
شاید اگر شبهای پرشور جام جهانی ۱۹۹۰ در ایتالیا با صدای افسانهای لوچانو پاواروتی همراه نمیشد، امروز سرود لیگ قهرمانان اروپا آنگونه که میشناسیم در ذهنمان نقش نمیبست. اجرای خیرهکنندهی Nessun dorma («نسون دورما» به معنای هیچکس نخوابد) از اپرای «توراندوت» ساختهی جاکومو پوچینی، آهنگساز برجستهی ایتالیایی، چیزی فراتر از یک قطعهی موسیقایی بود؛ فریادی از امید، انتظار و اطمینان به رسیدنِ پیروزی. این قطعه، در واقع یک «آریا» بود — آریا در اپرا به بخش تکخوانی پرشوری گفته میشود که احساسات درونی شخصیت را با عمق و وضوح بیان میکند، و معمولاً یکی از اوجهای عاطفی اپراست. در دل این آریای شورانگیز، شاهزادهای ناشناس از همه میخواهد شب را بیدار بمانند؛ چرا که با طلوع خورشید، رازش آشکار خواهد شد. درخشانترین بخش قطعه، جایی است که پاواروتی با تمام وجود فریاد میزند: "Vincerò! Vincerò! Vincerò!" پیروز خواهم شد! پیروز خواهم شد! پیروز خواهم شد!

و این فریاد، با جام جهانی ایتالیا پیوند خورد، در جان میلیونها فوتبالدوست نشست و برای همیشه در حافظهی جمعی آنان ماندگار شد. شبهای جام جهانی، با آن آوای بیداری و امید، معنایی دیگر گرفت؛ گویی هیچکس نباید بخوابد، چون فوتبال در آستانهی خلق لحظهای جاودانه است.
دو سال بعد، یوفا تصمیم گرفت چهرهای نو به رقابتهای باشگاهی خود بدهد. آنها میخواستند سرودی بسازند که همان حس عظمت را در دل هواداران زنده کند. آهنگساز انگلیسی، تونی بریتون، با الهام از فضای باشکوه موسیقی کلاسیک و در امتداد همان مسیر احساسی، اثری خلق کرد بر پایهی قطعهی سلطنتی Zadok the Priest (زادوک کشیش) ساخته ی جورج فردریک هندل آهنگساز قرن 18 میلادی که به منظور تاجگذاری شاه جورج دوم ساخته شد. سرودی ارکسترال، پرشکوه، با کلماتی در سه زبان رسمی یوفا که در اوج آن، فریادی دیگر از قهرمانی طنینانداز میشود:
"Die Meister! Die Besten! Les grandes équipes! The champions!"
«برترینها! بهترینها! تیمهای عالی! قهرمانان!»
امروز، با شنیدن نخستین نتهای این سرود، صداها خاموش میشوند، نفسها در سینه حبس میشود، و میدان آماده میشود برای لحظههایی که ممکن است تاریخ را تغییر دهند.
از آریای «هیچکس نخوابد» تا فریاد «قهرمانان!»؛ موسیقی، پلی زد میان اپرا و فوتبال.