اسطورهخوانی پروژهی شنیداری خانه هنرمندان ایران
به روایت سیاوش پاکراه
منتشر در روزنامه اعتماد سه شنبه 3 تیر 99
اسطورهشناسی قدمت بسیاری در علم و هنر دارد به ویژه در هنر تئاتر و سینما، و روآوردن صاحبان اثر به اشاراتی از اسطورههای یونان، همان کاریست که به نظر میرسد عصر انسان امروز به آن نیاز دارد.
بازگشت به اسطورهها نه برای قهرمانپروری و احیایِ خدایگان و الهگانی که داستانهایشان در گروِ ذهن فانتزی و ساخته و پرداخته افسانهایست، بلکه سرنخی برای فهم ظرفیتها و درک تجربه درونی و ساحتِ شناختِ انسانست. انسان امروز که در انفجار عصرمدرن آنقدر از کنکاشهای خود و هستیاش در عمق، دورمانده که لبالب از شتاب و عبور از هر آن چیزیست که بوی نجات و رهایی از وضع موجود دارد. انسانی که بیش از هر زمانی، در بند است و آزادیهای تامینشده، تجملی و در خدمتِ تکنولوژی و فنآوری به شکلی افراط گونه است.
بازگشت به اسطورهها، بازگشت به آن رهایی و آزادی و شورشی علیهِ مصرفشدنِ مدرنست و مقاومتی در برابر عصرِ شتاب و قهرمانانِ دستسازیست که اگرچه همگی از اساطیر گذشته وام گرفتهاند اما میلِ به مکانیکی و ماشینیبودن، حضور آنان را از دنیای انسانی، دور و ویترینی میکند برای بازتولید باورهای کممایهی تبلور سرمایه و دنیایی مصرفیگرا، بیآنکه اندیشه مجالی برای بروز بیابد.
اسطورهشناسی، نه تنها به عنوان یافتن بُعدی از معنای زندگی، بلکه در جهتِ تجربهی معنای زیستی انسان در تقابل با خدایگانیست که قدرت فراانسانی داشتند اما در نهایت تمام آن قدرقدرتی، نمادی از وجوه انسانی و مدیون به حضور و وجود او، از گذشته تا اکنونست.
بازگشت به اسطورهها، راهی برای شناخت و تحلیل انسانیست که در هزارههای پیش، قدرت تخیل و داستان گوییاش، چنان وسعت و نفوذ دارد که تا به امروز مانا و ماندگار ماندهاست
خلقتها و آفرینشی که در اساطیر رخ میدهد، نمادِ زندگی و وجوه تحول اشکال زندگی انسانی، ساختارهای جمعی، وقایع و جنگها و مسیرهایی را که طیشده و به جهان امروز رسیده است، به معرض میگذارد.
اسطورهها، سمبلهایی ارائه میدهند که بیش از آنکه افسانه و غیرواقعی جلوه کند، ذهن بالارونده انسانی را از گذشته تا به امروز در پویشی بنیادی تصویر میکند. ریزهکاریها زیستی، اخلاقمداری، عشق و دانش را در ابعاد انسانهای بدوی به جهان انسان معاصر میآورد که تبارش جلوهگاهی از خرد و شورست.
اسطورهشناسی، نگاهی به انسانشناسیست. با کنکاشی در وضعیتهای او از دوران گذشته که جز با رجوع به آنان، امکان دیگری در دسترس نیست.
دموکراسی خدایگانی زئوس، عصیانگری پرومته، شور دیونیزوس، احترام و علاقه به جایگاه خانواده هرا، عقل و درایت آتنا، شکوه عشق آفرودیت ، دلاوری هرکول و بسیار انسانهای هوشمند فانی که هرکدام به مدد و همراهی خدایگان، تاریخ پیشین را ساختند و نقشی برجای گذاشتند.
سیاوش پاکراه، کارگردان و نمایشنامهنویس آثار نمایشی چون صوراسرافیل و کوررنگی، در دوران قرنطینه اپیدمیِ کرونا و وقفه اجراهای زنده تئاتری، با خلاقیتی درخشان، از امکان لایو اینستاگرام، سلسله داستانهای اساطیر یونان را از ابتدای خلقت تا دورانهای پس از آن، برای علاقمندان ترتیب داد که با روایتی جذاب و خوانشی مسلط، و استقبالی شایان، به پروژه شنیداری اساطیر یونان با همکاری و تهیهی خانه هنرمندان منجر شد که پادکستهای آن ماندگار بماند و در دسترس همگان قرار گیرد.
این اقدام معاونت هنرى خانه هنرمندان ایران و پیام لاریان، برای ایجاد مرجع و منبعِ منسجم و معتبر از پیدایش جهان و چهرهنگاری خدایگان با روایتی روان و جذاب، درخور ستایش و قدردانیست که برای درک بهتر مخاطبان تئاتر و متنهای نمایشیِ با چنین محتوایی، و پیوند قویتر اسطورهها و انسان، در زیستِ امروز او، چنین پروژهای را کلید زدند. پادکستها در سایت شنوتو و صفحات مجازی خانه هنرمندان قابل دسترسیست.
نیلوفرثانی