جانسی مکسول که به خدای رهبری در جهان معروف است، در کتاب جدیدش به ارائه ۱۵ قانون ارزشمند برای رشد فردی میپردازد که با هم این قوانین را در این مقاله که توسط مشاوران کلینیک روانشناسی نگرش نوشته شده، بررسی میکنیم.
از خودتان بپرسید: در زندگی میخواهید به کجا برسید؟ رشد فردی خودبهخود اتفاق نمیافتد. باید برای آن کاری کنید و روش پیشرفت، بدون منتظر ماندن برای زمان و انگیزه مناسب را یاد بگیرید. همین امروز خودتان را به عمل کردن تشویق کنید. اصلا هم از اشتباه کردن نترسید. از این سوالِ رابرت شولر الهام بگیرید: « اگر میدانستید شکست نمیخورید، برای انجام چه کاری تلاش میکردید؟ »
رشد کردن آسان نیست. باید باور داشته باشید که رشد خواهید کرد و فرایند تغییرتان را بر پایه اهداف مستحکم قرار بدهید. وقتی مسئولیت زندگیتان را بر عهده میگیرید، انتخابهای صحیحی برای خودتان انجام میدهید. همانطور که النور روزولت هم میگوید: « در طولانیمدت این خودمان هستیم که زندگیمان و خودمان را شکل میدهیم. »
آیا میدانید کی هستید؟ اگر خودتان را نشناسید و ندانید میخواهید چه کنید یا به چه چیزی برسید، نمیتوانید رشد فردی را تجربه کنید. این کار مستلزم یه کنکاش درونی است.
افرادی که روش زندگیشان مورد پسندتان است، پیدا کنید، آنها را بررسی کنید و از آنها الگوبرداری کنید.
تلاش برای ارتقای خودتان را باید عمیقا باور داشته باشید که شایسته این تلاش هستید. اگر به خودتان احساس منفی داشته باشید، نمیتوانید کارهایتان را به روشی مثبت انجام بدهید و به رشد فردی نخواهید رسید. غالبا افرادی که خودباوری ندارند، برای رشد و پیشرفت خودشان هیچ تلاشی نمیکنند.
هر انسانی یک سری ارزش ذاتی برای خود دارد؛ آن ارزشها را در خودتان پیدا کنید. خودتون را تشویق کنید، هیچوقت دلسرد نشوید.
از دست « باورهای محدودکننده » خلاص شوید؛ همان محدودیتهایی که خودتان در ذهنتان به وجود آوردهاید و فکر میکنید نمیتوانید به آنها غلبه کنید.
زمانی را به تامل درباره آنچه که از تجربیاتتان آموختید، اختصاص بدید. این کار کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید که در مسیر درستی قدم برمیدارید.
توقف و تامل برای دستیابی به رویاها و نایل آمدن به رشد فردی ضروری است. این قانون در مورد هر فرد بزرگی که به موفقیتهای برجسته دست یافته، صادق است. همه به زمانی برای تامل نیاز دارند.
جیم رانِ فیلسوف پیشنهاد میدهد که:« در انتهای هر روز، باید نوار عملکردتان را به عقب ببرید. نتایج یا باید تشویقتان کنند یا تلنگر بزنند. »
اگر منظم و منضبط نباشید، همهی انگیزههای دنیا هم نمیتوانند برای رشد به شما کمک کنند. برداشتن گامهای لازم روزانه برای رشد فردی محتاج نظم است.
به گفته جورج لوریمر:« اگر میخواهید هر شب با رضایت بخوابید، باید عادت کنید که هر روز با هدف بیدار بشوید. » شانسِ خوبِ تغییرِ درونی را به خودتان بدهید. کارِتان را با سادهترین چالشها آغاز کنید و پیش ببرید.
ممکن است باانگیزه، منظم و آماده تغییر باشید. ولی محیطی که در آن قرار دارید شما را به عقب نگه میدارد. با فرمول « رشد = تغییر » محیط اطرافتان را از نو بسازید. شرایط را بررسی کنید تا ببینید چطور باعث عقب ماندن شما میشود. تنظیمات جدیدی پیاده کنید که شما را تقویت کند، نه اینکه مانعتان شود. منظور از محیط، افرادی هست که در زندگیتان هستند. اگر آدمهای اطرافتان شما را محدود کنند، نمیتوانید پیشرفت کنید.
دیوید مککِلند روانشناس اجتماعی از دانشگاه هاروارد میگود افرادی که هر روز با آنها در ارتباط هستید ۹۵ درصد، مسئول موفقیت یا شکستتان هستند، پس آنها را با دقت انتخاب کنید.
رشد فردی را ماموریتی بدانید که نیازمند بیشترین جدیت برای رسیدن به هدفتان هست. در حوزههایی از زندگی که تصمیم به رشد دارید، عامل باشید. جان مکسولِ نویسنده، هر سال در روز آغاز سال نو، بعد از گذراندن ساعاتی با خانوادهش، سراغ تحقیق میرفت. او تا شب سال نو کار میکند و تقویم قرار ملاقاتهایش را دقیقه به دقیقه بررسی میکند تا ببیند وقتش را در سال گذشته چگونه گذرانده است. و بعد از این مرور استراتژیک، روش گذراندن وقتش در سال آینده را به دقت تنظیم میکند.
شما هم سعی کنید زندگیتان را با دقت برنامهریزی کنید. روشهای سنجیده و قابل تکرار را طراحی کنید تا در دستیابی به رشد فردی به شما کمک کند. زمان کار و اوقات فراغتتان را سازماندهی کنید. در ساختاربندی روزهایتان ثابتقدم باشید؛ از زمان ارزشمندتان به بهترین نحو استفاده کنید.
رویدادهای دشوار زندگی اصلا خوشایند نیستند؛ اما میتوانید از تجربیات دردناک درس بگیرید و رشد کنید. آخرین کاری که در شرایط دشوار باید انجام باید بدهید، برای خودتان احساس تاسف کنید. هر کسی گاهی با شرایط منفی دست و پنجه نرم میکند. آنها را به فرصتهایی برای یادگیری تبدیل کنید. از رویدادهای بد زندگیتان نکات مثبت به دست بیاورید.
تجربههای وحشتناک میتواند شما را به سمت فرصتهای جدید هدایت کند. یک مرغدار را در نظر بگیرید که هر سال در بهار، مزرعهش مملو از جوجه بود. بعد از یک سیل بسیار بد، مرغدار به همسرش شکایت کرد که دیگر راه چارهای وجود نداره و نمیداند چه کند. همسرش گفت: اردک بخر! سعی کنید مثل همسر مرغدار باشید و مصیبت را به شروعی جدید تبدیل کنید تا باعث رشد فردی شما شود.
هر کسی که روی یک زمین نامسطح از یه نردبان بالا برود، دنبال دردسر میگردد. هر چه بالاتر برود، همه چیز لرزانتر میشود و تلاشش برای ادامه دادن منجر به ناکامی میشود. هر چیز ارزشمندی به مبنای شخصیت بستگی دارد. اینکه چقدر میتوانید بالا بروید، تا حد زیادی به اینکه کی هستید بستگی دارد. داشتن شخصیت خوب باید بیش از موفقیت براتون مهم باشه.
آمادگی قدم گذاشتن به بیرون از حوزه آسایش را داشته باشید و خودتان را مثل یه کِش بکشید. خیلی از مردم این کار برایشان سخت است. تا جایی که نمیتوانند به شکل ارزشمندی پیشرفت کنند. آنها کمتر از آن چیزی باقی میمانند که در صورت داشتن اشتیاق یا توانایی میتوانستند باشند. کشیدن خودتان نیازمند تغییر است و تغییر هم همواره ذاتا دردناک است. منبسط شدن همچنین به ریسک نیاز دارد چون اقدامی شجاعانه است؛ در غیر این صورت زندگی خستهکننده میشود. به گفته ایجی باکام پیشگام عکاسی هوایی:« یکنواختی، پاداش وحشتناک فرد محتاط است. » افراد موفق هرگز نمیخواهند در گوشه امن خودشان بمانند و برای رسیدن به رشد فردی همواره تلاش میکنند.
توسعه فردی همواره جایگزینهایی را در بر دارد. برای استفاده از همه توانتان، باید خواهان قربانی کردن بخشی ارزشمند از زندگیتان باشید. انتخاب شما اثری مستقیم بر مسیر زندگیتان دارد. وقتی با انتخابهای دشوار روبهرو میشوید، همه نکات مثبت و منفی مربوط را به دقت ارزیابی کنید. جایگزینهایی که تعریف میکنید را مشکلات جدیدی ندانید که باید تحملشان کنید و آرزو کنید و امیدوار باشید همه چیز درست میشود. از انتخابها و جایگزینهای دشوار برای رشد فردی استقبال کنید. پذیرفتن مسئولیت اعمالتان نشانه بلوغ و رشد است.
اگه یاد نگیرید، نمیتوانید رشد کنید. « چرا » را به کلمه محبوب خودتان تبدیل کنید. هر چه کنجکاوتر باشید، بیشتر میتوانید یاد بگیرید و رشد کنید. برای افزایش کنجکاوی، ذهنیتی مانند یک فرد تازهکار داشته باشید. از نشان دادن کمبود دانشتان نترسید. پیتر دراکر استاد مدیریت یک بار گفت: « بزرگترین نقطه قوت من به عنوان یک مشاور این است که نادان باشم و سوالات زیادی بپرسم. » اگر وقت خودتان را با افرادی بگذرانید که به اندازه شما کنجکاوند، برای سوال پرسیدن راحتتر خواهید بود. یادگیری یک مطلب جدید در روز را هدف خودتان قرار بدهید. بدانید که شکست فرصتی استثنایی برای یادگیری در اختیارتان قرار میدهد. همیشه برای رسیدن به رشد فردی خوشبین باشید. بپذیرید که هر مشکلی چندین راهحل دارد.
وقتی شخصی دانا راهنمای شما در مسیر رشد باشد، رشد فردی سادهتر میشود. کتابهای متعددی برای کمک به شما در دسترس است که از جمله آنها میتوان به کتاب « دیل کارنگی » برای بهبود مهارتهای افراد با عنوان آیین دوستیابی اشاره کرد. یک مشاور استخدام کنید تا گامهایی که باید بردارید را به شما نشان دهد. اگر کسبوکارتان را تازه آغاز کردهاید، انتظار نداشته باشید مشاوری را از سطوح برتر دنیای کسبوکار پیدا کنید. بلکه، شخصی را پیدا کنید که چند سطح بالاتر از شما کار کرده باشد و از او الگوبرداری کنید.
هر کاری که انجام میدهید ، هر موفقیتی که کسب کردید، قابل گسترش است. کارشناسان ادعا میکنند که مردم فقط از ۱۰ درصد توانشان استفاده میکنند. افراد میتوانند بسیار بیشتر از آنچه در گذشته داشتن را به دست بیاورند.
برای کسب موفقیت بیشتر در زندگی، تفکر « آیا میتوانم؟ » را به تفکر « چطور میتونم؟ » تبدیل کنید. سوال « آیا میتونم؟ » خودبهخود شما را محدود میکند. سوال « چطور میتوانم؟ » نشان میدهد که برای هر مشکلی راهحلی وجود دارد. آن راهحل را کشف کنید.
زندگیتان نباید حول محور رشد فردی بچرخد. به نیازهای افرادی که برایتان مهم هستند، توجه کنید. ببینید چطور میتوانید به بهبود زندگییشان کمک کنید. این بهترین راه برای ایجاد رضایت و شادی درونی است. بنجامین فرانکلین رئیسجمهور و مخترع آمریکایی همیشه به دنبال پاسخهای درست برای سوالات مهم بود. یکی از بزرگترین واقعیتهایی که کشف کرد، این بود که کمک به دیگران بهترین کاری بود که میتوانست انجام دهد. او هر روز را با سوال: « امروز باید چه کار خوبی انجام بدم؟ » آغاز میکرد و با سوال: « امروز چه کار خوبی انجام دادم؟ » به پایان میبرد.