نیما حبیب خدا
نیما حبیب خدا
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

استارتاپ جاده ابریشم

من میخوام نظر شخصیم رو بگم . نه میگم کلاه بردارن نه هیچ چیز دیگه . مسلما بعضی ها هم میگن شما اصن چی کاره ای؟ خوب اینم حرفیه .

من استارتاپ های زیادی شرکت کردم و استارتاپ ویکندهای زیادی هم بودم و دیدم و تجربه کردم .

نیازی نیست خودم رو ثابت و معرفی کنم . برای خودم و کسایی که منو میشناسن ، شناخته شدم .

والا داستان از اونجایی شروع شد که دیدم دوستان زیادی رفتن سمت این استارت آپ و گفتم حتما اتفاق جالبیه . بزار منم تحقیق کنم و بگردم .

خوب من گشتم ، رفتم توی سایتشون و ایوند که ببینم چی به چیه .

دیدم که هزینه ثبت نام در این رویداد ، 79 هزار تومان برای من و شماست .

https://evand.com/events/tehransrs97

خوب منطقیه . هزینه ها زیادن .

بعدش رفتم توی سایتشون .

لینک زیر رو دیدم

https://silkroadstartup.org/partners

در مجموع 45 اسپانسر وجود داره و در هر شهر، پارک علم و فناوری اون شهر هم اسپاسنره .

با خودم گفتم خوب اینا که پول نمیدن همه .

بلهههههههه .

پول نمیدن اما جور دیگه اسپانسر میشن . مثل موارد زیر:

1- اسکان مربیان ناشناس خارجی

2- اسکان مربیان کم تجربه ایرانی

3- پذیرایی از داوران با سواد و با تجربه و خفن

4- پذیرایی از شرکت کنندگان که نادانسته به این استارت آپ رفتن

5- هزینه کادری که تیم های ارائه دهنده(که فکر میکنن خیلی الان کار خاصی کردن رفتن اجرا) رو مدیریت میکنند.

6- هزینه رفت و آمد عزیزان دل

7- هزینه محیط برگزاری

8- پر کردن جیب خود

9- پرد کردن جیب اطرافیان

10- خالی کردن جیب بقیه


که سه مورد آخر مهمترین هدف و حتی دستاورد این استارتاپ بی عیب و نقص بود .

فکر میکنم با 45 اسپانسر که اسم اسنپ و بامیلو و پارک های علم و فناوری هم توی اون بود ، میشه به 10 مورد بالا رسید .

این که از مردم و باقی افراد این مبلغ رو میگیری ، واقعا جالبه .

در حال نوشتن این موارد بودم که به لینک زیر خوردم :

https://virgool.io/@eskandariabuzar67/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%85-l8bozh7to05b

خالی از لطف نیست که خونده بشه .

چند هفته پیش ، جشن نرم افزار آزاد بود ( برای لینوکس کارها ) و از همه ایران اومدن در تهران که کنار هم باشیم . از ساوه و سنندج و تبریز و کرمان و .... ) جالبتر از همه این که از کسی هزینه ای برای اومدن ، نگرفتن و یک صندوق وجود داره که با کمک مالی ( هرچی کرمته ) جشن و همایش ها رو راه میندازن . هرکی هزارتومن بده دمش گرم ، هرکی 100 هزار هم بده دمش گرم .

مشکل اساسی ما اینه که حق و حقوق خودمون رو از کاری که میکنیم نمیدونیم . هرچی قیمتش بالاتر باشه ، سریعتر میریم .

نمیریم تحقیق کنیم که چرا دارن هزار تومن یا 79 هزار تومن از ما میگیرن .

پر کردن جیب بقیه خیلی خوبه . اما به چه شکلی؟ به چه روشی؟

اینجوری که بیان وعده بدن که این کار رو میکنیم و اون کار رو میکنیم و چنین میکنیم و چنان و بعدش 4تا چهره خارجی بیارن و ... خوب همه اینا توی اینترت هست . نیاز به رفتن و شنیدن نیست که .

استارتاپ هم توی ایران مثل قارچ میزنه بیرون . همه هم که دانا و همه چیز تموم . گروه های نخبه و اقتصاد دان که با ایده های معرکه ، دنیا رو شگفت زده کردن .( بیخیال بابا )

تا وقتی که استارتاپ برتر ما ، کپی آمازون ، یا کپی اوبر ، یا کپی ebay باشه ( اسمشون رو نمیگم که مثل شاخای مجازی الکی گنده نشن ) ، ما فقط داریم دور خودمون میچرخیم .



استارتاپجاده ابریشمایدهبی فکری
یه برنامه نویس معمولی لینوکس کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید