با قسمت دوم از بررسی شاهکارهای مجسمهسازی شهری جهان همراه باشید.
قطرهی باران اثر نزار بلیک
نزار بلیک (Nazar Bilyk) هنرمند اوکراینی، این مجسمهی بینظیر را که 1.8 متر ارتفاع دارد خلق کرده است. این اثر «باران» نام داشته و از برنز و شیشه ساخته شده است. بر روی صورت این مجسمه درحالیکه به آسمان مینگرد، قطرهی باران بزرگی نشسته است. این اثر دارای معانی گستردهای از جمله ارتباط انسان با طبیعت میباشد.
همانگونه که بلیک به ما خاطر نشان میکند نام اثر باران است که در نگاه اول، تطابق نام و محتوا بسیار واضح و آشکار به نظر میرسد. با این وجود این تصویر میتواند معانی گستردهتر و متنوعی داشته باشد که از میان آنها دیالوگ درونی مرد با خودش بسیار زیباست. این مرد با نگاه به سمت آسمان احساسات و سوالات بی پاسخ در زندگی خود را میجوید. قطرهی باران میتواند نمادی از گفتگو میان انسان با تمام اشکال حیات باشد.
شبح سیاه کلایپدا
کلایپدا شهر ساحلی مجللی در لیتوانی و در حقیقت سومین شهر بزرگ این کشور است. گردشگران بسیاری از سراسر جهانی برای بازدید از بناهای تاریخی مربوط به قرن 13 میلادی، موزهی دریایی و جشنوارههای سالانه به این شهر میآیند. اما شاید این شهر را بیشتر با مجسمهی عجیبی که از آب بیرون آمده و شبح سیاه نام دارد میشناسند. این مجسمهی بینظیر 2.4 متر ارتفاع داشته و از برنز ساخته شده است.
خالقین این اثر Svajunas Jurkus و Sergejus Plotnikovas هستند. این شبح فانوسی را در یک دست خود درحالیکه انگشتان بلند و شیطانی او به دور آن چسبیده، نگه داشته است. این شیح، مردی بدون چهره است. شبح سیاه کلایپدا که در نزدیکی قلعهی memel قرار گرفته یک روایت تاریخی نیز دارد؛ شهر کلایپدا که توسط گروهی از پادشاهان توتنی (نژاد ژرمن قدیم) در اوایل قرن هفتم میلادی کشف شد، از قحطی قریب الوقوعی که یک شبح مرموز آن را پیشبینی کرده بود، نجات یافت. در این افسانه گفته شده که در سال 1595، یکی از نگهبانان قصر درحالیکه مشغول قدم زدن در نزدیکی لنگرگاه بوده، شبحی را دیده که بالاپوش به تن داشته است. این شبح از او دربارهی میزان تولید غلات و ذخیرهی الوار و در خصوص اینکه آیا این میزان کافی است سؤالاتی پرسید. نگهبان به او پاسخ داده بود که آنها ذخیرهی خوبی دارند اما آن شبح به او هشدارهایی مبنی بر اینکه بهزودی موجودی انبارشان پایین خواهد آمد داده و ناپدید شده بود. در پایان داستان، شبح سیاه با هشدارش، کلایپدا را از قحطی نجات داده و روح دوستداشتنی این شهر شد.
دستان محافظ
این مجسمهی بتنی، 1.6 متر ارتفاع داشته و خالقین آن Eva Oertli و Beat Huber هستند. این مجسمه در ایالت گلاروس سوئیس در یک پارک واقع شده است. خالقین این اثر نام آن را «دست» گذاشته اما به دلایلی آشکار بهنام «دستان محافظ» شهرت دارد.
رهایی اثر زنوس فروداکیس
همانگونه که میدانید یک هنرمند در زمان حیات خود شاید به ندرت در دستهی اسطورههای هنری قرار بگیره؛ با این وجود یک مجسمهساز مستقر در فیلادلفیا صاحب چنین افتخاری شده است. زنوس فروداکیس (Zenos Frudakis) خودش را فیلسوفی میداند که افکارش را با گل به تصویر کشیده و عقاید او را در مخلوقاتش پیدا خواهید کرد. محبوبترین اثر او «رهایی» و یا «شکستن قالب خود» است که در مرکز شهر فیلادلفیا قرار گرفته است. از این اثر بهعنوان یکی از 10 اثر برتر پابلیک آرت در یک روزنامهی سراسری در بریتانیا نام برده شده است.
این مجسمه عرضی به طول 6 و ارتفاعی به طول 2.4 متر دارد و در سال 2001 رونمایی شد. زنوس فروداکیس با مخلوق خود به ما میگوید که باید از شرایط، قالب یا وضعیتی که در آن گرفتار شدیم، خودمان را رها سازیم، خواه یک نزاع درونی و خواه یک موقعیتی متضاد با ما….
با وجود اینکه در این اثر، چهار فیگور را میبینید، این کار در حقیقت یک فیگور را نشان میدهد که از سمت چپ به راست در حرکت است. این ترکیببندی از چپ به راست با فیگور مومیایی گونه و مرده که به پس زمینهی خود قفل شده است شروع میشود. در قاب دوم، این فیگور یادآور «بردهی سرکش » اثر میکل آنژ است که شروع به تکان خوردن و تقلا برای رهایی مینماید. در قاب سوم، فیگور همچنان دارد خود را از دیواری که او را اسیر خود ساخته، رها میکند و سعی میکند تا از آن بیرون رفته و در جستجوی آزادی است. در قاب چهارم فیگور کاملا آزاد شده و فاتحانه از قاب بیرون آمده و گورستان را پشت سر گذاشته است.
فروداکیس در این اثر فضایی را برای بیننده خلق کرده تا درون آن بایستد و خودش را بهعنوان بخشی از این اثر احساس کند. بر روی این قاب نوشته شده «اینجا بایستید».
به یاد میهای امینسکو شاعر رومانیایی
میهای امینسکو (Mihai Eminescu)، شاعر، نویسنده و روزنامهنگار رومانیایی است. او را مشهورترین و تأثیرگذارترین شاعر رومانی و همچنین پایهگذار شعر نو در ادبیات رومانی دانستهاند. او توانست فرم و محتوای شعر رومانیایی را دگرگون کند. وی مکتبی را پایهریزی کرد که به شدت شاعران و نویسندگان رومانیایی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. مجسمهای که میبینید به عنوان یادبود چنین انسانی ساخته شده و در شهر onesti در کشور رومانی قرار گرفته است.
با ادامه این داستان همراه باشید....