نیلوفرثانی
نیلوفرثانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

فلسفه درد (۱)

درباره درد بسیار خوانده یا می دانیم. بارها تجربه اش کرده ایم و آن را به انواع متفاوتش، چشیده ایم. برخی دردها را در دیگران دیده و برخی حتی از تصورمان خارج است اما در واقعیتی بیرون از خودمان، شاهدش بوده ایم.

درد جسمی یا روانی هر کدام می تواند وسعتی عظیم‎تر از یک حس ناراحتی و فشار داشته باشد. گاهی آنقدر عمیق است که در جانمان تا ابد باقی می ماند.

درد از آن قسم چیزهایی است که نمی توان برایش تعریف مشخصی آورد، نمی توان حتی تنها به یک مسئله یا مجموعه نسبتش داد. درد از آن چیزهایی‎ست که حالتی را در جسم و روان ما پدید می آورد که قابل تفکیک و جدا کردن از وجودمان نیست. احساس ناخوشایندی است که نمی‎توان براحتی آن را تعریف کرد. ممکن است بتوانیم توصیفش کنیم یا هر فرد از احساس خودش درباره درد، بگوید اما نمی توان دقیقن آن چه درد با هر کسی می کند، بطور یکسان و مشابهِ هم، تعریف کرد.

گاهی حتی درباره درد پیش‌زمینه‎ای نداریم، کاری را انجام می دهیم و چنان از آن احساس درد در روان و جان‌مان داریم که قابل وصف نیست. گاهی می دانیم اگر دستمان بسوزد چه دردی می گیرد. گاهی از دردی که بر روان‎مان اثر می گذارد، بی خبریم.

گاهی گمان می کنیم در برخورد با اتفاقی چه دردی تجربه می کنیم اما در زمان وقوعش، چیزی دیگری بر ما حادث می شود. حال مان گاهی غیرقابل پیش‎بینی است.

و درد چیزی اجتناب ناپذیر است که بی گمان هر انسانی آن را تجربه خواهد کرد..

ادامه دارد..

نیلوفر ثانی
مهر1403

دردنیلوفرثانیروانشناسی و روانکاویآدمها
شعرهاونوشته های نیلوفرثانی مجموعه شعر:بي واسطه دوستت دارم/@niloofarsanipoem
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید