آدم های دور و برم و نشناخته بودم