ویرگول
ورودثبت نام
نیلوفر غفاری
نیلوفر غفاری
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

از تغییر واکنش تا تغییر زندگی

تغییر
تغییر


ممکنه بعضی از ما شرایط ناراحت‌کننده ای را در محیط کار داشتیم که باعث شده یا از اون کار بزنیم بیرون یا شرایط رو تحمل کنیم. ولی متن زیر که از کتاب "کار کردن با تو مرا بیچاره کرده است " برداشتم راهکار جالبی داده که بد نیست داستان را با هم بخونیم...

سوزان را در نظر بگیرید. او مدیر اجرایی بازاریابی در یک شرکت بزرگ خدمات مالی است او در جلسه اداری هفتگی که در آن هر بخش گزارش کار خود را ارائه می‌دهد، نشسته است. تریسی، همکار سوزان، گستاخانه ایده تبلیغاتی فوق العاده‌ای که سوزان خلق کرده بود را به خودش نسبت می‌دهد.

سوزان احساس می‌کند تمام بدنش داغ شده است. صورتش سرخ می‌شود. پلک‌هایش جمع می‌شوند و دیگر هیچ چیزی نمی‌شنود. تنها چیزی که به آن فکر می‌کند این است که چقدر دلش می‌خواهد تریسی را خفه کند.او بجای اینکه اظهار نظر کند یا در بحث گروهی شرکت کند، در ذهن خود مشغول بررسی اوضاع است.

این جاست که سوزان به دام می‌افتد. واکنش او به رفتار تریسی، تنها خودخوری و شرکت نکردن در بحث است. با وجود اینکه واکنش سوزان قابل درک است، اما عصبانیتش هیچ کمکی به اون نخواهد کرد.

برای رهایی از این دام 4 مرحله ضروری است:

  1. رهایی جسمی: سوزان نفش عمیقی می‌کشد تا آرام شود، عصبانیتش فروکش کند و به بحث باز گردد.
  2. رهایی ذهنی: به خود می‌گوید نباید رفتار تریسی توی دلش را خالی کند. او می‌تواند راهی پیدا کند تا دیگران به حرف‌هایش گوش دهند
  3. رهایی کلامی: با صدای بلند اعلام می‌کند: " وقتی من برای اولین بار همراه تریسی این ایده را خلق کردم، هر دوی ما هیجان زده شدیم."
  4. رهایی با ابزار اداری: سوزان در ایمیلی خلاصه جلسه و این موضوع که ایده تبلیغاتی متعلق به اون بوده است را به همکارانش اعلام می‌کند: " خرسندم که ایده تبلیغاتی‌ام مورد تایید اعضای دیگر تیم قرار گرفت. من آماده همکاری با همه‎‌ی اعضا برای توسعه بیشتر این ایده هستم."

این 4 شیوه مفید شما را از دام‌هایی که افتادید نجات می‌هد.

امیدوارم تونسته باشم با انتشار بخش کوچکی از این کتاب شما را به خواندن این کتاب ترغیب کنم.
تغییرواکنشتغییر زندگینگرش
پرفورمنس مارکتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید