اگر محتواکار باشید، همیشه کارتان تاکید بر این است که تولید محتوای خوب میتواند شرکتتان را برنده بازی مارکتینگ کند.
انتشار مداوم نوشته، تصویر یا ویدیو در شبکههای اجتماعی، وبلاگ و وبسایت یعنی ارتباط مداوم و ارتباط مداوم هم مثل قرارهای پشت سر هم میتواند اعتماد و علاقه ایجاد کند!
اما چطور مثل یک برنده تولید محتوا کنیم؟
این سه المان را گوشه ذهنتان بچسبانید.
دور همه ما پر است از تابلو تبلیغاتی، بنرهای آزاردهنده داخل سایتها و پیامکهای مزاحمی که بلاخره از جایی به تلفن همراهمان راه پیدا میکنند.
بین این بمباران اطلاعاتی، بیایید پیامک "کارواش ارزان" در روزهای بارانی نباشیم!
ارسال پیام مرتبط با مخاطب، فقط انتخاب تیتر خوب و جذاب نیست، لازم است محتوایی که به گوش مخاطب میرسانیم از نظر کیفی هم مرتبط با نیازهای او و به موقع باشد.
به مخاطب گوش دهید: اطلاعاتی که با استفاده از ابزارهای analytics یا نظرسنجی از مخاطبان به دست میآورید برای شناخت آنها حکم طلا را دارد.
همیشه چشمتان به آنالیز شبکههای ارتباطی خودتان باشد و حداقل سالی یک بار بین مخاطبانتان به نوعی نظرسنجی بگذارید.
روی کیفیت تمرکز کنید: انتخاب موضوع خوب کافیست نیست! محتوایی که تولید میکنید باید سراسر مفید و متتاسب با نیازهای مخاطبانتان باشد.
به این نکته توجه کنید که مخاطب برای خواندن مطلب یا فهمیدن آگهی تبلیغاتی شما قرار است از کالری بسوزاند، برای به دست آوردن این کالری در طول روز تلاش میکند و مغزش اجازه نمیدهد آن را برای فهمیدن چیزهایی هدر دهد که قرار نیست به زنده ماندنش کمک کند!
پیامتان را به اصلیترین نیازها یا حتی مرگ و زندگی مخاطبانتان پیوند بزنید.
اینکه چقدر و چه زمانی به مخاطبانتان پیامی را ارسال کنید کاملا به نوع بیزینس شما و اندازه آن بستگی دارد و تا حد زیادی میتواند نتیجه A/B تستهای مداوم باشد. برای یک بیزینس شاید هفتهای دو پست روی اینستارام کافی باشد، برای دیگری روزی دو پست و شاید برای شما یک هفته درمیان یک پست!
این نظم را خودتان با توجه به نوع تجارت، محتوایی که تولید میکنید و بر اساس تجربه کشف کنید.
اما قبل از آن،
ظرفیت خودتان را بشناسید: مطمئن شوید به اندازهای که انتظار دارید میتوانید محتوای مفید تولید کنید، اگر لازم است یک نویسنده دیگر استخدام کنید اما مدام با فشار آوردن به خودتان سراغ محتوای دم دستی نروید.
پایدار باشید: وقتی تصمیم گرفتید که چقدر محتوا تولید و منتشر کنید، به نقشهای که کشیدید پایبند باشید. انتشار محتوای با ارزش با یک ریتم منظم باعث میشود در ذهن مخاطبان جا بیافتید و آنها به عنوان یک حرفهای به شما اعتماد کنند.
در عین حال هیچ چیز مثل اینکه برای مدتی در سکوت غرق شوید و هر چند وقت یک بار سر و کلهتان پیدا شود، نمیتواند مخاطب را به شما بیاعتماد کند.
ما حرف میزنیم تا نشان دهیم چه کسی هستیم. دادن اطلاعات به فردی که روبه رویمان ایستاده تنها هدف حرف زدن برای ما نیست. برند شما هم باید این شخصیت مستقل را در حرفهایش به نمایش بگذارد؛ یک صدای منحصر به خود، لحن منحصر به خود، ظاهر متفاوت و حرفهای خاص برند همه باعث میشود از خلال محتوا مخاطبانتان به شخصیت برند پی ببرند.
اگر این یکسانی و یکدستی در محتوایی که تولید میکنید وجود نداشته باشد، مهم نیست حرفی که میزنید تا چه اندازه مهم و به دردبخور است، مخاطب شما را نمیشناسد و خب چه دلیلی دارد به یک غریبه اعتماد کند؟
چه زمانی به وجود این مشکل پی میبریم؟ اگر افرادی که تلاش کردید به سمت برند خودتان جلب کنید یا در واقع از طریق lead generation به شما رسیدهاند تبدیل به مشتری نمیشوند یعنی که شما یک هویت مستقل از خود به نمایش نگذاشتهاید.
ما بیزینسی را دوس داریم که ارزشهای مشخصی داشته باشید و به شیوه منحصر به فردی با ما ارتباط برقرار کند.
پس خط مشی برند را تعریف کنید، guideline بنویسید و خودتان و هر کس دیگری که قرار است از طرف شرکت شما صحبت کند را به رعایت این خط مشیها ملزم کنید.