فرض کنید در جمعی هستید و برای جلسه مهم می خواهید یک ارائهای داشته باشید که ریموت پروژکتور کار نمیکند و یا در جمعی از دوستانتان هستید که میخواهید یه واقعهی مهم را تعریف کنید ولی بعد از گفتن مقداری از داستان ادامهی داستان را فراموش میکنید و نمیدانید چه بگویید و دوستانتان همینطور هاج و واج شما را نگاه می کنند، ممکنه حتی قصد جابجایی از یک کشور به کشور دیگر را داشته باشید ولی بنا به اتفاقهای مختلف مرزها بسته شود و امکان خروج از کشور برای شما میسر نشود!
یا حتی فکر کنید یک جلیقه انتحاری به عنوان یک تروریست به تن دارید که ریموت کنترل بمب رو یکی در جمعیت از جیبتان دزدیده است :)) هر طور که این واقعه را در ذهنتان تخیل کنید خندهدار به نظر میرسد ولی خب مثل اینکه تو افغانستان یک همچین اتفاقی افتاده است.
در یک عبارت بخواهم بگویم فکر کنید تمام کارهایی که میخواستید انجام بدهید نقشه بر آب شده! شما باشید در چنین وضعیتهایی که مثالش را زدم چه کار میکنید؟
اینجاست که داشتن بینش بحران محور، به توانایی فکر کردن در مورد سناریوی بدترین حالتهای قابل وقوع و در عین حال ارائه راهحلهای بیشمار به شما کمک میکند تا نسبت به تهدیدهای احتمالی هوشیار بوده و آمادگی کافی برای پاسخ سریع در مواقع اضطراری را داشته باشید.