پروانه سادات صنعتی
پروانه سادات صنعتی
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

ایده‌پردازی رو یاد بگیر (قسمت دوم)

در بخش نخست این مقاله، به این نکته اشاره شد که خوشبختانه خلاقیت و ایده‌پردازی یادگرفتنی بوده و روش‌های ایده‌پردازی در علم و هنر مشابه هستند. در این مقاله به معرفی تعدادی دیگر از روش‌های پرورش ایده خواهیم پرداخت.

نقش‌بازی (Role Playing)

شاید باورتان نشود اما یکی از تکنیک‌های ایده‌پردازی، نقش‌بازی است! در این تکنیک هر شرکت‌کننده می‌تواند نقش یا رلی متفاوت با واقعیت خود را بازی کند. این تکنیک بسیار سرگرم‌کننده است و به افراد کمک می‌کند تا بازدارنده‌های احساسی و آنچه که در واقعیت مانع از بروز احساسات و افکارشان می‌شود را کاهش دهند و بدین شکل ایده‌های غیرمنتظره‌ای را به‌وجود آورند.

فهرست کردن ویژگی‌ها (Attribute Listing)

فهرست کردن ویژگی‌ها یک روش تحلیلی برای شناخت فرم‌های جدید یک سیستم و یا شناسایی زمینه‌های پیشرفت است. در این تکنیک برای بهبود و ارتقا یک محصول، این محصول به  مؤلفه‌های ساختاری آن تجزیه می‌شود، سپس ویژگی‌های مربوط به هر مؤلفه‌ لیست می‌گردد. پس‌ از‌آن هر ویژگی را از نزدیک بررسی می‌کنیم تا ببینیم می‌توان تغییر مثبتی در آن ایجاد کرد و یا خیر.

بصری‌سازی و محرک‌های تصویری (visualization and visual prompts)

بصری‌سازی به‌معنی به تصویر درآوردن یک مسأله برای درک بهتر آن است. این تکنیک شامل دو گام نهفته و هوشیار است. در این روش شرکت‌کننده به‌صورت مستقیم بر روی مشکل تمرکز نمی‌کند بلکه بر روی بخش کاملا متفاوتی کار می‌کند درحالی‌که ذهن او به صورت ناخودآگاه بر روی مسأله‏‌ی اصلی متمرکز است. به این مرحله، فاز نهفته می‌گویند.

فاز نهفته کم‌کم وارد فاز روشن‌سازی می‌شود و ذهن شرکت‌کننده ناگهان به راه‌حل‌های متنوعی دست می‌یابد که باید تمامی آنها را به سرعت بر روی یک کاغذ یادداشت نماید.

محرک‌های تصویری زمانی که مغز نیاز به برقراری اتصالات دارد بسیار کمک‌کننده خواهد بود. این محرک‌ها موجب می‌شوند، احساسات، عواطف و کشف و شهود فرد بیدار گردد. این محرک‌ها در تکنیک طوفان فکری برای خلق چالش‌هایی که افراد را درگیر خود کند و خلق موقعیت‌هایی که احساسات و عواطف آنها را برانگیخته و بیدار شدن خلاقیت آنها تاثیر به‌سزایی دارد.

نحوه‌ی کار با محرک‌های تصویری بدین صورت است که مجری، مجموعه‌ای از تصاویر از پیش انتخاب شده را بین شرکت‌کنندگان توزیع می‌کند (هر شرکت‌کننده یک تصویر دریافت می‌کند). مجری از شرکت‌کنندگان می‌خواهد تا هر ایده‌ای که با دیدن تصویری که دریافت کرده‌اند به ذهنشان می‌رسد را بر روی کاغذ بنویسند. این تصاویر باید به‌لحاظ بصری جذاب بوده، چندین مفهوم را به تصویر کشیده و همچنین انسان‌ها را در انواع متنوعی از ارتباطات و تعاملات اجتماعی با دیگران به تصویر بکشد.

در مرحله‌ی بعد، شرکت‌کنندگان دو‌به‌دو ایده‌هایشان را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و با راهکار طوفان فکری، ایده‌های بیشتری را تولید می‌کنند. در نهایت هر جفت، ایده‌های خود را برای بقیه‌ی گروه ارائه می‌کنند.

تحلیل ریخت‌شناسی (Morphological analysis)

در تکنیک تحلیل ریخت‌شناسی،جنبه‌های ساختاری یک مسأله شناسایی و در خصوص روابط مابین آنها مطالعه می‌شود. برای مثال، فرض کنید مسأله‌ی ما حمل‌و نقل یک شیء از طریق یک وسیله‌ی نقلیه باشد. ابعاد این مسأله، نوع وسیله‌ی حمل (سبد خرید،تخت، صندلی و حتی پرتاب کردن)، منبع نیرو (موتور درون‌سوز، هوای فشرده، موتور الکتریکی)، رسانه‌ی انتقال (هوا، سطح سخت،ریل،غلطک، روغن و آب). در این مثال وسیله‌ی حمل‌ونقلی که از یک موتور درون‌سوز برای قدرت انتقال استفاده میکند می‌تواند اتومبیل باشد. بزمانی که یک مسأله را به مؤلفه‌های ساختاری آن شکستیم، می‌توانیم با ترکیب کردن راهکارهایی که به ذهنمان می‌رسد، به دستاوردهای خلاقانه‌ای برسیم.


ارتباطات اجباری (Forced relationships)

این تکنیک بسیار ساده است. در این روش شما ایده‌های متفاوت را با یکدیگر ترکیب می‌کنید تا به ایده‌ای خلاقانه برسید. ممکن است ایده و یا راهکار شما کاملا منحصربه‌فرد نباشد، اما به ترکیباتی خواهید رسید که مفید خواهند بود. اختراع بسیاری از محصولاتی که امروزه آنها را می‌بینیم، خروجی همین تکنیک هستند. به‌طور مثال نمونه‌های خاصی از ساعت دیجیتال وجود دارد که ترکیبی از ماشین‌حساب، کارت‌های تولد موزیکال و چاقوی ارتش سوئیس است. اکثریت این ایده‌ها ممکن است انقلابی نباشند اما باز هم محصولات سودمندی هستند و بازار خوبی در جوامع دارند.

خیال‌بافی (Daydreaming)

با‌ اینکه تاکنون اثباتی درباره‌ی این ادعا اعلام نشده اما خیال‌بافی یکی از بنیادی‌ترین راهکارهای برانگیختن ایده‌های بزرگ است. درست همان‌هایی که دنیا را تغییر می‌دهند! رؤیاپردازی به صورت غیر ارادی فرآیند تفکر آزادنه و بازیگوشانه را بیدار می‌کند، خلاقیت و کاردانی فرد را برای تولید ایده به‌کار گرفته و فرد را قادر می‌سازد تا با مسأله ارتباط عاطفی برقرار کند. در این تکنیک، در راستای یک موضوع مشخص حتی اگر به نظر کار غیرممکنی باشد شروع به خیال‌پردازی می‌کنیم. تعدادی قابل‌توجهی از مخترعین مشهور، از این متد استفاده کرده و ایده‌هایی را خلق کرده‌اند که دنیا را متحول ساخته است.

ایده‌ی هواپیما یکی از مشهود‌ترین اختراعاتی است که با این تکنیک مطرح شد. اگر برادران وایت به فکر خود اجازه‌ی ایده‌پردازی دربازه‌ی پرواز انسان‌ها را نمی‌ددند، احتمالا ما هنور داشتیم با کشتی سفر می‌کردیم!

تفکر معکوس (Reverse Thinking)

همان‌طور که از واژه‌ی «تفکر معکوس» پیداست، در این متد، به جای اتخاذ روش منطقی و رویکرد نرمال نگاه کردن به قضیه، شما آن را معکوس کرده و به ایده‌های مخالف فکر می‌کنید. بیایید مثالی بزنیم. اگر مسأله این باشد که من چگونه می‌توانم تعداد هوادارانم را افزایش دهم به این فکر می‌کنم که چطور می‌شود هیچ هواداری نداشته باشم. تولید ایده برای یک چالش منفی به‌مراتب ساده‌تر و سرگرم‌کننده‌تر است. با این حال توصیه می‌شود زمان زیادی بر روی تکنیک تفکر معکوس نگذارید و 10 الی 15 ایده‌ی معکوس کافی است. پس از پایان جلسه‌ی اول می‌توانید در فضای تکنیک تفکر معکوس با یک چالش جدید شروع کرده و یا دوباره برای محکم‌کاری، مسأله را معکوس کنید. برای مثال شما چالش را به صورت «من هرگز نمی‌خواهم هیچ‌یک از شبکه‌های اجتماعی‌ام را به‌روز رسانی کنم» را به صورت «من همواره همه‌ی شبکه‌های اجتماعی‌ام را به روز خواهم کرد» می‌نویسید.

این مقاله ادامه دارد...

ایده پردازیالگوریتم های ایده پردازیآموزش ایده پردازینیلوفر آبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید