از چشمهایت چه خبر؟
در میزنم هرگوشهی آسمان را
شاید ابر ِتو ببارد
شاید از دریای تاریک
لبخند ِتو بتابد
از دستهایت چه خبر؟
باز میکنم پنجرهی خاطرههارا
شاید از پس اینهمه ِ مردن
نبض ِتو
حادثه بسازد
و تقلای ِعشق
در آغوش تو جاودانه بماند
وقت خوبی نیست
برگرد
تو نباشی
ترکیب درد وُ اسفند
جبر ِزمستانیست
که بیرحمانه میتازد
...
نیلوفرثانی